ALI ارسال شده در بهمن 26، 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 26، 2013 نويسنده: Ali402 گردآورنده: انجمن كام به كام www.combecom.com نام داستان: زندگي نامه شيطان و حضرت آدم http://media.afsaran.ir/sihXxv_358.jpg قسمت اول: زندگینامه شیطان قسمت اول خلقت شیطان: خداوند سه گونه موجود عاقل و با شعور آفریده : یک نوع در آسمان ها هستند که همان فرشتگان اند و از نور به وجود آمده اند که شهوت جنسى و خور و خواب و شهوات دیگر ندارند؛ گناه از آنان سر نمى زند، تسلیم محض * پروردگار مى باشند و یک لحظه نافرمانى او را نمى کنند، خلقت آنها جلوتر از جن و انس بوده . نوع دیگر؛ انسان است که خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پدید آورد و ملائکه بر او سجده کردند و استاد آنان شد، هم عقل و هم شهوت در وجودش گذاشت ، و از خاک و آب به وجود آمده است نوع سوم ؛ نژاد جن است که خداوند ایشان را از آتش بى دود(و باد) پدید آورد، و مثل انسان عقل و شهوت به آنها داده شده است . خلقت جن قبل از خلقت آدم و هم زمان با خلقت نسانس بوده است .خداوند درباره خلقت جن چنین فرموده :«والجان خلقناه من قبل من نار السموم » «ما طایفه جن را قبل از انسان از آتش گرم و سوزان و شعله ور بدون دود آفریدیم نام پدر شيطان (مارچ ) نام داشت. انگاه كه خداوند از همان آتش بي دود برايش همسري بنام مارچه افريد كه اينان پدر و مادر شيطان شدند. نكته: دوستان مطالبمو تو هر تاپيك سعي ميكنم كمتر بنويسم تا هنگام خواندن احساس خستگي نكنيد. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ALI ارسال شده در بهمن 26، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 26، 2013 مارج و مارجه با هم ازدواج کردند...... جان متولد شد و فرزندان جان دو طایفه شدند، یک طایفه ، همان جن ها که در میان آنان ، هم مؤمن پیدا مى شود و هم کافر؛ طایفه دوم شیاطین شدند که پدر بزرگشان ابلیس میباشد. ابلیس یکى از فرزندان جان است وطبق بعضی روایات نام اصلی او حارث بود . در برخي از روايات هم امده كه به او عزارييل هم ميگفتند. ابلیس اولین جن نیست واز طرفی طبق فرموده امیرالمومنین (ع) که فرموده اند : ابلیس خدا راشش هزار سال عبادت کرده. درمورد پیشینه او چنین گفته*اند که خداوند متعال قبل از آفرینش آدم، موجودات دیگری خلق نموده بود به نام جن که حارث یکی از آنها بوده و در زمین زندگی می*کرد تا اینکه این مخلوقات به سرکشی، فساد، قتل و خونریزی دربین خود ونسانس پرداختند وقتى که فتنه و فساد، کشت و کشتار در میان آنان برپا شد. در این هنگام خداوند اراده کرد که آنان را نابود فرماید: عده اى از ملائکه را فرستاد تا با شمشیرهاى خود با آنها جنگیدند و همه آنها را کشتند. در این میان ، شیطان جان سالم به در برد و از مرگ نجات پیدا کرد و به دست ملائکه اسیر شد. به فرشتگان گفت : من ، از جمله مؤمنان هستم (و در فتنه و فساد شرکت نداشتم .) شما تمام خویشان و هم نوعان مرا کشتید و من تنها ماندم . مرا با خودتان به آسمان ببرید، تا در آن جا با شما باشم و خداى خود را عبادت کنم . فرشتگان از خداوند جویاى تکلیف شدند. خداوند به آنها اجازه داد که او را به آسمان ببرند. زمانى که به آسمان رسید به گردش در آسمان ها و بررسى پرداخت . در آن میان لوحى را دید که چیزهایى بر آن نوشته شده ؛ نوشته بود: « انى لا اضیع عمل عامل منکم . بلا من عمل و اءراد الدنیا اعطاه الله منها و من عمل و اراد الاخرة بلع الله تعالى مناه ) و من یرد حرث الاخرة نزدله فى حرثه ما نشاء و من یرد حرث الدنیا نؤ ته منها و ماله فى الاخرة من خلاق» « من پاداش هیچ عمل کننده اى را ضایع نمى کنم ؛ بلى ، کسى که کارى کند و اراده دنیا نماید، خدا دنیا را به او مى بخشد و کسى که آخرت را بخواهد، خداوند او را به آرزویش مى رساند. و کسى که پاداش آخرت را بخواهد به او برکت مى دهیم و بر نتیجه اش مى افزاییم و آنها که فقط مال دنیا را مى طلبند، کمى از آن به آنها مى دهیم ، اما در آخرت هیچ نصیبى ندارند». پیش خود فکر کرد که آخرت نسیه و دنیا نقد است . تصمیم گرفت دنیا را به وسیله عبادت هاى طولانى به دست آورد. لذا در میان ملائکه آن قدر عبادت کرد تا سرور و رئیس همه فرشتگان شد و طاووس ملائکه نام گرفت ! او اولین کسى بود که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
بایگانی شده
این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.