ZARSA ارسال شده در اردیبهشت 12، 2014 اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 12، 2014 http://images.khabaronline.ir/images/2013/7/position50/bela_lugosi.jpg خون*آشام ۵۰۰ ساله شانزدهم آگوست ۲۰۱۱ مرد جوانی اهل تگزاس که ادعا می*کرد یک خون*آشام ۵۰۰ ساله است و از دنیای دیگری آمده دستگیر شد. «لیل*مونرو بنزلی» پس از اینکه به اجبار وارد آپارتمان همسایه*شان شد به سمت زن همسایه که در خانه تنها بود حمله*ور شده و گردن او را گاز گرفت. زن پس از تقلای بسیار موفق شد از دست ینزلی گریخته و به بیرون از خانه فرار کند، او هرطوری که بود خودش را به اداره پلیس تگزاس رساند و از آنها کمک خواست. با راهنمایی این زن، مأموران به محل حادثه برگشتند و در آنجا بود که مرد جوان را دیدند که روی زمین پارکینگ خانه می*خزید و صدای مار درمی*آورد. وی به محض دیدن پلیس پا به فرار گذاشت اما خیلی زود دستگیر شد و زمانی که دستبند به دستان او می*بستند فریاد می*کشید: «من ۵۰۰ سالم است و خون*آشام هستم» بنزلی پس از دستگیری به زندان انداخته شد اما در زندان هم نگهبان*ها را تهدید می*کرد که اگر به فکر جانشان هستند از او فاصله بگیرند. من دراکولا هستم سال ۲۰۱۱ «کایوس دومیتوویویس» که به مدت هفت سال*ونیم به جرم حمله با شیوه خون*آشامی در زندان ماساچوست حبس بود به انهام سه قتل دیگر گناهکار شناخته شد. سال ۱۹۹۹ کایوس که ۲۰ سال بیشتر نداشت به همراه دوست ۱۶ ساله*اش به دختر نوجوانی حمله کردند و برای نوشیدن خون این دختر به او آسیب رساندند. زخمی که روی بدن قربانی ایجاد شده بود ۳۲ بخیه خورد و طولی نکشید که کایوس دستگیر شد. او و همدستش پس از دستگیری مدعی شدند که خون*شام هستند و برای زندن ماندن مجبور به این کار شده*اند. سال ۲۰۰۲، قاضی دادگاه آنها را به هفت سال*ونیم زندان محکوم کرد. پس از گذراندن دوران حبس طولی نکشید که کایوس بار دیگر دستگیر شد و این بار به اتهام قتل سه مرد در آگوست ۲۰۱۱ مجرم شناخته شده و به حبس ابد محکوم شد. دراکوی قاتل ۲۵ نوامبر ۱۹۹۶ اجساد زن و شوهری به نام*های »نامی روت*کوئین» و «ریجاد روندروف» توسط یکی از دخترهایشان به نام جنیفر پیدا شد. قاتل با وارد کردن چندین ضربه پی*درپی با یک دیلم، آنها را به قتل رسانده بود به طوری که در بدن هر دو مقتول شکستگی*های فجیعی دیده می*شد. همچنین روی بدن ریچاد علامت داغ شده حرف «وی» دیده می*شد. دو مقتول دختر دیگری به نام هیتر داشتند که سرنخ قتل به این دختر باز می*گشت. در تحقیقات پلیس معلوم شد که هیتر با پسری به نام رودریک فرل آشنا شده است. رودریک سردسته گروهی بود که ادعا می*کردند خون*آشام هستند. وقتی والدین هیتر از این موضوع مطلع شدند. به وی اجازه ملاقات با رودریک را ندادند و به همین دلیل پسر جوان به فکر کشتن پدر و مادر هیتر افتاد تا بتواند به صورت رسمی عضو گروه خون*آشام*ها شود. رودریک*فرل پس از دستگیری به دو فقره قتل اعتراف کرد. او در جلسه دادگاه اعلام کرد که هویت اصلی او رودریک فرل نیست. بلکه ویساگو نام دارد و یک خون*آشام ۵۰۰ ساله است. فرل سال ۱۹۹۸ به اتهام دو قتل گناهکار شناخته و به مرگ محکوم شد. او که در آن زمان ۱۷ سال بیشتر نداشت جوانترین محکوم به مرگ در ایالت کنتاکی آمریکا بود و به همین دلیل حکم مرگ او به حبس ابد بدون بخشش تغییر یافت. نوه خون*آشام «جیمز ریوا» با ۲۳ سال بیشتر نداشت که در سال ۱۹۸۰ به جرم قتل مادربزرگ ویلچرنشین خود درماساچوست دستگیر شد. او در ابتدا مادربزرگش را با ضربات چاقو زخمی کرد و سپس با شلیک چهار گلوله به قلب وی پیرزن بیچاره را به کام مرگ فرستاد. ریوا برای اینکه ردی از خود باقی نگذارد پس از ارتکاب قتل، خانه مادربزرگش را به آتش کشید. اما طولی نکشید که توسط پلیس دستگیر شد او پس از دستگیری ادعای عجیبی می*کرد. وی مدام می*گفت که یک خون*آشام ۷۰۰ ساله است و برای اینکه تشنه خون بوده مادربزرگ خود را به قتل رساند. هرچند این ادعای ریوا را هیچ*کس باور نکرد اما مدتی از دستگیری وی نمی*گذشت که او همه حرف*هایی که زدن بود را تکذیب کرد و گفت که برای دفاع از خود مادربزرگش را به قتل رسانده است. ریوا این بار ادعا کرد که مادربزرگش یک خون*آشام بوده و چون برای نوشیدن خون به او حمله کرده بود برای دفاع از جانش مجبور به ارتکاب قتل شده است. سال ۱۹۸۱ جیمز ریوا به جرم قتل درجه دو، به حبس ابد محکوم شد. دندان دراکولایی صبح دوشنبه ساعت ۵:۴۵ دقیقه یازدهم ژوئن ۲۰۱۲ فرد ناشناسی با پلیس سن*دیگوی کالیفرنیا تماس گرفت و گزارش داد که توسط یک نفر که دندان*هایی شبیه دراکولا داشته مورد حمله قرار گرفته است. در بررسی*ها مشخص شد که قربانی، مرد بی*خانمان ۵۵ ساله*ای که به شدت زخمی شده و خونریزی شدیدی داشت. همچنین چشم چپ او به شدت متورم شده بود. مرد بی خانمان که نامی از او برده نشده است، به پلیس گفت در خیابان خوابیده بودم که ناگهان مورد حمله مرد ناشناسی قرار گرفتم. مرد ناشناس دو دندان نیش خود را که شبیه دندان*های دراکولا بود در بدن قربانی*اش فرود بوده و او را گاز گرفته بود. همانطور که قربانی*اش را زیر مشت ولگد گرفته بود به او می*گفت که می*خواهد وی را بکشد. خوشبختانه مرد کارتن خواب بعد از کشمکش*های بسیار از مرگ نجات یافت و باتحقیقات پلیس مرد مهاجم که نام او نیز فاش نشد به جرم حمله و اقدام به قتل دستگیر شد. با تحقیقات پلیس مرد ناآشناس با دو دندان نیش دراکولایی به جرم حمله و اقدام به قتل دستگیر شد. خون*آشام هانور «فریتس هرمان» از مشهورترین قاتلانی است که به نام خون*آشام مشهور شد. او یکی از عجیب*ترین جنایت*های تاریخ را در آلمان مرتکب شد. فریتس از کودکی با خانواده عجیب و غریبش مشکل داشت. مهمترین مشکلش هم با مادرش بود که از آن دست آدم*هایی بود که خودش هم نمی*دانست دارد چه کار می*کند. یکی از عجیب*ترین کارهای مادرش این بود که در کودکی هروقت که فریتس می*خواست با اسباب*بازی های پسرانه بازی کند پسر کوچولو را این کار منع می*کرد و همیشه عروسک و اسباب*بازی*هایی به او می*داد که دخترها با آن بازی* می*کردند. فریتس بعدها گفت که این کار مادرش یکی از بدترین تأثیرهای روانی را روی او گذاشته است و باعث شده که او یک خون*آشام بشود. که از اجتماع و خصوصاً از زن ها نفرت داشته باشد. داستان جنایت*های تبهکار المانی در هفدهم می ۱۹۲۴ هنگامی فاش شد که چند پسربچه کنار رودخانه لاینه – نزدیک قلعه هانور هابر نهایزن – در حال بازی بودند که ناگهان یک جمجمه انسان را پیدا کردند و جیغ*زنان به طرف خانه*هایشان دویدند و ماجرا را به خانواده*هایشان اطلاع دادند. طبیعی بود که خیلی زود ماجرای این جمجمه*ها در شهر پیچید و پلیس دست به کار شد. ۱۲ روز بعد آب رودخانه جمجمه دیگری را به خشکی آورد، با پیدا شدن دو جمجمه دیگر در کنار همان رودخانه، کم*کم این شهر تبدیل به یکی از نقاط ترسناک جهان شد. آزمایش*های انجم شده روی دو جمجمه او مشخص کرد که جمجمه*ها متعلق به افرادی ۱۸ تا ۲۰ ساله هستند و آخرین جمجمه یافت شده هم متعلق به پسر بچه*ای ۱۲ ساله بود. مردم شهر به شدت ترسیده بودند و وحشت*زده کوچکترین خبری مربوط به این جنایت*ها را دنبال می*:ردند. در همین زمان شایع شد که قاتل ابتدا خون قربانیان خود را می*مکد و سپس جنازه*های آنها را به جز سرشان می*فروشد. به همین خاطر مردم به این قاتل ناشناس قلب «خون*آشام هانور» دادند. با کشف این جمجمه*ها پلیس برای یافتن استخوان*های بیشتر تصمیم گرفت تا تمام گوشه و کنار رودخانه را بگردد و نتیجه این جست*وجوها کشف ۵۰۰ استخوان متعلق به ۲۲ جسد بود. با ردزنی*های پلیس سرنخ*ها به هرمان ختم شد و تا مدت*ها در جست*وجوی پیدا کردن مدرکی هرچند ناچیز پلیس او را کاملاً زیرنظر گرفت. این مرد که پیش از این هم به اتهام کودک*آزاری محکوم شده بود. سرانجام با سرنخ*هایی که پلیس به دست آورد به*عنوان مظنون اصلی دستگیر شده و در بازجویی*ها اعتراف کرد که او همان خون*آشام هانور است. منبع: فان فار لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
بایگانی شده
این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.