ZARSA ارسال شده در بهمن 28، 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 28، 2013 مطلبی از www.combecom.com شیراز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان فارس است. جمعیت شیراز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱،۴۶۰،۶۶۵ نفر بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر به ۱٬۷۰۰٬۶۸۷ نفر می رسد. شیراز در بخش مرکزی استان فارس، در ارتفاع ۱۴۸۶ متری از سطح دریا و در منطقهٔ کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. این شهر از سمت غرب به کوه کوه دراک، از سمت شمال به کوه های بمو، سبزپوشان، چهل مقام و باباکوهی (از رشته کوه های زاگرس) محدود شده است. شیراز پس از تبریز (در سال ۱۲۸۷) و تهران (در سال ۱۲۸۹) سومین شهر ایران است که در سال ۱۲۹۶ خورشیدی، نهاد شهرداری در آن تأسیس گردید. شهرداری شیراز به ۹ منطقهٔ مستقل شهری تقسیم شده و جمعاً مساحتی بالغ بر ۱۷۸٫۸۹۱ کیلومتر مربع را شامل می شود. نام شیراز در کتاب ها و اسناد تاریخی، تحت نام های مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده است. محل اولیهٔ این شهر در محل قلعهٔ ابونصر بوده است. شیراز در دوران بنی*امیه به محل فعلی منتقل می شود و به بهای نابودی اصطخر -پایتخت قدیمی فارس- رونق می گیرد. این شهر در دوران صفاریان، بوییان و زندیان پایتخت ایران بوده است. شیراز از دیرباز به واسطهٔ مرکزیت نسبی اش در منطقهٔ زاگرس جنوبی و واقع شدن در یک منطقهٔ به نسبت حاصل خیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجانشینان و عشایر بوده است. همچنین این شهر در مسیر راه های تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بندر بوشهر قرار گرفته است. شیراز به سبب جاذبه های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به سوی خود فرا می خواند. سید علی خامنه ای -رهبر ایران- لقب سومین حرم اهل بیت در ایران را به این شهر نسبت داد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b1/Shiraz_View.jpg?uselang=fa لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 28، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 28، 2013 ریشه نام شیراز اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوح های گلی ایلامی به ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد باز می گردد که در ژوئن ۱۹۷۰ در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی در گوشه جنوب غربی شهر یافت شده است . لوح های نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد. با توجه به فونتیک چنین برداشت می شود : تیراسیس یا سیراسیس، این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم گرفته شده است که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام داده است . نام شیراز بر روی سفال های پیدا شده از ویرانه های دوره ساسانی در قرن دوم پس از میلاد نیز رویت شده است . بر اساس نوشته های برخی از نویسندگان بومی ، با توجه به شاهنامه ، نام شیراز از نام پسر سومین شاه جهان یعنی تهمورث مشتق شده است. در کاوش های باستان شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشت نبشته هایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آن ها به قلعه ای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده است. همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شده است که حاوی نام «شیراز» می باشند.ابن حوقل، جغرافی دان مسلمان قرن چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرون شیر می داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدان جا حمل می شد و از آن جا چیزی به جایی نمی بردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شده است. پیشینه http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f1/Old_map_of_Shiraz.jpg/220px-Old_map_of_Shiraz.jpg نقشه شیراز قدیم از دیدگاه تاریخی برطبق تاریخ ایران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دایمی در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسانی و حتی قبل آن برسد. اما اولین اشاره های معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلامی بر می گردد.»به نوشته دانشنامه اسلامی نیز شیراز شهری است بنا شده در دوران اسلامی در محلی که از زمان ساسانی یا احتمالا قبل آن سکونتگاه دایمی انسان بوده است. بگفته شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا «این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده یا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال ۶۹۳ پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشده است.» جان لیمبرت، چنین جمع بندی می کند که هر چند تاریخ نگاران اسلامی بر این عقیده هستند که شیراز در قرن اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهاده شده است، اما باید دانست که شهری با نامی نزدیک به نام شیراز پیش از اسلام در محل یا نزدیک شهر وجود داشته است که نام خود را به شهر فعلی شیراز داده است. خصوصا با توجه به اشاره ای که حمدالله مستوفی داشته است. مستوفی در نزهت القلوب (۷۴۰ ق) معتبرترین روایت را این می داند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام تجدید امارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگری هم آورده است که تجدید بنا بر دست عم زادهٔ حجاج محمد بن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفته است. آثاری عیلامی (شامل یک سه پایه برنزی) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرقی شیراز یافت شده است. همچنین در تعدادی لوح های عیلامی مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاه های مهمی در تی/شی-را-ایز-ایز-ایش (تیرازیس یا شیرازیس) اشاره می کند که بی شک همان شیراز امروزی است. لیمبرت، شهبازی و آرتور آربری هر سه فهرستی از نشانه های متعددی از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پیش از اسلام را ذکر کرده اند. مانند نگاره های سنگی مربوط به اوایل ساسانی، اشارات موجود به دو آتشکده (بنامهای هرمزد و کارنیان) وقلعه ای باستانی بنام شاه موبد و آثار کشف شده در قلعه ساسانی در محل فعلی قصر ابونصر. شهبازی می گوید که شواهد بالا چنین می نمایاند که شیراز تا پایان دوره ساسانی شهری با جمعیتی عمده و احتملا مرکزی اداری بوده است.آرتور آربری چنین نتیجه می گیرد که بزرگی شیراز به هر اندازه بوده، این شهر در زمان داریوش زیر سایه پارسه و پس از حمله اسکندر مقدونی زیر سایه شهر همسایه استخر بوده است. همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسانی به مرکزیت فیروزآباد ذکر شده است و شیراز جزئی از آن بوده است. اردشیر خوره یکی از پنج بخشی بوده است که استان فارس ساسانیان را تشکیل می داده است. این اطلاعات در مهرهای ساسانی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنونی شهر شیراز بدست آمده است و لیمبرت چنین پیشنهاد می نماید که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیرازیس یا شیرازیس یاد شده در لوح های عیلامی پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعلی شیراز در نزدیک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوالی شهر به یادگار گرفته است. باستان شناسان موزهٔ متروپولیتن نیویورک نیز با توجه به نتایج حفاری های خود در محل قصر ابونصر، این استحکامات و احتمالا روستاهای اطراف را به عنوان محل شیراز قبل از اسلام پیشنهاد می کنند. آنها گفته های بلخی در قرن ۱۲ نقل می کنند که می گوید: در محلی که شیراز کنونی وجود دارد منطقه ای بوده است با چند قلعه در میان دشتی باز. آنان در مورد داستان بنیان نهاده شدن شهر جدید شیراز و انتقال آن به محل جدید چنین نظر می دهند که انتقال یک شهر در بسیاری جاهای دیگر مانند نیشابور و قاهره نیز اتفاق افتاده است. در این حالت پس از تحولات یا تغییراتی سیاسی، شهر به محلی در نزدیکی شهر قدیم منتقل شده و شهر قدیمی رها گشته تا به شهری حاشیه ای یا تلی از خرابه تغییر پیدا کند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/93/Shirazbarg.jpg/220px-Shirazbarg.jpg در اسطوره ها و روایات سنتی طبق روایتی سنتی بنای شیراز توسط تهمورث، از پادشاهان پیشدادی صورت گرفته و با گذشت زمان این شهر رو به ویرانی گذاشت.همچنین طبق روایت سنتی دیگری در محل شهر شیراز شهری بنام فارس بوده است که برگرفته از نام فارس پسر ماسور، پسر شِم، پسر نوح می باشد. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 28، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 28، 2013 روز شیراز با تصویب شورای شهر شیراز و تایید مجلس شورای اسلامی روز میانی بهار، ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز نامگذاری شده است. به همین مناسبت، همه ساله برنامه های ویژه ای از طرف شهرداری شیراز در این روز برگزار می گردد. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ هجری خورشیدی برای اولین بار در ایران ۱۲ بالون هوای داغ به طور هم زمان بر فراز آسمان شیراز به پرواز درآمدند. به مناسبت هفته شیراز بالن هایی از کشورهای مختلف اروپایی توسط بالن سواران حرفه*ای با حضور شهروندان شیرازی در آسمان شیراز پرواز کردند. بالن ها از ۲ منطقه استادیوم ورزشی حافظیه و دانشگاه علوم پزشکی شیراز برخاسته و پس از پروازی تقریبا ۲ ساعته بر فراز شهر شیراز، در نقاط مختلف فرود آمدند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/8/89/Shiraz_night_balloon.jpg پرواز بالن*های هوای داغ در روز شیراز (۱۳۸۹ هجری خورشیدی) لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 28، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 28، 2013 جغرافیا شهر شیراز، مرکز استان فارس به طول ۴۰ کیلومتر و عرضی متفاوت بین ۱۵ تا ۳۰ کیلومتر با مساحت ۱۲۶۸ کیلومتر مربع به شکل مستطیل و از لحاظ جغرافیایی در جنوب غربی ایران و در بخش مرکزی فارس قرار دارد. اطراف شیراز را رشته کوههای نسبتاً مرتفعی به شکل حصاری استوار، احاطه کرده اند که از لحاظ سوق الجیشی و حفظ شهر اهمیت ویژه ای دارند.این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوه های بمو، سبزپوشان، چهل مقام و باباکوهی (از رشته کوه های زاگرس) محدود شده است.مختصات جغرافیایی شیراز عبارتست از ۲۹ درجه و ۳۶ دقیقه شمالی و ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۸۰ تا ۱۶۷۰ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است. رودخانهٔ خشک شیراز رودخانهٔ فصلی است که پس از عبور از شهر شیراز به سمت جنوب شرقی حوضهٔ خود متمایل شده و به دریاچه مهارلو می*ریزد. آب و هوا میانگین دما در تیرماه (گرم ترین ماه سال) ۳۰ درجهٔ سانتی گراد، در دی ماه (سردترین ماه سال)، ۵ درجهٔ سانتی گراد، در فروردین ماه ۱۷ درجهٔ سانتی گراد و در مهرماه ۲۰ درجهٔ سانتی گراد می باشد و میانگین سالانهٔ دما ۱۸ درجهٔ سانتی گراد است. میزان بارندگی سالیانهٔ شهر شیراز ۳۳۷٫۸ میلی متر می باشد. [TABLE=class: wikitable collapsible, align: center] [TR] [TH=colspan: 14, align: center]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e7/Weather-rain-thunderstorm.svg/20px-Weather-rain-thunderstorm.svg.pngآب و هوای شیرازhttp://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e3/Nuvola_apps_kweather.svg/20px-Nuvola_apps_kweather.svg.png[/TH] [/TR] [TR] [TH][/TH] [TH]ژانویه[/TH] [TH]فوریه[/TH] [TH]مارس[/TH] [TH]آوریل[/TH] [TH]مـــــه[/TH] [TH]ژوئـن[/TH] [TH]ژوئیـه[/TH] [TH]اوت[/TH] [TH]سپتامبر[/TH] [TH]اکتبـر[/TH] [TH]نوامبر[/TH] [TH]دسامبر[/TH] [TH]سـال[/TH] [/TR] [TR] [TH]گرم*ترین C°[/TH] [TD]۲۰[/TD] [TD]۲۲[/TD] [TD]۲۷[/TD] [TD]۳۳[/TD] [TD]۳۷[/TD] [TD]۴۱[/TD] [TD]۴۲[/TD] [TD]۴۰[/TD] [TD]۳۸[/TD] [TD]۳۲[/TD] [TD]۳۰[/TD] [TD]۲۳[/TD] [TD]۴۲[/TD] [/TR] [TR] [TH]میانگین گرم*ترین*ها C°[/TH] [TD]۹[/TD] [TD]۱۲[/TD] [TD]۱۶[/TD] [TD]۲۲[/TD] [TD]۲۸[/TD] [TD]۳۴[/TD] [TD]۳۶[/TD] [TD]۳۵[/TD] [TD]۳۲[/TD] [TD]۲۶[/TD] [TD]۱۸[/TD] [TD]۱۲[/TD] [TD]۲۴[/TD] [/TR] [TR] [TH]میانگین سردترین*ها C°[/TH] [TD]۱[/TD] [TD]۳[/TD] [TD]۷[/TD] [TD]۱۱[/TD] [TD]۱۶[/TD] [TD]۲۱[/TD] [TD]۲۴[/TD] [TD]۲۲[/TD] [TD]۱۸[/TD] [TD]۱۳[/TD] [TD]۷[/TD] [TD]۳[/TD] [TD]۱۲[/TD] [/TR] [TR] [TH]سردترین C°[/TH] [TD]-۱۲[/TD] [TD]-۷[/TD] [TD]-۲[/TD] [TD]-۲[/TD] [TD]۷[/TD] [TD]۱۱[/TD] [TD]۱۶[/TD] [TD]۱۲[/TD] [TD]۷[/TD] [TD]۲[/TD] [TD]-۵[/TD] [TD]-۵[/TD] [TD]۰[/TD] [/TR] [TR] [TH]بارش mm[/TH] [TD]۸۱٫۲[/TD] [TD]۴۳٫۱[/TD] [TD]۴۸٫۲[/TD] [TD]۳۰٫۴[/TD] [TD]۷٫۶[/TD] [TD]۰[/TD] [TD]۲٫۵[/TD] [TD]۰[/TD] [TD]۰[/TD] [TD]۵[/TD] [TD]۴۰٫۶[/TD] [TD]۶۶[/TD] [TD]۳۳۷٫۸ [/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 14, align: center]منبع: سایت ودربیس ۴ ژوئن ۲۰۰۹[/TD] [/TR] [/TABLE] لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 28، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 28، 2013 زبان مردم شیراز زبان فارسی را با لهجه شیرازی تکلم می کنند. لهجه شیرازی دارای ۲۳ همخوان /P/ , /b/ , /f/ , /v/ , /t/ , /d/ , /k/ , /g/ , /q/ , /c/ , /j/ , /s/ , /z/ , /s/ , /z/ , /m/ , /n/ , /l/ , /r/ , /h/ , /x/ , /?/ , /y/ و ۹ واکه ساده /a/ , /a:/ , /e/ , /e:/ , /o/ , /o:/ , /a/ , /i/ , /u/ و ۵ واکه مرکب /y/ , /ay/ , /ou/ , /ey/ , /ow/ می باشد و ساخت هجایی آن cvc© است. تحقیقات در مورد وضع حاضر لهجه شیرازی نشان می دهد که در میان شیرازیان میزان آشنایی با این لهجه در سنین بالاتر بیشتر می باشد. در میان بانوان میزان آشنایی زنان خانه دار و در میان مردان، کسانی که کار آزاد دارند آشنایی بیشتری با این لهجه دارند. ظهور دو شاعر بزرگ فارسی نو، حافظ و سعدی، باعث تاثیر پذیری تمام جنبه های زندگی مردم شیراز از عصر مغول به بعد از آثار این شاعران شد. بگونه ای که باعث افول گویش پیشین مردمان این شهر و حکمفرما شدن فارسی نو در این شهر شد. دین http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6e/Shiraz_Quran_Openning_1558AD.jpg/220px-Shiraz_Quran_Openning_1558AD.jpg قرآنی متعلق به شیراز سال ۹۳۷ هجری شمسی. خطاط: روزبهان محمد http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b9/2005_1223_iran_faith_600.jpg/220px-2005_1223_iran_faith_600.jpg یک یهودی در حال عبادت در شیراز دین اکثر مردم شیراز اسلام می باشد. هر چند بیشتر یهودیان شیراز در طی نیم قرن دوم قرن بیستم به اسراییل و آمریکا مهاجرت کرده اند. این شهر هنوز پذیرای اقلیتی ۶۰۰۰ هزار نفری از یهودیان می باشد.بدلیل فعالیت های تبلیغاتی مسیحی در قرون نوزده و بیستم میلادی گروه های کوچکی از مسیحیان فرقه پروتستان مانند انگلیکن و پرسبی ترین در شیراز زندگی می کنند. در حال حاضر در شیراز دو کلیسای فعال وجود دارد که یکی متعلق به ارامنه و دیگری متعلق به کلیسای انگلیکن می باشد. فرهنگ http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/03/Women_from_Shiraz_as_seen_by_Jane_Dieulafoy_in_1881.jpg/220px-Women_from_Shiraz_as_seen_by_Jane_Dieulafoy_in_1881.jpg دو زن شیرازی در سال ۱۲۶۰ خورشیدی. شهر شیراز به شهر شعر در ایران معروف است. از میان شاعرهای بانویِ معروف ایران می توان از جهان ملک خاتون که در شیراز می زیسته نام برد.شیراز به شهر شعر، شراب، باغ و گل و بلبل معروف است. باغ در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است و شیراز از قدیم به داشتن باغ های بسیار و زیبا مشهور بوده است. شیراز از دوران باستان باغ های انگور فراوانی داشته و همین باعث شهرت جهانی شراب شیراز در دنیا شده است. امروزه بیش تر باغ های این شهر در شمال غرب آن و در مناطق قصردشت، کشن، چمران و معالی آباد واقع شده اند. تعدادی از باغ های شیراز از لحاظ تاریخی بسیار حایز اهمیت هستند و به عنوان مراکز مهم گردشگری به شمار می آیند. از معروفترین این باغ ها می توان به باغ ارم، باغ عفیف آباد، باغ دلگشا و باغ جهان نما اشاره نمود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/75/Jashn_honar.jpg/220px-Jashn_honar.jpg جشن هنر شیراز. شهر شیراز در بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ محل برگزاری جشن هنر شیراز بود. این جشنواره در زمان خود بزرگترین رویداد فرهنگی در نوع خود در سطح جهان بود. این رویداد با هدف تشویق هنرهای سنتی ایران و بالا بردن استانداردهای فرهنگی ایران تشکیل شده بود. همچنین این رویداد محلی بود برای گرد آمدن بزرگترین هنرمندان سنتی و مدرن ایران و سراسر دنیا در رشته های مختلف هنری. جمعیت http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/e/e2/Shiraz_Population_Change.jpg/200px-Shiraz_Population_Change.jpg تغییرات جمعیت شیراز بین سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی انجام گرفت، شهر شیراز با ۱۷۰٬۶۵۹ نفر جمعیت ششمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری سال ۱۳۵۵ خورشیدی این شهر با پیشی گرفتن بر آبادان به پنجمین شهر پرجمعیت ایران تبدیل شد. و تا سرشماری سال ۱۳۷۵ خورشیدی همین جایگاه را در اختیار داشت. در آخرین سرشماری انجام گرفته در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، کرج با رشد سریع خود بر شیراز پیشی گرفت. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت شهر شیراز در این سال بالغ بر ۱٬۲۱۴٬۸۰۸ نفر بوده است که از این تعداد ۶۱۳٬۸۳۰ نفر مرد و ۶۰۰٬۹۷۸ نفر زن بوده اند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۳۱۵٬۷۲۵ خانوار بوده است لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 28، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 28، 2013 فضای سبز سرانه فضای سبز در شیراز در سال ۱۳۸۷ برابر با ۱۲٫۷ متر مربع به ازای هر نفر است. هم اکنون در شهر شیراز ۱۱۸ پارک فعالیت می کنند که این تعداد شامل ۴۸ پارک شهری و ۷۰ پارک محله ای می باشد که از این جهت مساحت کل پارکها در شیراز ۲،۱۷۰،۵۵۰ متر مربع می باشد که از این میزان ۱۲۸،۰۴۴ متر مربع متعلق به پارکهای محله ای و ۲،۰۴۲،۵۰۶ متر مربع متعلق به پارکهای شهری است و همچنین پارک آزادی با ۲۰۴،۱۹۱ مترمربع مساحت بزرگترین پارک شیراز محسوب می شود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/ff/Shiraz_Chamran_Pano.jpg/1000px-Shiraz_Chamran_Pano.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 29، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 29، 2013 باغ ارم شیراز باغ ارم شیراز به طور مسلم از دوره سلجوقیان و در تمام دوره آل اینجو و آل مظفر و گوركانیان وجود داشته و با توجه به اینكه سیستم فئودالی به طور كامل بر جامعه آن دوره حاكم بوده بدون تردید بانیان و صاحبان باغ ارم كه باغی ارزشمند بوده، در آن زمان حكام وقت بوده*اند. احتمال می رود اتابك قراچه كه از طرف سنجر سلجوقی به حكومت فارس منصوب بوده دستور احداث این باغ را داده باشد. http://www.beytoote.com/images/stories/iran/eram_garden_8.jpg بعد از وی تا جلوس شاه شیخ ابواسحاق اینجو كه احتمالاً باغ ارم را در تصدی داشت، اطلاعی از نحوه مالكیت این باغ در دست نیست.شاه شیخ ابواسحاق اینجو در سال 742 ه.ق جلوس نموده و در سال 757 ه.ق كشته شد. پس از انقراض سلسله آل اینجو به وسیله آل مظفر، احتمالاً باغ ارم به مالكیت سلاطین آل مظفر در آمده و در عهد شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان كه به دست گوركانیان كشته شد، باغ در نهایت آبادانی و شكوه بوده است. از عصر صفویه به بعد، باغ ارم در نوشته های جهانگردان، آباد و باشكوه توصیف شده است. در عهد كریم خان زند احتمالاً باغ ارم در مالكیت سران سلسله زندیه بوده و مانند سایر ابنیه و باغ های شیراز مرمت گردیده است. http://www.beytoote.com/images/stories/iran/-.jpg از اواخر دوره زندیه تقریباً بیش از هفتاد و پنج سال باغ ارم در تصاحب سران ایل قشقایی بود. خاندان جانی خان قشقایی كه از دوره فتحعلی شاه قاجار با سمت ایلخانی و ایل بیگی بر ایل قشقایی فرمانروایی می كردند، مدت مدیدی این باغ را در اختیار داشته و از آنجا به عنوان مقر فرمانفرمایی خود در شهر شیراز استفاده می كرده اند. نخستین ایلخان این خاندان یعنی جانی خان و پسرش محمد قلی خان عمارتی باشكوه در این باغ بنا نهادند. در اوایل دوره قاجاریه بعضی از سران ایل قشقایی كه مالكین سابق باغ ارم بوده اند در گوشه ای از این باغ به خاك سپرده شده اند كه در حال حاضر نشانی از این قبور در دست نیست. ساختمان عمارت این باغ در دوره ناصرالدین شاه قاجار هنوز مرغوب و قابل توجه بوده است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه، حاج نصیرالملك شیرازی باغ را از خاندان ایلخانی خریداری نموده و ساختمان فعلی موجود در باغ را به جای عمارت ایلخانی بنا نمود ولی احتمالاً اساس ساختمان قبلی را حفظ كرده است. پس از درگذشت حاج نصیرالملك در سال 1311 ه.ق تزئینات بنا و بعضی قسمت های ناتمام به وسیله ابوالقاسم خان نصیرالملك، مالك این باغ اتمام یافته است. http://www.beytoote.com/images/stories/iran/DSC00813.jpg در آن زمان توصیفی توسط فرصت الدوله شیرازی راجع به این باغ داده شده كه به شرح زیر می باشد: "... بستانی است بی مثال و گلشنی است بهشت تمثال ...، سروهایش سر به افلاك كشیده، عماراتی دارد شاهانه مشتمل بر تالاری كه به واسطه دو ستون قوی پیكر برپاست و ارسی ها، گوشواره ها و اتاق ها و رواق های دیگر را از فوقانی و تحتانی داراست. آبشارهای متعدده از هر جانب آن روان است و سبزه های اطراف جویش چون خط بر گرد عارض نوش لبان. بنای اول آن را محمد قلی خان ایلخانی نهاده سپس مرحوم حاجی نصیرالملك خریده و حكم به بنیاد عمارات مذكور داده. حاجی محمد حسن معمار... آن بنا را برآورده باغی دیگر برآن افزوده اند. آن نیز هوایش معطر است...، خلوتی دیگر دارد كه نارنجستانش نام نهاده اند. باربند و كوشكی هم برای آن قرار داده اند." دونالد ویلبر درباره باغ ارم شیراز چنین نگاشته است: "... برای مدت لااقل 75 سال این عمارت در تصاحب خان ها و یا سران قبیله قشقایی بود. همین ساختمان هسته مركزی باغ به شمار می رود. در این موقع دیواری در وسط باغ احداث كردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید. باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مركبات و خیابان طویلی است كه در دو طرف آن سروهای باشكوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی كه شاهد مهمان نوازی بی دریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یك بار مقداری از درختان مركبات بر اثر سرمای سخت از بین می روند درحالی كه سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت خود را حفظ كرده اند ... ." در تهیه طرح باغ، محور طولانی آن مشخص گردیده است. http://www.beytoote.com/images/stories/iran/eram_garden_7.jpg امروز كوشك اصلی، هسته مركزی این باغ و جالب توجه ترین جنبه آن را تشكیل می دهد. اطاق های طبقه زیرین تقریباً زیرزمین است و تالار مركزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفته اند. نهر آب مستقیماً از این تالار می گذرد و در سر راه خود قبل از اینكه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر می كند. دیوارها و كف این تالار از كاشی های رنگین پوشیده شده است. پلكانی این طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی كه به تالار بزرگ منتهی می گردد متصل می سازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشم انداز آن را تپه هایی تشكیل می دهد كه در حاشیه رودخانه قرار گرفته است. در این محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمان های شیراز كاشی های براق و سنگ های تراش میراث قدیم را از نو رواج می دهد. این قسمت سه گوش (سنتوری) منظره ای را متعلق به دوره ساسانیان كه با كاشی های رنگی زینت شده نشان می دهد درحالی كه در طبقه ای كه هم سطح زمین ساخته شده تخته سنگ های آهكی نسخه های تحریف شده ای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان كه در تخت جمشید دیده می شود. در سراسر این ناحیه وسیع بوته گل سرخ كمتر دیده می شود و به جای آن در گلخانه كه داخل آن را با چوب به طرز پلكانی ترتیب داده اند انواع گلها را در گلدان نگاهداری می كنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل كوشك و خارج آن قرار دهند." باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملك به فرزندش رسید و پس از چندی به یكی از سران ایل قشقایی فروخته شد. سپس به تصرف دولت درآمد و به دانشگاه شیراز واگذار شد. دانشگاه شیراز مدتها به عنوان كاخ پذیرایی از آنجا استفاده می نمود. در سال های 1350_1345ه.ش این باغ با اعتبار واگذاری از طرف سازمان برنامه و بودجه و زیر نظر مسئولین وقت دانشگاه، تعمیر اساسی شده و زمین وسیعی نیز در حاشیه بلوار ارم و بلوار آسیاب سه تایی به آن افزوده شده است. امروزه باغ ارم همچنان در اختیار دانشگاه شیراز می باشد و در حقیقت به تمام مردم تعلق دارد. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 29، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 29، 2013 عکس هایی از باغ ارم http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0e/Shiraz_Botanical_Garden.jpg/800px-Shiraz_Botanical_Garden.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/e/e5/Ali_0059.jpg/800px-Ali_0059.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/1/19/Ali_0081.jpg/800px-Ali_0081.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/e/e6/Ali_0089.jpg/800px-Ali_0089.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/60/Eram_garden.JPG/450px-Eram_garden.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/91/Eram_ahur3.jpg/800px-Eram_ahur3.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a7/Eramahur.jpg/800px-Eramahur.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/bc/Erama.jpg/800px-Erama.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9f/Eram-garden-shiraz1.jpg/800px-Eram-garden-shiraz1.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 30، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 30، 2013 حافظیه حافظیه نام مجموعهٔ آرامگاهی موجود در شمال شهر شیراز و در جنوب دروازهٔ قرآن است. این مجموعه به دلیل جای دادن آرامگاه حافظ شیرازی در خود به این نام مشهور شده است. مساحت حافظیه ۲ هکتار بوده و از ۲ صحن شمالی و جنوبی تشکیل یافته که این صحن ها توسط تالاری از یکدیگر جدا شده اند. این مجموعه ۴ درب ورودی-خروجی دارد که درب اصلی در سمت جنوب آن، دو درب در سمت غرب آن و یک درب در سمت شمال شرق آن قرار گرفته است. تالار حافظیه که از آثار دورهٔ زندیان است، ۵۶ متر طول و ۸ متر عرض داشته و از ۲۰ ستون سنگی، هرکدام به ارتفاع ۵ متر تشکیل شده است. این تالار پیش تر شامل ۴ ستون و ۴ اتاق بوده که بعدها اتاق ها از محدودهٔ آن حذف گردیده است. در سمت شرق و غرب تالار ۲ اتاق -یکی متعلق به سازمان میراث فرهنگی و دیگری مربوط به دفتر آرامگاه- وجود دارد. شیوهٔ معماری این تالار مربوط به دوره های هخامنشیان و زندیان است. تاریخچه ساخت و مرمت آرامگاه حافظ در سال ۸۵۶ ه. ق. ( ۱۴۵۲) حدود ۶۵ سال پس از وفات حافظ شمس الدین محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی؛ حاکم فارس، برای اولین بار عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ بنا کرد و در جلو این عمارت، حوض بزرگی ساخت که از آب رکن آباد پر می شد. دوره صفویان و افشاریان این بنا در زمان حکومت شاه عباس صفوی (اوایل قرن یازدهم هجری قمری) مورد مرمت و باز سازی قرار گرفت و همچنین به دستور نادرشاه افشار آرامگاه باردیگر مرمت شد. دوره زندیه کریم خان زند (۱۱۵۲ ه. ش.) بر مقبره حافظ، بارگاهی به سبک بناهای خود ساخت (تصویر) و بر تربتش سنگی مرمرین نهاد که سنگ امروز نیز باقی است و دو غزل از حافظ به شیوه نستعلیق توسط حاجی آقاسی بیک افشار آذربایجانی نگاشته شده است که مطلع آن دو غزل چنین است: [TABLE] [TR] [TD=class: b]مژده وصل تو کو، کز سر جان برخیزم [/TD] [TD][/TD] [TD=class: b]طایر قدسم و از دام جهان برخیزم[/TD] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: b]ایدل غلام شاه جهان باش و شاه باش[/TD] [TD][/TD] [TD=class: b]پیوسته در حمایت لطف اله باش[/TD] [/TR] [/TABLE] هم چنین تالاری با چهار ستون سنگی یکپارچه بلند ساخت که از طرف شمال و جنوب گشاده بود و در دو سوی آن، دو اتاق بنا کرد به گونه ای که مقبره حافظ در پشت این بنا قرار می گرفت و در جلو آن باغ بزرگی را احداث نمود. دوره قاجار و پهلوی پس از کریم خان زند در سال ۱۲۳۵ ه. ش. ابوالفتح میرزا مؤیدالدوله حکمران فارس، آرامگاه حافظ را بار دیگر تعمیر و مرمت کرد و در سال ۱۲۵۷ ه. ش. فرهاد میرزا معتمدالدوله فرمانروای فارس در گرداگرد مقبره حافظ، کوشکی چوبی ساخت. پس از آن در سال ۱۲۷۸ ه. ۳ اردشیر (زردشتی یزدی)، بار دیگر بارگاه حافظ را مرمت کرد و بر فراز آرامگاهش، کوشکی دیگر بنا کرد اما سید علی اکبر فال اسیری به دلیل زردشتی بودن اردشیر، بنای مرمت شده را ویران ساخت. این بنا تا سال ۱۲۸۰ ه. ش همچنان ویران باقی ماند و در این سال شاهزاده ملک منصور ملقب به شعاع السلطنه حاکم فارس، به یاری علی اکبر مزین الدوله (نقاش باشی)، کوشکی آهنین بر فراز آرامگاه حافظ ساخت و کتیبه ای بر آن قرار داد. در سال ۱۳۱۰ ه. ش. دبیر اعظم بهرامی استاندار فارس بر دیوار جنوبی حافظیه سر در بزرگی از سنگ نصب نمود و در جهت آبادی نارنجستان آن تلاش کرد. ساخت بنای جدید در سال ۱۳۱۴ ه. ش سرهنگ علی ریاضی (رئیس فرهنگ فارس) با همیاری علی اصغر حکمت و نظارت علی سامی، با طراحی آندره گدار فرانسوی و با الهام گیری از عناصر معماری عهد کریم خان زند، به بازسازی بنای حافظیه اقدام نمودند. در سال ۱۳۱۵ به کوشش علی اصغر حکمت، بنای کنونی با بهره گیری از عناصر معماری زندیه و یادمان های حافظیه، توسط آندره گدار فرانسوی طراحی و با همکاری علی سامی به اجرا در آمد. دوره جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۶ اولین مرمت جدی و بازسازی، تمیزکردن سطح مسی روی گنبد، مرمت بخش های خراب ساختمانهای اطراف و همچنین متصل کردن مقبره ها و باغ های اطراف به مجموعه انجام شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/aa/Hafez_tomb-old.jpg/450px-Hafez_tomb-old.jpg کوشک فلزی در اواخر دوره قاجاریه http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/99/Hafez_0910.JPG/416px-Hafez_0910.JPG لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 30، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 30، 2013 نمادشناسی آرامگاه حافظ در مقابل یکی از شلوغ ترین و پررفت وآمدترین خیابان های شیراز قرار گرفته و نمای آرامگاه از خیابان مذکور غیرقابل مشاهده است. این خیابان نماد اسارت در جهان صنعتی و مدرن است؛ چنان چه نمی*توان از طریق آن، آرامگاه حافظ را که نماد افکار و اندیشه های عرفانی اوست، نظاره گر بود بخش جنوبی آرامگاه نماد دنیای مادی و ظواهر فریبندهٔ آن است. با نزدیک ترشدن به آرامگاه، انسان از بند هواهای نفسانی آزاد شده و بالارفتن از ایوان به منزلهٔ معراج عرفانی و سیر و سلوک در دنیای ملکوت است. به تدریج آرامگاه که نماد خورشید است، نمایان می شود و پایین آمدن از ایوان، نماد تعظیم در برابر این خورشید درخشان است. ایوان از ۲ ردیف پله کان تشکیل شده که هر ردیف شامل ۹ پله است. در ادبیات فارسی، ۹ عدد آسمان ها بوده و مقدس شمرده می شود. بخش شمالی آرامگاه نماد دنیای ملکوت است؛ چراکه در این قسمت به آرامگاه می رسیم که نماد دست یابی به حقایق و رمزورازهای دنیا است. این بخش شامل ۸ درب ورودی و خروجی است؛ هم چنین آرامگاه نیز از ۸ ستون سنگی تشکیل یافته است. عدد ۸ نماد سدهٔ هشتم (سده ای که حافظ در آن می زیسته) و هشت درب بهشت است نمای بیرونی گنبد آرامگاه، نماد آسمان بوده و به شکل کلاه درویشان ترک است. گنبد از دورن با رنگ های مختلف عرفانی آراسته شده است؛ آبی فیروزه ای (نماد بهشت)، سرخ ارغوانی (نماد شراب ازلی)، سیاه و سفید (نماد شب و روز) و قهوه ای سوخته (نماد خاک) است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/60/Roof_hafez_tomb.jpg/800px-Roof_hafez_tomb.jpg کاشی کاری معرق در سطح زیرین گنبد آرامگاه با طراحی گره های هندسی اسلامی. حافظیه در دیدگاه مردم این مکان از دیرباز، قبله اهل دل و زیارتگاه عاشقان دور و نزدیک بوده و در جوارش عرفاً و شعرای نامداری به خاک سپرده شده اند. معتقدان این پیر صاحب کرامت، رفتن به آرامگاه او را با آداب و رسومی آیینی همراه می کنند، از جمله با وضو به آنجا می روند، در کنار آرامگاه حافظ کفش خود را از پای بیرون می آورند که این خود در فرهنگ مذهبی ایران نشانه احترام و قدسی بودن مکان است. دیوان حافظ از معدود کتابهایی است که در کنار کتب دینی در خانهٔ هر ایرانی وجود دارد و کوچک و بزرگ آن را می خوانند و به اندازهٔ درک خود از آن بهره و لذت می برند. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 30، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 30، 2013 عکس هایی از حافظیه شیراز http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a9/Hafizie2.JPG/400px-Hafizie2.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/87/Hafeziyeh_0449.JPG/400px-Hafeziyeh_0449.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a8/Hafeziyeh_0447.JPG/400px-Hafeziyeh_0447.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1e/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%DB%8C%D9%87.jpg/800px-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%DB%8C%D9%87.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5b/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%87.jpg/800px-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%87.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/08/Hafeziyeh_0488.JPG/800px-Hafeziyeh_0488.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c5/Hafeziyeh_0490.JPG/400px-Hafeziyeh_0490.JPG لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 30، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 30، 2013 سعدیه آرامگاه سعدی معروف به سعدیه محل زندگی و دفن سعدی، شاعر برجستهٔ پارسی گوی است. این آرامگاه در انتهای خیابان بوستان و کنار باغ دلگشا در دامنه کوه در شمال شرق شیراز قرار دارد. در اطراف مقبره، قبور زیادی از بزرگان دین وجود دارند که بنا به وصیت خود، در آنجا مدفون شده اند از جمله مهمترین های آن می توان شوریده شیرازی را نام برد که آرامگاهش به وسیله رواق به آرامگاه سعدی متصل شده است. آرامگاه شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۵۳ به شماره ثبت ۱۰۱۰٫۳ در انجمن آثار ملی به ثبت رسیده است. لغت نامه دهخدا به نقل از فرهنگ برهان قاطع نام موضعی که شیخ سعدی در آنجا آرمیده را «گازرگاه» نامیده و به نقل از فرهنگ آنندراج گازرگاه را حد شیراز نزدیک به مرقد شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی دانسته است. سکه های پانصد ریالی برنزی جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۸۷ خورشیدی به نقش آرامگاه سعدی مزین شده است. تاریخچه این مکان در ابتدا خانقاه سعدی بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا می گذرانده و سپس در همانجا دفن شده است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط شمس الدین محمد صاحب دیوانی وزیر معروف اباقاخان، مقبره ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. در سال ۱۱۸۷ ه. ق. به دستور کریمخان زند، بنایی ۲ معروف به عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر بالای مزار سعدی بنا گردید. طبقه پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می شد. در دو طرف راهرو دو اطاق کرسی دار ساخته شده بود. در اطاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبی آن را احاطه کرده بود. قسمت غربی راهرو نیز موازی قسمت شرقی، شامل دو اطاق می شد، که بعدها شوریده شیرازی (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اطاق غربی این قسمت دفن شد. طبقه بالای ساختمان نیز مانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اطاق شرقی که مزار سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اطاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت. در دورهٔ قاجاریه (سال ۱۳۰۱) توسط فتحعلی خان صاحب دیوان مرمت شد و چند سال بعد نیز حبیب الله خان قوام الملک دستور تعمیر و ترمیم قسمتی از بنا را صادر کرد، و تولیت آن به آخوند ملا زین العابدین شیرازی سپرده شد. بنایی که در زمان کریمخان ساخته شده بود تا سال ۱۳۲۷ ه. ش. برپا بود. در سال ۱۳۲۹ توسط علی اصغر حکمت و انجمن آثار ملی ایران، بنای کنونی به جای ساختمان قدیمی ساخته شد و مراسم افتتاح رسمی آن در اردیبهشت ماه ۱۳۳۱ برگزار گردید. که این بنا با اقتباس از کاخ چهل ستون و تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی توسط محسن فروغی ساخته شد. ساختمان جدید ساختمان به سبک ایرانی است با ۸ ستون از سنگ های قهوه ای رنگ که در جلوی مقبره قرار دارند و اصل بنا با سنگ سفید و کاشی کاری مزین است. بنای آرامگاه از بیرون به شکل مکعبی است اما در داخل هشت ضلعی می باشد با دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی. زیربنای اصلی آرامگاه حدود ۲۵۷ متر مربع می باشد. ساختمان اصلی آرامگاه شامل دو ایوان عمود بر هم می باشد که قبر شیخ در زاویه این دو ایوان قرار گرفته است. بر روی آرامگاه گنبدی از کاشی های فیروزه ای رنگ ساخته شده است. سنگ های پایه های بنا، سیاه رنگ است و ستون ها و جلوی ایوان از سنگ گرانتیت قرمز مخصوصی ساخته شده است. نمای خارجی آرامگاه از سنگ تراورتن و نمای داخلی آن از سنگ مرمر است. سنگ قبر در وسط عمارتی هشت ضلعی قرار دارد و سقف آن با کاشی های فیروزه ای رنگ تزیین شده است. در هفت ضلع ساختمان، هفت کتیبه قرار دارد که از قسمت هایی از گلستان، بوستان، قصاید، بدایع و طیبات شیخ انتخاب گردیده و به خط «ابراهیم بوذری» نوشته شده است. متن یک کتیبه دیگر از «علی اصغر حکمت» است که در مورد چگونگی ساخت بقعه توضیحاتی داده. بنا در سمت چپ به رواقی متصل می شود که در آن هفت طاق وجود دارد که با کف سازی سیاه رنگ به آرامگاه شوریده شیرازی پیوند می خورد. این آرامگاه در یک اتاق قرار دارد و کتیبه ای بر سر در آن است که شاعر را معرفی می کند و شعری از خود شاعر بر کاشیهای سرمه ای بر روی دیوار نوشته شده است. قطعه هایی از کتیبهٔ سنگی مربوط به سر در آرامگاه که متعلق به زمان کریمخان زند بوده و در اثر سانحه ای در گذشته های دور شکسته شده، هم اکنون در درون آرامگاه محفوظ مانده است. این قطعه ضمن خاکبرداری خیابان برای تعمیر آسفالت از دل خاک بیرون آمده است. بر روی سنگ مذکور قسمتی از شعر سعدی به خط ثلث عالی نوشته شده است با این مطلع: [TABLE] [TR] [TD=class: b]الهی به عزت که خوارم مکن[/TD] [TD][/TD] [TD=class: b]به ذل گنه شرمسارم مکن[/TD] [/TR] [/TABLE] محوطه در طرح جدید پس از خرید و تخریب خانه های اطراف آرامگاه دارای محوطه ای در حدود ۱۰۳۹۵ متر مربع شد. محوطهٔ باغ به سبک ایرانی گلکاری، درختکاری و باغچه بندی شده است. در وسط حیاط دو حوض مستطیل شکل، با جهت شمالی - جنوبی در دو طرف محوطهٔ آرامگاه قرار دارد و حوض دیگری در جهت شرقی - غربی در مقابل ایوان اصلی بنا واقع شده است ورودی ورودی مجموعه در راستای ورودی آرامگاه است که معمار آن آندره گدار فرانسوی است. بر روی درب ورودی سعدیه این بیت به چشم می خورد: [TABLE] [TR] [TD=class: b]ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید[/TD] [TD][/TD] [TD=class: b]هزار سال پس از مرگ او گرش بویی [/TD] [/TR] [/TABLE] http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2d/Sa%27diyeh.JPG/800px-Sa%27diyeh.JPG حوض سکه در جلوی رواق، حوضی قرار دارد که در آن سکه به نشان گرفتن حاجت می اندازند. قنات در عمق ده متری صحن آرامگاه قناتی وجود دارد که آب آن دارای مواد گوگردی و جیوه می باشد، آب این قنات که در زیر زمین جریان دارد به درون «حوض ماهی» می ریزد. حوض ماهی حوض ماهی این حوض در سمت چپ آرامگاه واقع است و در داخل به شکل هشت ضلعی است و زیربنایی در حدود ۳۰٫۲۵ مترمربع دارد و با ۲۸ پله به صحن آرامگاه وصل می شود، مشهور است که سعدی نزدیک زاویهٔ خود، حوضچه هایی از سنگ مرمر ساخته بوده که آب در آن ها جریان داشته است. شستشو در این آب، خصوصا در شب چهارشنبه سوری، جزء معتقدات مردم شیراز بوده است. کاشی کاری های داخل حوض ماهی که به سبک عمده سلجوقی است، در سال ۱۳۷۲ توسط استاد کاشی کار «تیرانداز» طراحی شده و توسط میراث فرهنگی اجرا گردیده است بر فراز حوض ماهی یک نورگیر به شکل هشت ضلعی و دو نورگیر چهارضلعی در طرفین آن قرار دارد. زیرزمین سعدیه امروزه به چایخانه سنتی تبدیل شده است. دو ساختمان آجری در کنار حوض ماهی وجود دارد که مربوط به دفتر است و ساختمان دیگری که کتابخانهٔ عمومی سعدیه است و ساختمانی دیگر که سرویس بهداشتی در آن وجود دارد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/3d/Sadie1.JPG/800px-Sadie1.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/48/The_tomb_of_Saadi_1.jpg/800px-The_tomb_of_Saadi_1.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در بهمن 30، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در بهمن 30، 2013 عکس هایی از سعدیه شیراز http://photos.wikimapia.org/p/00/01/78/11/97_big.jpg http://onlinehotel24.com/files/88a8ee76-f420-4757-bf5a-206f7abd8666.jpg http://www.anobanini.ir/pic/travel/fars/shiraz/sadi-02/b/DSC00767.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/4c/Aramgah-e-saadi_shiraz.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 5، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 5، 2013 مسجد وکیل در غرب بازار وکیل و در انتهاى راسته شمشیرگرها مسجد وسیع بسیار زیبایى بنا شده است که به نام مسجد سلطانى وکیل یا مسجد وکیل شهرت دارد این بنا یکی از بناهای زیبا و بسیار مستحکم دوره زندیه می باشد که از لحاظ هنری و معماری دارای اهمیت زیادی است این مسجد به دستور کریم خان زند ساخته شده است. طرح این مسجد دو ایوانی بوده و دارای دو شبستان جنوبی و شرقی است شبستان جنوبی با ستون های سنگی یکپارچه و مارپیچ از شاخصه های معماری ایرانی و از مناطق دیدنی این مسجد است که دارای 48 ستون سنگی یکپارچه می باشد در سمت شمال مسجد طاق بلند و مهمی ساخته شده که به طاق مروارید معروف است و در دور این طاق با قلم درشت و خط ثلث عالی یکی از سوره های قرآن به صورت هلالی نوشته شده است این مسجد بر طبق بافت معماری سنتی این مرز و بوم در یک مجموعه اجتماعی قرار گرفته و هماهنگی زیبایی در پیوند دین و دنیا، بوجود آورده است کاشی کاری صحن و ایوان های شمالی و جنوبی نیز بسیار زیبا و از انواع هفت رنگ و معرق است تاریخ بناى این مسجد سال 1187 هجرى همزمان با بناى بازار و میدان در زمان کریم خان زند بوده و وسعت مسجد 8 هزارو 660 متر مربع است ورودى مسجد از سمت شمال طراحى شده و سنگ سر در آن یکپارچه است در دو طرف بالاى سردر ورودى کاشیکارى و مقرنس هاى زیبایى به کار رفته و پس از گذشتن از درب ورودى مسجد 2 راهرو به سمت چپ و راست مشاهده مى شود که پس از چند متر با زاویه اى تقریبا 90 درجه به صحن مسجد راه می یابند این بنا یکی از بناهای زیبا و بسیار مستحکم دوره زندیه می باشد که از لحاظ هنری و معماری دارای اهمیت زیادی استاین مسجد به دستور کریمخان زند ساخته شده است. طرح این مسجد دو ایوانی بوده و دارای دو شبستان جنوبی و شرقی است شبستان جنوبی با ستون های سنگی یکپارچه و مارپیچ از شاخصه های معماری ایرانی و از مناطق دیدنی این مسجد است که دارای 48 ستون سنگی یکپارچه می باشد http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/14/Masdjed-e_Vakil_central_court_%281%29.jpg/800px-Masdjed-e_Vakil_central_court_%281%29.jpg معماران مسجد براى این که قبله مسجد با قبله شرعى مطابقت کرده و از طرفى نماى مسجد با درهاى فرعى بازار و خود بازار همخوانى داشته باشد راهروها را به طریقى به صحن مسجد متصل کرده اند که در عین کجى تغییر زاویه صحن مشخص نباشد وسعت این شبستان نزدیک به 5 هزار متر مربع است در کنار محراب، منبر معروف و یکپارچه 14 پله اى ساخته شده از سنگ مرمر سبز قرار دارد و در کتیبه هاى سردر ورودى و حاشیه ایوان از آیات قرآنى با خطوط ثلث و نسخ به رنگ سفید در زمینه لاجوردى استفاده شده است این بناى تاریخى به شماره 182 در تاریخ 18 تیرماه 1311 در فهرست آثار ملى ایران به ثبت رسیده و تحت مراقبت و حفاظت این سازمان است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/0/00/DSC00030.JPG/800px-DSC00030.JPG لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 5، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 5، 2013 سرقت کتیبه مسجد و پیداشدن مجدد آن سارقان در اردیبهشت سال 1389 با ورود به مسجد وکیل، این کتیبه سنگی را به سرقت برده و زمانی که نگهبان مسجد متوجه سارقان می شود دست و پای وی را بسته و فرار می کنند. حق نگهدار، عضو هیئت امنای مسجد گفت: این کتیبه سنگی با قدمتی حدود 200 سال از جنس سنگ یشم یک پارچه، در ابعاد 125 در 70 سانتی متر و با قطر 10 سانتیمتر، آیت الکرسی بر روی آن حک شده است. وی افزود: سارقان پس از بستن دست و پای خادم پیر این مسجد و با استفاده از خلوتی شب و نبود نیروی انتظامی با استفاده از چکش و قلم کتیبه را از دیوار مسجد جدا کردند. واحد حقوقی اوقاف پیگیر موضوع سرقت کتیبه مسجد وکیل شیراز است. این کتیبه احتمالا به دوره ی متأخر اسلامی مربوط می شود. این کتبه سنگی در ابعاد 40 در 90 سانتی متر است و حجاری آن به خط کوفی است که آیاتی از سوره توحید و بخشی از آیت الکرسی روی آن نقش بسته شده است. خوشبختانه با پیگیری نیروی انتظامی کتیبه فوق پیدا و از دست سارقان میراث فرهنگی بازپس گرفته شد. مدیر کل فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، 'محمدرضا بذرگر' گفت: از زمان سرقت كتیبه سنگی مسجد وكیل شیراز پیگیری این موضوع به دستور رییس سازمان میراث فرهنگی و استانداری فارس در برنامه های اداره كل میراث فرهنگی این استان قرار گرفت و سرانجام با تلاش یگان حفاظت این اثر تاریخی كشف شد. وی افزود: با پیگیری نیروی انتظامی استان فارس و یگان حفاظت این اداره كل كتیبه سنگی در یكی از شهرستان های استان فارس پیدا شد و هم اكنون در اختیار یگان حفاظت این اداره كل قرار دارد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/0/0c/DSC00035.JPG/800px-DSC00035.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/f/ff/DSC00031.JPG/800px-DSC00031.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/4/49/DSC00034.JPG/800px-DSC00034.JPG لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 حمام وكيل http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/32203.jpg حمام وکیل از بناهای دوران كریم خان زند (1172-1193) در شیراز است كه به دستور وی در محله میدان شاه، جنب مسجد وكیل (خیابان طالقانی) ساخته شد. این حمام كه به عنوان حمام عمومی شهر شناخته می شد، دارای چهار قسمت مرتبط با یكدیگر است. مدخل ورودی این حمام هم اینك یك هشتی است كه در ابتدا وجود نداشته و دوره پهلوی احداث شده است. این هشتی دارای سقفی با گچ كاری برجسته است. پس از آن سر بینه حمام به شكل هشت ضلعی منظم و وسیعی دیده می شود كه بیشترین تزیینات را داراست. آهك بری های سقف و دیوارهای این قسمت مربوط به دوران كریم خانی بوده كه بیشتر به شكل طرح های گلدانی است اما در زمان قاجاریه، آثار زندیه كلنگی شده و قاجاریان بر روی آن آهكبری هایی به شكل داستان های اساطیری (داستان شیرین و فرهاد، پیرزن و سلطان سنجر، بیژن و منیژه و معراج حضرت رسول) انجام داده اند، در حال حاضر نیز به جهت تنوع بیشتر طرح های قاجاری، یكی دو طرح زندی مرمت شده و در بقیه قسمت ها طرح های قاجاری حفظ شده اند. هورنور یا جامخانه هایی كه در سقف تعبیه شده اند، روشنایی این بخش را تأمین می كنند. در اطراف این سربینه، سكوهایی برای تعویض لباس ساخته شده و چهار حوض سنگی نیز جهت استحمام در آن وجود دارد. ستون های این حمام از جنس سنگ گندمك گوگرددار و سخت است. این ستون ها یك پارچه هستند و بر روی آنها به فرم هندسی، مقرنس گچی كم عمق دیده می شود ولی مقرنس آن برجسته است. در وسط محوطه سر بینه حوض كثیرالاضلاعی از سنگ ساخته شده و در یك سمت آن راهرویی است كه به هشتی دوم منتهی می شود. در كف حمام چندین رج آجر آب خروده كار شده و بین آنها ساروج ریخته اند تا فشار آب را تحمل كند. در دوران پهلوی حمام به دو بخش تقسیم شد. بخشی از آن سربینه حمام بود كه به زورخانه تبدیل شد. در برزخ یا هشتی دوم كه به گرم خانه می رود، قسمتی وجود داشته (در سمت راست ورودی هشتی دوم) كه دیواری ضخیم، قطور و توپر بوده و در بالای آن (در پشت بام) حوض آبی بوده كه آب حمام از آغاز تأمین می شده، پس از تبدیل سر بینه به زورخانه، این دیوار برداشته شده و راهی به خیابان طالقانی گشوده شد كه به در ورودی حمام تبدیل گشت. هم اینك این در مسدود و به دیوار تبدیل شده است. پس از عبور از هشتی دوم به گرمخانه حمام وارد می شویم كه دارای سه خزینه آب گرم، آب سرد و آب ولرم است. در زیر این خزینه ها كانال هایی به نام گربه رو جهت گرم كردن حمام وجود دارد. آب رسانی به این حمام از طریق چاهی در ضلع غربی (گاو چاه) صورت می گرفت. در زیر خزینه اصلی (آب گرم) تون حمام قرار دارد. در كف حمام نیز گربه روهایی وجود دارد كه در بدنه دیوار به دودكش ها منتهی می شود. این گربه روها علاوه بر آن كه گرمای اضافی را به كف حمام منتقل می كند، دوده های ناشی از سوخت را نیز به بیرون هدایت می*كند. در زمان پهلوی برخی از قسمت های حمام به نمره خصوصی تبدیل شد. چنان كه از دو شاه نشین قرینه با دو حوض سنگی موجود در فضای حمام، شاه نشین سمت راست به نمره خصوصی تبدیل شد. هم اینك حوض سنگی آن از بین رفته است. دو شاه نشین اختصاصی دیگر پس از این دو شاه نشین وجود دارد كه شاه نشین سمت راست در طرفین خزینه ها، به نمره خصوصی تبدیل شده بود. حمام وكیل كه به علت تغییر وضع حمام های عمومی از صورت قبلی خارج شده بود، در سال 1351 توسط اداره باستان شناسی مورد مرمت قرار گرفت. این بنا با شماره 917 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/3_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/6_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/10_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/11_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/12_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/13_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/14_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/18_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/21_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/23_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/24_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/26_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/27_8803100238_L600.jpg http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-2/1_8803100238_L600.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 بازار وکیل مجموعه بازار وکیلمربوط به دوره زند است و در شیراز، بعدازمیدان شهرداری، نزدیک ارگ کریمخان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۵۱ با شمارهٔ ثبت ۹۲۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. بازار وکیل شهر شیراز یکی از مشهورترین بازارهای سنتی و تاریخی ایران است. این بازار که به فرمان کریم خان زند (۱۱۷۲ - ۱۱۹۳ ه. ق) ساخته شده، اکنون در مرکز شهر شیراز (شرق میدان شهدا) قرار گرفته است. (مسجد و حمام تاریخی وکیل نیز در کنار این بازار قرار دارند) بازار طویل خوش طرحی که از بهترین آثار کریم خان زند است و هنوز تقریباً سالم و پابرجای در شیراز باقی مانده، بنام «بازار وکیل» مشهور است و تصور می رود شهریار زند پس از ملاحظه بازار قدیمی لار (از آثار زمان شاه عباس کبیر) طرح آنرا در شیراز ریخته است. تمام کارهای بازرگانی، خرید و فروش کالاهای داخلی و خارجی و مبادلات پایاپای، صدور یا دریافت حوالجات و صرافیها همگی در حجره های این بازار انجام می گرفته و در واقع بازار وکیل مانند قلب واقعی شیراز بوده و تمام امور بازرگانی در آنجا به جریان می افتاده است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/48/Khan_bazaar_vakil_shiraz.jpg/250px-Khan_bazaar_vakil_shiraz.jpg بازار وکیل تشکیلاتی داشته که بازرگانان می توانستند با اطمینان کامل کالاهای خود را در آن به امانت بسپارند و در موقع لازم از آن استفاده نمایند. این بازار از نزدیکی دروازه اصفهان تا مدخل بازارهای قدیم امتداد دارد و مشتمل بر حجره هائی با سکوی پهن در طرفین و ۷۴ دهانه طاقهای بلند و خوش تناسب بوده است و چهار سوق بلندی در میان آن قرار داشته که بازارهای فرعی و غربی و شرقی آنرا قطع می نموده است. مصالح ساختمانی این بازارها گچ و آجر وآهک بوده که روی پایه هائی از تخته سنگ های تراشیده قرار گرفته است. سقف چهار سوق که از چهار طرف آن چهار بازار منشعب می شود بسیار بلند و با سبک ساختمانی دلپسندی بنا شده است. قسمتهای مختلف این بازارها، بنا بر اساس کارهای صنعتی که در آن انجام می گرفته بنام های مخصوص خوانده می شود مانند: بازار بزرگ که انواع کالاها در آن یافت می شد. بازار بزازان، بازار بلور فروشان، بازار خیاطها، بازار کلاهدوزها، بازار سراج ها و بازار شمشیرگرها. بازار وکیل در ردیف آثار تاریخی کشور به شماره ۹۲۴ به ثبت رسیده و اداره کل حفاظت آثار باستانی ایران در حفاظت آن کوشا می باشد. فرصت الدوله شیرازی در آثار عجم درباره این بازار چنین می نویسد: این بازار از نزدیکی دروازه اصفهان تا مدخل بازارهای قدیم امتداد دارد و مشتمل بر حجره هائی با سکوی پهن در طرفین و ۷۴ دهانه طاقهای بلند و خوش تناسب بوده است و چهار سوق بلندی در میان آن قرار داشته که بازارهای فرعی و غربی و شرقی آنرا قطع مینموده است. مصالح ساختمانی این بازارها گچ و آجر وآهک بوده که روی پایه هائی از تخته سنگ های تراشیده قرار گرفته است. سقف چهار سوق که از چهار طرف آن چهار بازار منشعب می شود بسیار بلند و با سبک ساختمانی دلپسندی بنا شده است. قسمتهای مختلف این بازارها، بنا بر اساس کارهای صنعتی که در آن انجام می گرفته بنامهای مخصوص خوانده می شود مانند: بازار بزرگ که انواع کالاها در آن یافت می شد. بازار بزازان، بازار بلور فروشان، بازار خیاطها، بازار کلاهدوزها، بازار سراج ها و بازار شمشیرگرها. بازار وکیل در ردیف آثار تاریخی کشور به شماره ۹۲۴ به ثبت رسیده و اداره کل حفاظت آثار باستانی ایران در حفاظت آن کوشا می باشد. فرصت الدوله شیرازی در آثار عجم درباره این بازار چنین می نویسد: بازار وکیل یکی از بازارهای مرحوم کریم خان وکیل است قریب به مسجد وکیل چهار بازار از آجر و گچ ساخته شالوده های آن از سنگ های کلان قرار داده و در وسط چهار بازار چهارسوئی است که سقفش بسیار بلند و طرازش دلپسند است. کمتر بازاری در ایران بدین اسلوب و بنیان دیده می شود. یک بازار بزرگ تا برسد به چهارسوی مذکور چهل و یک طاق است، آنرا بازار بزازان گویند از هر گونه اقشمه و امتعه دارد. سمار و بلورفروش و خیاط و غغیره نیز در آن هست. بازار دیگر چهل و شش طاق است آنرا بازار کلاهدوزان نامند از کلاهدروز و اصناف دیگر دارد مع بسیاری از صرافان. بازار دیگر ده طاق است در آن تمام سراج و ترکش دوزاند در وسط بازار اول که بازار بزازان باشد نیز بازاری است یازده طاق در آن جماعت شمشیرگرانند. درب این بازار منتهی می شود بدرب مسجد وکیل . . . . بازار وکیل در هنگام امتداد خیابان زند از طرف شهرداری شکافته شده بطوریکه امروز خیابان زند عمود بر آن و از نزدیک چهار سوق بازار می گذرد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/7/74/Ali_0529.jpg/450px-Ali_0529.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 معماری این بنا بر گرفته از بازار قیصریه لار و همچون بازارچه بلند اصفهان ساخته شاه عباس کبیر است اما عرض بازار وکیل بیش از سایر بازارهاست. همچنین ۷۴ دهانه طاق ضربی بازار با ارتفاع بیش از ۱۱ متر مرتفع تر از طاق سایر بازارهاست که البته هم اینک به علت خاکریزی کف بازار، ارتفاع طاق ها به ده متر تقلیل یافته است. این بازار که از نظرمعماری دارای سه فضای عبور و مرور (فضایی برای گذر مشتریان)، حریم مغازه (به ارتفاع تقریبی ۲ پله بالاتر از سطح زمین)، فضای مغازه (محل فروش) است. دارای پنج در بزرگ است که در چهار سوی آن قرار گرفته است. هم چنین شامل دو رشته شمالی - جنوبی و شرقی - غربی است که چون صلیبی یکدیگر را قطع کرده اند. در تقاطع این دو رشته چهار سوق قرار گرفته است که بر روی یک هشتی قرار دارد. این چهار سوق دارای طاق بزرگ ضربی محکمی است و در پای طاق نیز چند ترنج آجرکاری شده است. در هشتی نیز مغازه هایی چهارگوش در دو طبقه وجود دارد. ضلع شمالی - جنوبی بازار از دروازه اصفهان شروع می شود و تا کوچه جنوبی سرای مشیر ادامه می یابد. در دو طرف این راسته هر قسمت ۴۱ جفت (۸۲ باب) مغازه وجود دارد که در جلو هر یک سکویی از قطعات سنگی بزرگ که بر روی آن، ترنج هایی برجسته حجاری شده است. در این بازار برای مصونیت از رطوبت، مغازه ها را در حدود یک متر فراتر از سطح زمین ساخته اند. مغازه ها اغلب دارای پستو بوده و در دو طبقه طراحی شده اند. در شمال شرقی این راسته، چند کاروانسرای قدیمی به نام های روغنی، گمرک و احمدی ساخته شده است که در ورودی آنها در درون بازار است. هر یک از این کاروانسراها دارای چندین حجره می باشند. راسته شمالی - جنوبی را بازار بزازان نیز نامیده اند. در سال ۱۳۱۵ به علت گسترش خیابان زند ۱۱ حجره از حجره های این ضلع از بین رفته است. ضلع شرقی - غربی نیز دارای دو بخش است: ۱. قسمت شرقی چهار سوق که آن را بازار علاقه بندان می نامند. این بخش دارای ۱۹ جفت مغازه است که هم اینک مرکز فرش است و مغازه های عطاری نیز در این قسمت یافت می شود. ۲. قسمت غربی چهارسوق که آن را بازار ترکش دوزها می نامند و دارای ۱۰ جفت مغازه است که هم اینک مرکز فروش فرش*های ایرانی است. در ضلع جنوبی چهارسوق در موازات با بازار ترکش دوزها، بازار دیگری قرار دارد که مدخل آن در جلو سر در مسجد وکیل است و به بازار شمشیرگرها معروف است. این بازار نیز دارای ۱۱ جفت مغازه*است. در زیر چهار سوق، حوض بزرگی از سنگ مرمر قرار داشته که آب آن از مجرایی که از زیر بازار ترکش دوزها می گذشته، تأمین می شده است. این مجرا به صورت طاق ضربی است و از آجر و ساروج ساخته شده است و هم اینک نیز وجود دارد اما حوض مریری به علت بالا آمدن کف بازار، از بین رفته است. سیستم تهویه هوا به علت ارتفاع زیاد سقف طاق و تویزه ای بازار کامل بوده. این امر به وسیله بادگیرهایی ساده انجام می گرفته هم چنین دریچه ها و روزنه هایی به نام جامخانه یا هورنور در زیر سقف تعبیه شده بوده که هوا و نور کافی را به بازار می رسانند اما هم اینک پس از مرمت، این روزنه ها بسته شده اند. هم اینک در بالای مغازه ها مشبک هایی جهت تهویه هوا و روشنایی وجود دارد. سازمان میراث فرهنگی، بازار وکیل را در تیرماه ۱۳۱۵ با شماره ۹۲۴ به ثبت رسانده است. http://www.eshiraz.ir/shares/zone7/zone7-adm/galery/bazar1.jpg http://www.beytoote.com/images/stories/iran/b1.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 تخت جمشید تخت جمشید یا (پارسه، پرسپولیس، پرسه پلیس، هزارستون و یا چهل منار) که در شمال شهرستان مرودشت در شمال استان فارس (شمال شرقی شیراز) جای دارد، فاصله این مکان تاریخی توریستی تا مرکز استان ۵۰ کیلومتر می باشد. نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده است. در این شهر باستانی بنایی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده است و به مدت حدود ۵۰ سال، مرکزی برای برگزاری مراسم آیینی و جشن ها به ویژه نوروز بوده است. در نخستین روز سال نو گروه های زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپی ها یا استانداری ها با پیشکش هایی متنوع در تخت جمشید جمع می شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می کردند. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به بزرگی آن افزودند. بسیاری از آگاهی های موجود که در مورد پیشینه هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ نبشته هایی است که در این کاخ ها و بر روی دیواره ها و لوحه ها آن حکاکی شده است.باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالاً بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با این حال ویرانه*های این مکان هنوز هم در شهرستان مرودشت در استان فارس برپا است و باستان شناسان از ویرانه های آن نشانه های آتش و هجوم را بر آن تأیید می کنند. این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9f/Persian_city.jpg/800px-Persian_city.jpg واژه پارسه، تخت جمشید و پرسپولیس نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه»به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره ای ایران می نامند. در شاهنامه فردوسی آمده است: جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش می کشیدند. صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابه های پارسه عبور می کردند، تصاویر حکاکی شدهٔ تخت شاهی را می دیدند که روی دست مردم بلند شده است و از آنجا که نمی توانستند خط میخی کتیبه های حک شده روی سنگ ها را بخوانند، می پنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کرده است. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستان شناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بوده*است. در دوره اسلامی این مکان را محترم شمرده و آن را هزار ستون و چهل منار می نامیدند و با شخصیت هایی چون سلیمان نبی و جمشید ربطش می دادند.نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس و یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویران کنندهٔ شهرها معنی می دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار برده است. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 سازه و موقعیت مکانی تخت جمشید تخت جمشید در مرکز استان فارس، ۱۰ کیلومتری شمال مرودشت و در ۵۷ کیلومتری شیراز قرار دارد. ارتفاع از سطح دریا تخت جمشید ۱۷۷۰ متر می باشد. طرف شرقی این مجموعه کاخ ها بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر در درون جلگه مرودشت پیش رفته است.تخت جمشید بر روی صفّه یا سکوی سنگی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، واقع شده است. ابعاد تخت جمشید ۴۵۵ متر (جبهه غربی)، ۳۰۰ متر (جبهه شمالی)، ۴۳۰ متر (جبهه شرقی)، ۳۹۰ متر (جبهه جنوبی) می باشد. همچنین طول تخت جمشید برابر با طول آکروپولیس در آتن است، اما عرض آن چهار تا پنج برابر آکروپولیس است. کتیبه بزرگ داریوش بزرگ بر دیوار جبهه جنوبی تخت جمشید، آشکارا گواهی می دهد که در این مکان هیچ بنایی از قبل وجود نداشته است. وسعت کامل کاخ های تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است سنگ بنای نخستین قدیمی ترین بخش تخت جمشید بر پایهٔ یافته های باستان شناسی مربوط به سال ۵۱۸ پیش از میلاد است.آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشته های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده می کردند. ساخت این مجموعهٔ بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید. یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون ها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ایرانیان باستان در معماری است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/35/Persepolis_Colonne_flandin.jpg/453px-Persepolis_Colonne_flandin.jpg پلان و جزئیات ستون های تخت جمشید پژوهش های باستان شناسی اولین کاوش های علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد آلمانی در ۱۹۳۱ صورت گرفت. وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود. یافته های وی هنوز در این مؤسسه نگه داری می شوند. هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت تخت جمشید نیاز به جوی شاهانه و باشکوه٬ نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز بوده است.به دلایل تاریخی تخت جمشید در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شده است. هر چند در آن زمان مرکز امپراتوری نبوده است. معماری تخت جمشید به دلیل استفاده از ستون های چوبی مورد توجه قرار گرفته است.معماران تخت جمشید فقط زمانی از سنگ استفاده کرده اند که بزرگترین سروهای لبنان یا ساج های هند اندازه های لازم برای تحمل سقف را نداشته اند. در حالی که ته ستون ها و سر ستون ها از سنگ بوده اند. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 معماران و هنرمندان معماران، هنرمندان و متخصصان در ساخت تخت جمشید از ملل مختلف زیر نفوذ شاهان هخامنشیان مانند آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و غیره تشکیل می شدند. معماری حرفه ای در گذر زمان تعدادی از ستون های دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید حوادثی مثل زلزله را پشت سر گذاشته و سر پا مانده اند. آن ها در نگاه اول یکپارچه به نظر می رسند اما در حقیقت تکه تکه هستند و روی هم سوار شده اند. راز پایداری آن ها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکه هاست، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب مذاب به هم متصل شده اند. این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشته است. سرب فلز چکش خوار و نرمی است که هنگام بروز زمین لرزه از خودش واکنش نشان داده و خرد نمی شود، این همان نقشی است که در ساختمان های امروزی و مدرن بر عهده فنر لای ستون ها گذاشته می شود. آرایش نقوش معماران و هنرمندانی که در ساخت تخت جمشید نقش داشتند، نقش ها را از سه طریق می آراستند. یکی چسباندن فلزهای گران بها به صورت رویهٔ تاج، گوشوار، طوق، یاره و نظایر آن به اصل نقش و توسط سوراخ هایی که در دو طرف شی مورد نظر برای گوهرنشانی می کندند. دوم نگاریدن و نقر کردن تزئینات اصلی لباس، تاج و کلاه با سوزن، به نحوی بسیار ظریف که نمونهٔ آن بر درگاه های کاخ داریوش (تچر) و حرمسرا وجود دارد. سوم رنگ آمیزی، که نمونه هایی از آن در کاخ سه دری و صد ستون موجود است. پلکان های ورودی سکو و دروازهٔ ملل ورود سکو، دو پلکان است که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارند که همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند بکند و در سینهٔ خود جای دهد. این پلکان ها از هر طرف ۱۱۱ پله پهن و کوتاه(به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر) دارند. بر خلاف عقیدهٔ بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله ها به خاطر این بوده که اسب ها نیز بتوانند از پله*ها بالا بروند، پله ها را کوتاهتر از معمول ساخته اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای پلکان ها، بنای ورودی تخت جمشید، دروازه بزرگ یا دروازهٔ خشایارشا یا دروازه ملل، قرار گرفته است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته است که امروزه بقایای دروازه های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شده است. این دروازه ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافته اند. این کتیبه ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته است.» دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار دارند و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا، یا کاخ بزرگ بار، دارد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/66/20101229_Gates_of_the_nations_Persepolis_Iran.jpg/397px-20101229_Gates_of_the_nations_Persepolis_Iran.jpg کاخ دروازه کشورها http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5e/Persian_ciity.jpg/800px-Persian_ciity.jpg پلکان ورودی تخت جمشید http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a5/Takhtjamshid9.JPG/800px-Takhtjamshid9.JPG نمای ورودی تخت جمشید لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 پلکان های کاخ آپادانا کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده اند، نقوش حجاری شده ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقش هایی از فرماندهان عالی رتبهٔ نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گل های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده است. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می شوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می شوند، دیده می شود. بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می شود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شده اند: http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/8/8c/Apadana-stairs.jpg/350px-Apadana-stairs.jpg ۱- مادی ها ۲- ایلامی ها ۳- پارت ها ۴- سغدی ها ۵- مصری ها ۶- باختری ها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلی ها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکاهای کلاه تیزخود ۱۲- ایونی ها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقی ها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزی ها ۱۸- هندی ها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوری ها ۲۲- لیبی ها ۲۳- اهالی حبشه http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/29/Persepolis_Apadana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg/391px-Persepolis_Apadana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg جزئیات حجاری های پلکان روبه شمال کاخ آپادانا که نظامیان هخامنشی و مادی را نمایش می دهد. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 کاخ آپادانا http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/68/Persepolis_stairs_of_the_Apadana_relief.jpg/299px-Persepolis_stairs_of_the_Apadana_relief.jpg سنگ نگاره هدیه آوران لودیه ای که در حال حمل پیشکش های خود برای پادشاه هخامنشی هستند. این سنگ نگاره در یکی از پلکان های کاخ آپادانای تخت جمشید سنگ تراشی شده است. کاخ آپادانا از قدیمی ترین کاخ های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده است، برای برگزاری جشن های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می شده است. این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می یابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل است http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9f/Persian_city.jpg/800px-Persian_city.jpg بازمانده های کاخ آپادانا کاخ تچر تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی است. این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده است. روی کتیبه ای آمده: «من داریوش این تچر را ساختم.» این کاخ یک موزه خط به شمار می رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون ها از نمای جلویی های مصری استفاده شده است. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشار و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/26/Tachar_Persepolis_Iran.JPG/800px-Tachar_Persepolis_Iran.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b6/Parse7.jpg/800px-Parse7.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/5/57/Farvahar-kakh_tachar.TIF/lossy-page1-800px-Farvahar-kakh_tachar.TIF.jpg کاخ هدیش این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده است در مرتفع ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال می رود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگ ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ ها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶۶ ستون قرار داشته است. به خاطر ویرانی شدید اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده اند. هدیش به معنای جای بلند است و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بوده است نام کاخ خود را هدیش می گذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمت های زیادی از کف از خود کوه است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/b/bf/Kakh_hadish.TIF/lossy-page1-800px-Kakh_hadish.TIF.jpg کاخ ملکه این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین تری قرار گرفته است. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق شناس مشهور، پروفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته است. کاخ ه کاخ ه یا کاخ اچ یکی از کاخ های تخت جمشید است که در جنوب غربی تخت گاه و در غرب کاخ هدیش قرار گرفته است. پلکان منقوشی که از دو جانب به این کاخ راهبر است، اکنون حالتی نیمه ویران دارد. پلکان اصلی به گواهی قطعه مکتوبی که از آن به جای مانده، به بنایی تعلق دارد که خشایارشا آغاز و اردشیر یکم آن را تمام کرده است. کاخ سه در کاخ سه در، تالار شورا، دروازه شاهان، سه دروازه، سه دری یا کاخ مرکزی، در مرکز کوشک شاهی تخت جمشید قرار دارد. این کاخ توسط سه درگاه و چند راهرو به کاخ های دیگر راه می یابد و از این جهت آن را کاخ مرکزی و یا سه دری نیز می خوانند. چون بر پلکان های این کاخ، نجیب زادگان پارسی را نقش کرده اند که به حالتی دوستانه و غیر رسمی، برای ملاقات فرمانروا می روند و نیز به سبب نوع کاربری و موقعیت کاخ، گاهی آن را تالار شورا نیز نامیده اند. پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت می دادند، اما دلایلی در درست است که ساخت کامل آن به وسیله اردشیر یکم صورت گرفته بوده است. کاخ صدستون وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ فوت مربع (حدود ۴۳۰۰ متر مربع) است و سقف آن به وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته اند، بالا نگه داشته می شده است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8b/Takht-e_Jamshiddd.jpg/800px-Takht-e_Jamshiddd.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/1/17/Kakh_sadsotoon.TIF/lossy-page1-800px-Kakh_sadsotoon.TIF.jpg نمایی از یک دیواره در کاخ صد ستون کاخ شورا به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی می گویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می پرداخته است. با توجه به نقوش حجاری شده، از یکی از دروازه ها شاه وارد می شده و از دو دروازه دیگر خارج می شده است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می گویند که در اینجا دو سرستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است. آرامگاه های شاهنشاهان http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/cd/Persepolis_Artaxerxes_III_tomb.jpg/200px-Persepolis_Artaxerxes_III_tomb.jpg آرامگاه اردشیر سوم در ضلع شرقی تخت جمشید http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/99/Persepolis_Artaxerxes_III_tomb_Inside.JPG/200px-Persepolis_Artaxerxes_III_tomb_Inside.JPG درون آرامگاه اردشیر سوم. در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید نقش رستم قرار دارد. در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ ٫ خشایارشا ٫ اردشیر یکم و داریوش دوم واقع است. آرامگاه پنجمی هم هست که نیمه کاره باقی مانده و احتمالاً متعلق به داریوش سوم است. ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی این مجموعه مشتمل بر یک تالار ۹۹ ستونی، یک تالار صد ستونی، تعدادی سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است. مجموعه ساختمان های خزانه توسط حصاری ضخیم و خیابانی پهن از مابقی قسمت ها جدا می شده است. بر اساس روایت مورخین یونان باستان پس از سقوط تخت جمشید اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانه تخت جمشید را که بزرگترین خزانه هخامنشیان بوده است با سه هزار شتر و تعداد زیادی اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داده است. خزانه به فرمان داریوش بزرگ بنا شد و خشایارشا در آن اصلاحاتی به عمل آورده است. اکثر ظروف، مجسمه ها و به خصوص هشت لوح سنگی معروف خشایارشا از این محل به دست آمده است. در حفاری های علمی گذشته در این محل نیز تعداد زیادی الواح گلی به خط میخی و زبان عیلامی مربوط به دستمزد کارگران به دست آمده است. مجلس بار عام شاهی که در همین محل کشف شده، خشایارشا (نه داریوش بزرگ که پیشتر می پنداشتند) را نشان می دهد که با لباس تمام رسمی بر تخت نشسته است. عصای شاهی را در دست راست و گل نیلوفر آبی (لوتوس) را که نشانهٔ شاهان هخامنشی است به دست چپ گرفته است. پشت سر شاه ولیعهد با گل نیلوفر آبی در دست چپ ایستاده و دست راست خود را باحالت احترام بالا نگاه داشته است. سپس یکی از خواجگان دربار و بعد از او اسلحه دار شاه ایستاده اند. در مقابل شاه دو عودسوز قرار دارند و رییس تشریفات به حالت احترام گزارش می دهد. مراسم زیر یک شادروان (چادر سلطنتی) انجام می گرفته که در اطراف آن چهار نگهبان حضور دارند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده جایگاه اصلی این نقش، بخش مرکزی پلکان آپادانا بوده است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/87/TTakht-e_Jamshid.jpg/800px-TTakht-e_Jamshid.jpg مجلس بار عام شاهی خشایارشا واقع در ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 سنگ نبشته های داریوش بزرگ شش رَج به سه زبان چندین بار روی چهارچوب های اندرونی کاخ داریوش، بالای نگاره های داریوش و همراهانش آمده است. «داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی، کسی که این کاخ را ساخت» یک رَج به سه زبان روی پوشاک داریوش؛ هم اکنون در بخش نشان های نسک خانهٔ میهنی پاریس نهاده است. «داریوش شاه بزرگ، پسر ویشتاسب هخامنشی» رَج به سه زبان، هجده بار روی رخبام پنجرهٔ همان اندرونی کاخ داریوش بسامد شده است. «رخبام پنجره سنگی ساخته شده در کاخ داریش شاه» بیست و چهار رَج تنها به زبان پارسی باستان، روی دیوار جنوبی کاخ داریوش. ۰۱ اهورامزدای بزرگ، بزرگ ترین ِ بغان، او داریوش شاه را آفرید، او شهریاری را به او ارزانی داشت؛ بخواست اهورامزدا داریوش شاه است. ۰۲ داریوش شاه گوید: این کشور پارس که اهورامزدا به من ارزانی داشت، زیبا، دارنده اسبان خوب، دارندهٔ مردان خوب، به خواست اهورامزدا و نیز من داریوش شاه، از دیگری نمی ترسد. ۰۳ داریوش شاه گوید: اهورامزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورامزدا از دشمن، از خشک سالی، از دروغ بپاید! به این کشور نه دشمن، نه خشک سالی، نه دروغ بیاید؛ این را من چون بخشایشی از اهورامزدا با بغان خاندان شاهی درخواست می کنم. باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد. به زبانهای ایلامی و اکدی هر کدام بیست و چهار رَج. نوشتهٔ پارسی باستان ندارد. ۰۱ من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم. ۰۲ داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا این ها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونی هایی خشکی و (آن ها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ. ۰۳ داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی «از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید. سه زبانه، پارسی باستان ده رَج، ایلامی هفت رَج و اکدی هشت رَج، روی دو لوح طلایی و دو لوح سیمین که هم اکنون در تهران نگه داری می شوند. ۰۱ داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی. ۰۲ داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آن جا تا کوش (اتیوپی)، از هند، از آن جا تا سارد، که آن را اهورامزدا،؛ بزرگ ترین ِ بغان بر من ارزانی داشت. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید. سه زبانه هر زبان یک رَج، روی دست گیرهٔ دری از سنگ لاجورد ساختگی. «دست گیرهٔ در از سنگ گران بهایی ساخته شده در کاخ داریوش شاه» http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/1/1b/Katibeh_peybanay_takht_jamshid-nahi_eh_rast.jpg کتیبه پی بنای تخت جمشید توسط داریوش بزرگ در دیواره جنوبی تخت جمشید سنگ نبشته های خشایارشاه خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یک شاه از بسیاری٬یک فرمان دار از بسیاری. من خشایارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین های دارندهٔ همه گونه مردم، شاه در این زمین ِ بزرگِ دور و دراز. پسر داریوش شاه هخامنشی. شاه خشایارشا گوید: به خواست اهورامزدا این دالانِ همه کشورها را من ساختم. بسیار (ساختمان) خوب دیگر در این (شهر) پارس ساخته شد، که من ساختم و پدر من ساخت. هر بنایی که زیبا دیده می شود ٬آن همه را بخواست اهورامزدا ساختیم. شاه خشایارشا گوید: اهورامزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آن چه را که به دست من ساخته شده و آن چه را که به دست پدر من ساخته شده، آن را اهورامزدا بپاید. شاه خشایارشا گوید: داریوش را پسران دیگری بودند، ولی چنان که اهورامزدا را کام بود، داریوش، پدر من، پس از خود، مرا بزرگ ترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت، به خواست اهورامزدا من بر جای گاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم، بسیار ساختمان های والا ساختم. آن چه را که به دست پدرم ساخته شده بود، من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آن چه را که من ساختم و آن چه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم. شاه خشایارشا گوید: پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب ارشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم ارشام هر دو در آن هنگام زنده بودند، اهورامزدا را چنین کام بود، داریوش، پدر من، او را در این زمین شاه کرد. زمانی که داریوش شاه شد، او بسیار ساختمان های والا ساخت. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6a/Inscription_Xerx%C3%A8s.JPEG/800px-Inscription_Xerx%C3%A8s.JPEG سنگ نگاره ای از خشایارشا در تخت جمشید. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/76/Tablette_xerxes_persepolis.jpg/800px-Tablette_xerxes_persepolis.jpg سنگ نگاره ای از خشایارشا در موزه ملی ایران. سنگ نبشته اردشیر یکم در تخت جمشید http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/6/6b/H_palace.TIF/lossy-page1-800px-H_palace.TIF.jpg کتیبه اردشیر یکم در تخت جمشید. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اسفند 7، 2013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اسفند 7، 2013 کتیبه های غیرهخامنشی یکی از نقاط قابل توجه که در مجموعه کاخ های تخت جمشید وجود دارد، موجودیت کتیبه هایی است که مربوط به دوران شاهنشاهی هخامنشیان نمی شود. عضدالدوله دیلمی در آنجا دو کتیبه به خط کوفی به یادگار گذاشته و کتیبه های دیگری هم به عربی و فارسی از سده های بعد و اشخاص تاریخی دیگر در آنجا باقی مانده که آخرین آنها مربوط به اواخر دوره قاجار است http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/69/Persepolis_Pahlavi_inscriptions.jpg/800px-Persepolis_Pahlavi_inscriptions.jpg سنگ نوشته دوره ساسانیان به خط پهلوی http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/81/Persepolis_sassanian_horseman.jpg/450px-Persepolis_sassanian_horseman.jpg سنگ نگاره دوره ساسانیان(اسب سوار) کتیبه های گلی در حفاری های انجام شده در محل تخت جمشید تعداد بسیار کتیبه های گلی که در انبارهای زیر تخت جمشید انباشته شده که بر اثر سوختن تخت جمشید پخته شدند یافت شد و همگی به آمریکا ارسال شد که متأسفانه در بین راه تعداد بسیاری از آنها از بین رفتند و مقدار مانده نیز به علت جنگ جهانی دوم در انبارهای دانشگاه آمریکا ماند و ترجمه نشد. سر انجام ترجمه صورت گرفت که مشخص شد حاوی دفاتر حسابداری امپراتوری هخامنشی است و فراتر از آن مشخص شد ایرانیان در آن زمان چگونه می زیسته اند به عنوان مثال مشخص شد کلیه کارگران و مهندسان در ساخت تخت جمشید حقوق در یافت داشته (شراب - گندم و...) و زنان دارای حقوق کامل بوده و حتی مرخصی بارداری داشته و کسانی هم حقوق دریافت می داشته اند تا از کودکان مراقبت کنند متأسفانه در تاریخ ۱۳۸۷ هـ. ش. مشکلات زیادی بر سر این کتیبه ها رخ داد به این شکل که تعدادی یهودی با ادعای دست داشتن حکومت جمهوری اسلامی در بمب گذاری ها علیه یهودیان تقاضای غرامت کرده و به عنوان مال ایران این کتیبه ها را معرفی کردند و تقاضای دریافت این کتیبه ها را به عنوان غرامت نمودند. بر اساس استادان شرکت کننده در مستند شبکه دیسکاوری، از میان کتیبه های گلی که تا کنون خوانده شده است سه موضوع مهم مشخص شده است: - نظام پرداخت حقوق مصالح و انواع فلزات بکار رفته در تخت جمشید.بر اساس لوحه ها خوانده شد دهها کیلو طلا برای زیبا سازی تالارهای پذیرایی و تالار آیین ها بکار رفته است. اینکه پرسه پولیس در یک اقدام انتقام جویانه به آتش کشیده شده است. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
بایگانی شده
این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.