chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مطمئنا همه ی ما فیلم های زیاد و بسیار زیبایی دیدیم می خوام هر فیلمی رو که دیدید و دیالوگ قشنگی داشت اینجا بزارید .. امیدوار این تاپیک راکد نمونه . یادتون باشه هر دیالوگی رو که می زارید نام فیلم و نام کارگردان رو حتما ذکر کنید... البته اگه یه مختصر توضیحی در مورد فیلم هم باشه عالیه ممنون . . . . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/849.jpg http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/850.jpg عشق سالهای وبا ( عشق در سال وبا ): فیلمی به کارگردانی مایک نیوئل ( 2007 ) برا اساس رمانی به همین نام از گابریل گارسیا مارکز ساخته شده است. داستان مثلث عشقی است میان ( فرمینا دازا - فلورنتیونو آریزو - دکتر خونال اوربینو ) که پنجاه سال به طول می انجامد . خاویر باردم ( فلورنتیونو آریزو )..... جیوانا متزو گیورنو ( فرمینا دازا ) ..... بنجامین برت ( دکتر خونال ) دوستان عزیز اگه یه بار این فیلم رو ببینید میبینید که حتی ساده ترین جملاتی که بینشون رد و بدل میشه یک دنیا احساس و عشق توش جا داره . این دیالوگی که الان میزارم وقتیه که فرمینا و آریزو بعد پنجاه سال به هم میرسن و تقریبا قسمت های پایانیه فیلمه تو فیلم از زبان یه خواننده و با موسیقی پخش میشه ولی تو رمان از زبان آریزو خطاب به فرمینا : آریزو : آه عشق من : به خاطر تو چه کارها که نکرده ام تا لحظه ای مال من باشی به دور از اینجا و نزدیک به من آه عشق من : همچون رودخانه ی مادگالنا که با شن های دریا می آمیزد می خواهم با تو بیامیزم روابط عاشقانه ای هستند که انتظار پایان زمستان و روییدن شکوفه ها را میکشند و سبز تر شدن به هنگام شب در پاییز درست به مانند عشقی که من از وجود تو احساس میکنم. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/853.jpg . . . . فیلم سینمایی تاجر ونیزی بر اساس نمایشنامه ی مشهور ویلیام شکسپیر است و ساخته ی مایکل رادفورد با بازی آل پاچینو در نقش شایلوک و جرمی آریونز در نقش آنتونیو . اگرچه در فيلم تاجر ونيزي از شايلوک شخصيت رباخوار يهودي به عنوان فردي منفور ياد شده اما میشه گفت اين فيلم در به دنبال مظلوم نمايي براي يهوديان است. در این دیالوگ که آل پاچینو در اوج زیبایی حدود چند دقیقه تنها حرف میزند و با مقایسه ی یهودیت و مسیحیت به دنبال گرفتن انتقام خود از آنتونیو ( که به شایلوک توهین و بی احترامی کرده ) هست . آل پاچینو در این دیالوگ از جملات قشنگی استفاده میکند که هر جامعه ای میتواند کلمه ی یهودی و مسیحی را از این دیالوگ حذف کند و کلمه هایی را که در دل دارد به جاش بگذارد . شما هم به چشم خودتون به این دیالوگ نگاه کنید . شایلوک : برای اینکه به سزای کارش برسه.( آنتونیو ) اگه تاثیر دیگه ای نداشته باشه انتقام من رو خواهد گرفت اون به من بی احترامی کرده و جلوی همه من رو خار کرده ، به از دست رفته های من خندیده دارایی من رو به تمسخر گرفته ، به ملت من توهین کرده ، تمام معاهدات من رو باطل کرده ، دوستان من رو سرد کرده ، برای من دشمن تراشیده و دلیلش چیه ؟ چون من یهودیم . یک یهودی چشم نداره ؟ یک یهودی دست یا اندام نداره ؟ احساس عکس العمل غم ؟ با غذا سیر میشه ، با بیماری مریض میشه و با دارو خوب میشه و با تابستان و زمستان احساس گزما و سرما میکنه درست مثل یک مسیحی ، مگه نه ؟ اگه ما زخمی بشیم از ما خون نمیاد ؟ اگه قلقلکمون بدن ما نمیخندیم ؟ اگه به ما سم بدن نمیمیریم ؟ و اگه در مورد ما اشتباه کنن نباید انتقام بگیریم ؟ اگه شما اینجوری نیستید ما هستیم . اگه یه یهودی نسبت به مسیحی اشتباه کنه گناه اون چیه ؟ انتقام اما اگه یه مسیحی به یهودی توهین کنه یهودیها چه جوری میتونن کار مسیحی ها رو توجیه کنن. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/854.jpg . . . پدر خوانده فیلمی داستانی - جنایی برنده ی جایزه ی اسکار به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا و بر اساس رمانی از ماریو پوزو و نمایشنامه ی این فیلم توسط فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو نوشته شده است. بازیگران نامی در این فیلم حضور داشته اند از جمله ( مارلون براندو - آل پاچینو - رابرت دووال -دایان کیتن - جیمز کان ) در این قسمت چند دیالوگ زیبا از آل پاچینو که در این فیلم در نقش مایکل حاضر شده رو مینویسم . پدرخوانده 1 مایکل خطاب به شوهر خواهرش : فقط بهم نگو بی گناهی ، چون به شعورم توهین میکنی و این خیلی عصبانیم میکنه مایکل خطاب به برادرش فرودو : فرودو تو برادر بزرگ منی و دوست دارم ولی هیچ وقت در مقابل خانوادت طرف کس دیگه ای رو نگیر ، هیچ وقت. پدر خوانده ی 2 مایکل خطاب به تام ( مشاور پدر مایکل ) : پدرم همیشه منو میاورد تو این اطاق و بهم میگفت : با دوستانت نزدیک باش و با دشمنانت نزدیک تر . مایکل در یک جشن تولد : به سربازا پول میدن که بجنگن ولی به شورشی ها نه ، پس خیلی ممکنه پیروز بشن . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/855.jpg . . . . قلم پرها نام فیلمی از فیلیپ کافمن است که بر اساس زندگی ژان مارکی دوساد نویسنده و فیلسوف فرانسوی در قرن هجدهم ساخته شده است . نویسنده : داگ رایت بازیگران فیلم : جفری راش در نقش ( مارکی دوساد ) و کیت وینسلت در نقش ( مدی ) جواکین فینیکس در نقش ( پدر کولیمر ) مایکل کاین در نقش ( دکتر کلارد ) مارکی دوساد در یک بیمارستان روانی بستری است اما وی از طریق خدمتکاری به نام مدی کتابهای خود که دارای موضاعت قبیح و غیر اخلاقی است به بیرون منتشر میکند ......... اینجا چند دیالوگ که واسه من شیرین و زیبا بود رو مینویسم : مدی : کتاب تو مثل شیطان فروش داشت همشو خریدن و بعد شروع کردن به سوزاندنش مارکی : خطر نوشتن چیزهای آتشین هم در همینه ____________________ پدر کولیمر : قلمتو در دست بگیر مارکوئیس و این افکار گناه آلود و خرابتو بر بروی کاغذ خالی کن شاید این طوری این افکار تو رو در زندگی کمتر تابع خود کنند . _________________ پدر کولیمر خطاب به دکتر کلارد : شما مرد علم و دانش هستید و من مرد خدا مطئنم که چارتتون از هردوی ما بهره میبره . ____________________ مارکی : نمایش وحشتناکی است : دانه های جوش چرکین بر بروی سیمای ادبیات لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR5x4FAVa2ALEkAR12h2v32nXtyFTRVcWmJDfci8mjE7Xtayk3v بلوتوث کبیر :یک نفر صد سکه دارد یکی نفر دیگه یک سکه. شما از کدام یک از اینها سکه میگیرید ؟ قبله ی عالم : خوب از اونی که یک سکه دارد ... ! چون اونی که صد سکه داره به هر حال قدرتی برای خودش داره چهار تا آدم دور برش جمع شدن نمیشه رفت طرفش که. ولی اونی که یک سکه داره خوب کسی رو نداره ، تو سرشم میزنیم ، سکشو میگیریم ، دو تا اردنگی هم بهش می زنیم . یه کم منطقی باش .....! گارگردان : مهران مدیری لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 سریال خانه سبز رو همه باید به خاطر بیارن با بازی به یاد ماندنی مرحوم خسرو شکیبایی.... سال ساخت 1375 در یکی از قسمت ها رضا ( خسرو شکیبایی ) به فرید میگه: عشق اون نیست که وقتی دیدیش دلت بلرزه عشق اونه که وقتی نمیبینیش دلت میخواد کنده بشه لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://mihandownload.com/2u595r6.jpg. . . . . ماتریکس فیلمی علمی-تخیلی به نویسندگی و کارگردانی برادران واچوفسکی است این فیلم آمیزه*ای از اکشن، هنرهای رزمی و یک فیلمنامه چندلایه*است. این فیلم برنده ۴ جایزه اسکار فنیبوده است. بازیگران: کیانو ریوز (نیو) لارنس فیشبورن (مورفیوس) کری آن موس (ترینیتی) هوگو ویوینگ (مامور اسمیت) جولیا آراهنگها (ایپاک) مارکوس چونگ (تنک) مت دوران (موس) پل گودارد (مامور براون) بلینا مک*کلوری (سویچ) جو پانتولیانو (سایفر) گلوریا فوستر (پیشگو) آنتونی ری پارکر (دوزر) رابرت تیلور دوم (مامور جونز) مورفیوس: تو به سرنوشت معتقدی نیئو ؟ نیئو: نه، چون دوست ندارم فکر کنم زندگیم دست خودم نیست. مورفیوس: دقیقا میدونم منظورت چیه، بزار بگم چرا اینجایی، تو اینجایی چون چیزی میدونی، اونچه میبینی نمیتونی توضیح بدی اما حسش میکنی در تمام زندگیت حس کردی که ایرادی در کار دنیا هست نمیدونی چیه، اما این حس وجود داره مثل غده ای در افکارته و آزارت میده به خاطره این حسه که پیشه منی، میدونی از چی حرف میزنم. نیئو: ماتریکس مورفیوس: دوست داری که بدونی چی هست؟ نیئو: اره مورفیوس: ماتریکس همه جا هست دور و بر ما، حتی الان در همین اتاقی که هستیم از پنجره نگاه کنی میبینیش یا وقتی تلویزیون رو روشن میکنی، سر کارت میتونی حسش کنی یا در کلیسا یا وقتی مالیات میدی، این دنیا پرده ای شده روی چشمهات تا نتونی حقیقت رو ببینی. نیئو: کدوم حقیقت؟ مورفیوس: که تو برده ای نیئو، مثل دیگران در اسارت به دنیا اومدی، در زندانی هستی که طعم رنگ و بوش رو حس نمیکنی، زندانی برای افکارت. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/854.jpg مایکل: پدرم پیشنهادی بهش داد که نتونه رد کنه. کی آدامز: چه پیشنهادی؟ مایکل: بهش گفت یا باید امضاش پای ورقه باشه یا مغزش! مایکل: کی تو چه انتظاری از من داری؟ انتظار داری بذارم بری؟ انتظار داری بذارم بچه*هام رو از من بگیری؟ مگه من رو نمی*شناسی؟ مگه نمی*دونی این کار غیر ممکنه و من از تمام قدرتم استفاده می*کنم تا چنین اتفاقی نیفته؟ مایکل: پدرم با هیچ مرد قدرتمند دیگه*ای فرق نداشت، هر آدمی با هر قدرتی، مثل رئیس جمهور یا سناتور. کی آدامز: می*دونی چقدر احمقانه حرف می*زنی مایکل؟ رئیس جمهورا و سناتورا آدم نمی*کشن. مایکل: اوه! چه کسی آدم نمیکشه کی؟ مایکل: اگه مسئله مهمی توی این زندگی وجود داشته باشه، اگه تاریخ چیزی بهمون یاد داده باشه، اینه که می*تونی هر کسی را بکشی. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/894.jpg. . . . . یک ذهن زیبا نام فیلمی آمریکایی است درباره ی زندگی جان نش ریاضیدان برنده ی جایزه ی نوبل و مسائلی که به دلیل بیماری روان گسیختگی با آنها مواجه میشود ساخته شده است . بازیگران : راسل کراو در نقش جان نش ....... جنیفر کانلی در نقش همسرش این فیلم بر اساس کتابی به همین نام از سیلویا ناسار و با کارگردانی ران هاوارد ساخته شده است . جان نش در مراسم دریافت جایزه ی نوبل : متشکرم ... من همیشه به اعداد اعتقاد داشتم. به معادله ها و منطق هایی که به استدلال ختم میشن ولی بعد از عمری فعالیت این چنینی از شما میپرسم منطق واقعا چیست ؟ کی تصمیم گیرنده ی استدلاله ؟ جست و جو من رو به اعماق جسم برد به ماورای اجسام و توهمات برد و من رو برگرداند و من بعد از آن بزرگترین کشف در حرفه ام رو انجام دادم...... بزرگترین کشف زندگیم. فقط در معادله های مرموز عشق میشه دلایل منطقی رو یافت . تا این قسمت مخاطباش مهمانان حاضر در جلسه بودند این قسمت آخرش روشو به طرف همسرش برمیگردنه و خطاب به او میگه : بودن من در اینجا فقط به خاطر توئه تو دلیل بودن منی .. تو همه ی دلایل منی ممنونم لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/893.jpg . . . . فیلم کمال الملک ساخت مرحوم علی حاتمی که در این فیلم نامه ازادگی و بی پروایی او را در مقابل استبداد رضا خان و تملق درباریان را به تصویر کشیده تدین: اعلی حضرتا استاد حسب الامر احضار و الساعه شرف یاب حضور مبارک اند رضا خان:ما سرمون از پشت هم چشم داره سردی استاد از سنگینی نفسش پیداست. پیر شدی استاد کما الملک: به اندازه عمرم رضا خان : از زیادی عمر ملولی؟ کمال الملک: ملول از روزگار رضا خان: استاد این چه سماجتیه که اهل هنر دارند در نبوسیدن دست قدرت؟ تکبر نیست؟ کمال الملک: عوالم انها جداست رضا خان: حسد هم نیست؟ کمال الملک:خلقا درویشند ................................. تدین: اعلی حضرتا کباب یخ کرد از دهن میفته رضا خان: کباب بدون سیخ مزه کباب نداره . هیچ کبابی کباب بازار نمیشه حتی کباب دربار. استاد بکش به دندون کمال الملک: دندان کباب خورده ای ندارم خوراک من نانو ماسته لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/855.jpg . . . . قسمت دوم دیالوگ های فیلم قلم پرها که توضیحات کامل رو در قسمت بالا دادم . پدر کولیمر : اما ما عاشق میشیم شهرها را میسازیم سمفونی خلق میکنیم و تحمل میکنیم چرا اینا رو تو کتابهات نمیاری ؟ مارکی : اینا خیال و توهمن نه یک قرارداد اخلاقی پدر کولیمر : ولی وظیفه ی هنر ارتقاء ما از عالم حیوانیست _______ مارکی : براستی قلم قوی تر از شمشیره _______ پدر کولیمر : نویسنده ای که بیشتر از مطالعه کردن آثار بیرون میده همیشه یک آماتور باقی میمونه لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ZARSA ارسال شده در خرداد 1، 2014 اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 1، 2014 http://images.persianblog.ir/644680_GKB8m2v7.jpg فیلم گوزن ها با بازی بهروز وثوقی.... سال ساخت 1353 سید رسول ( بهروز): نمردیم و گلوله هم خوردیم همیشه دوست داشتم یه جور خوب کلکم کنده بشه با گلوله مردن از تو کوچه زیر پل مردن که بهتره لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/2804.jpg . . . بدون شک یکی از فیلمهایی بود که واقعا از دیدنش لذت بردم و ارزشش رو داشت که وقتمو صرفش کنم امیدوارم شما هم هر طور شده گیرش بیارید و ببینید . . فریاد مورچه ها فیلمی از محسن مخملباف که مانند دیگر آثارش زیبا بود این فیلم در سال 1386 در هندوستان ساخته شد . داستان فیلم در مورد ازدواج دختری به نام(مه*نور شادزی) است که به خدا ایمان دارد، با مردی (محمود شکرالهی) که خدا را باور ندارد. آنها تصمیم می*گیرند، برای ماه*عسل به هند بروند و... در این فیلم، صحنه*هایی از بدن برهنه لونا شاد، مجری بخش فارسی صدای آمریکا، دیده می*شود که موجب حیرت و جنجال زیادی شد. زیرا پس از انقلاب چنین صحنه*هایی در فیلم*های ایرانی دیده نشده*است. . . . محمود خطاب به یک خبرنگار هندی : میدونی دوست من ، من تمام عمرم در مورد آزادی انسان صحبت کردم حالا وقتشه که من لااقل یکی رو نجات بدم . محمود خطاب به لونا در جواب اینکه لونا میگه این زیبایی ها رو ببین محمود : تو یه نگاه توریستی داری دوربینتو بده یه کم عمیق تر ببینیم . بعد دوربین رو میگیره و فقط از بدبختی و فقر حاکم در اون شهر که زندگی انسان و سگ رو کنار هم نشون میده فیلم میگیره و در موردش حرف میزنه ... محمود : چواب خدا به این همه فقر و بدبختی چیه ؟ لونا : مطمئن باش جواب خدا به تو سوسیالیسم الهی نیست جواب خدا به فقرا خوشبختی های کوچیک کوچیکه ، وقتی گرسنه ای یک لقمه نان خوشبختیه ، میدونی وقتی تشنه ای یک قطره آب خوشبختیه ، وقتی خوابت میاد یه چرت میزنی خوشبخت عالم میشی . واسه اینکه خوشبخت بشی باید یه چیزایی رو از دست بدی نه اینکه به دست بیاری ، خوشبختی یک خط نیست خوشبختی یه مشتی از لحظاته میدونی مثل لحظه ای که میخندی ... درسته این لحظات مثل نقطه های ریزن ولی وقتی به هم نزدیک میشن یک خط درست میکنن من فکر میکنم فقرا خیلی خوشبخت ترن تا آدمایی مثل ما که فکر میکنن به انتها رسیدن ، خدا فقرا رو آفریده تا با چیزای کوچیک کوچیک خوشحالشون کنه . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/2079.jpg . . http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/2080.jpg . . . فیلم پرواز بر آشیانه ی فاخته که در ایران با نام دیوانه از قفس پرید اکران شد نام فیلمی آمریکایی ساخته ی میلوش فورمن است که در سال 1975 بر اساس رمانی به همین نام نوشته ی کن کیسی ساخته شد ....... این فیلم یکی از ده فیلم برتر تاریخ سینماست . جک نیکلسون در نقش مک مورفی ویل سمپسون در نقش رئیس سرخپوست رئیس : پدر من مرد بزرگی بود هر کاری دلش میخواست می کرد برای همینم خردش کردن ...... آخرین بار که پدرمو دیدم از بس کتک خورده بود کور شده بود فقط برای اینکه یک سرخپوست کله شق بود و حقشو از سفیدپوست ها میخواست . تو این سرزمین صدای هرکی بلند بشه خدمتش میرسن سفیدا آنقدر آزارش دادن که مرگ براش بهتر از زندگی بود . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/2078.jpg در ادامه ی فیلم س و فلسفه مخملباف جان با مریم خداحافظی کرد و الان نوبت به خاطرات جان و فرزانه رسید .... در اینجا جان میخواد برای رفتن به خاطرات گذشته یه سوژه پیدا کنه از یه شاعر حرف میزنه که فرزانه میگه خوب این به من چه ربطی داره و خواندن شعر از زبان شاعر ... شاعر : پر کن پیاله را که این آب آتشین دیریست که ره به حال خرابم نمیبرد این جامها که در پی هم گشتند تهی دریای آتشند که ریزم به کام خویش _____________________________ فرزانه : به نام عشق جان : به نام عشاق یک رسمی هست برای عاشقانه نوشیدن .... نه اینکه فقط پیاله ها را به جان هم بیندازیم ...بلکه هرکی عاشق تره باید پیاله اش رو پایین تر ببره ______________________________________ فرزانه همیشه از کفش هایی استفاده میکنه که رنگهایش با هم فرق داره مثلا یه تاش قرمزه یه تاش سفید فرزانه : تو به دنبال این رنگ اومدی یا اون رنگ ؟؟؟؟ جان : من اغوای راه رفتن تو شدم .. زنانگی راه رفتنت ... دیوانگی راه رفتنت این مرا به دنبال خود برد . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 ادامه ی فیلم سک... و فلسفه ی مخملباف . . . جان خطاب به تهمینه : شما منو دوست داشتید چون من هم شما رو دوست داشتم پس این عشق نبود یک معامله بود جان : سوار شو برسونمت تهمینه : تایم عشق ما به پایان رسیده جان : نه به عنوان یک عاشق .. به عنوان یک راننده ی تاکسی ... کجا میرین خانم ؟ تهمینه : به گذشته ...... یک سال قبل ___________________________ جان : عشق های تاریخ جهان به اندازه ی سوراخ شدن لایه ی اوزون بر زمین اثر نگذاشته ... پس از عشق یک ایدئولوژی نساز عاشقی به عشق باید دوام داشته باشه نه به وفاداری _________________________________ جان : شغلم عشقه تهمینه : مگه عشق هم شغله جان : بهترین شغل دنیاست ..... اما بیزنس خوبی نیست _______________________ شاعری زیر باران و سرود عشق : دیگر کسی به عشق نیندیشید ... هیچ کس دیگر به هیچ نیندیشید ..... در خیابان های سرد شهر خالی از عشق جز خداحافظ خداحافظ صدایی نیست. لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/2077.jpg کتاب*خوان نام یک فیلم آمریکایی محصول سال ۲۰۰۸ به کارگردانی استفن دالدری است. این فیلم در ۵ رشته نامزد دریافت جایزه اسکار شده و جایزه*های بفتا و گلدن گلوب را نیز برده است. فیلمنامه کتاب*خوان را دیوید هیر با اقتباس از رمانی به همین نام اثر برنهارد شلینک (۱۹۹۵) نوشته است. بازیگران کیت وینسلت رالف فاینس داوید کروس آلکساندرا ماریا لارا لنا اولین برونو گانتز ویسنا فرکیچ . . مایکل : وحشت زده نشده بودم ، از چیزی نترسیده بودم ، هرچه بیشتر رنج میکشیدم بیشتر عاشق میشدم ، خطرات من رو عاشق تر میکردند ، هرچه سخت تر میشد لذتش هم بیشتر میشد _________________________ مایکل من فرشته ای هستم که تو میخواهی ، تو زیبا تر از لحظه ی ورودت به زندگی از اون خارج شدی بهشت تو را به سمت خودش برمیگرداند ، و به تو نگاه میکند و میگوید : تنها یک چیز روح را کامل میکند و اون عشق است _______________________________ استاد مایکل : برای اثبات قتل باید قتل رو ثابت کرد این یه قانونه لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/935.jpg حاجی واشنگتن فیلمی از علی حاتمی است که در سال ۱۳۶۱ در ایران ساخته شد و همان سال توقیف شد. این فیلم داستان زندگی غم*انگیز حسینقلی خان صدرالسلطنه –اولین سفیر ایران در بلاد«آمریکا»- را روایت می*کند. به جرات می تونم بگم که این یکی از زیباترین دیالوگ های تاریخ سینمای ایرانه شاهکار علی حاتمی در فیلم حاجی واشنگتن علی حاتمی دیالوگ فیلمهاش محشره . . . . فکر و ذکرمان شده کسب آبرو ، چه آبرویی؟! مملکت رو تعطیل کنید، دارالایتام دایرکنید درست تره مردم نان شب ندارند، قحطی است، مرض بیدادمی کند، نفوس حقُ النَفَس می دهند. میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی، سر بریدن از ختنه سهل تر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته، سالَک بر پیشانی همه مهر نکبت زده، چشم ها خمارِِ از تَراخم است، چهره ها تکیده از تریاک. خلق خدا به چه روزی افتادند ، از تدبیر ما. دلال، فاحشه، لوطی، لَلِه، قاپ باز، کف زن، رمال، معرکه گیر، گدایی که خود شغلی است. مملکت عنقریب قطعه قطعه می شود ! " باران رحمت از دولتی سرِ قبله ى عالم است ، سیل و زلزله از معصیت مردم لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/934.jpg . . . . جان نش : همانطور که در دیفرانسیل و انتگرال هم خوندید ... اغلب یه راه حلی برای هر مشکلی هست . ___________________ پارچر : اپنهایمر همیشه میگفت نوابغ جوابها را قبل از شنیدن سوال میدانند. ____________________ جان نش : بعضی مواقع انتظارات ما توسط اعداد مشخص میشود و بی ثباتی ها غیر ممکن هستند برای مشخص کردن ارزش های منطقی __________________ دکتر روزن : افراد مبتلا به کابوس های اسکیزوفرنی نمی دانند چی واقعیت دارد ... اگر یک دفعه متوجه بشید که مردم و مکانها و لحظه هایی که برای شما خیلی مهم هستند از بین نرفتند ... نمردند ... بلکه بدتر هیچ وقت وجود نداشتند.... چه جهنمی خواهد بود لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 4، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 4، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/933.jpg . . . . اسپارتاکوس: خون و شن نام مجموعهٔ تلویزیونی است از گروه تلویزیونی استارز که از تاریخ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۰ (میلادی) به نمایش گذاشته شد.مجموعه تلویزیونی اسپارتاکوس توجه به شخصیت تاریخی اسپارتاکوس(بازیگر: اندی وایت* فیلد)، یک گلادیاتور تراکیانی که در سال*های ۷۱ تا ۷۳ قبل از میلاد مسیح، رهبری شورش بزرگ بردگان در برابر امپراطوری روم است. این مجموعه تلویزیونی به خاطر گرافیک خشونت آمیز، صحنه*های جنسی، و صحبت*های رکیک، برای افراد بالای ۱۷ سال رده بندی شده*است. [TABLE=class: cms_table_infobox cms_table_vevent] [TR] [TH=align: right][/TH] [TD=class: cms_table_category]درام تاریخی مجموعه تلویزیونی[/TD] [/TR] [TR] [TH=align: right]ستارگان[/TH] [TD=class: cms_table_attendee]اندی وایت فیلد لوسی لاولس جان هانا پیتر منسا مانو بنت ویوا بیانسا[/TD] [/TR] [/TABLE] در اینجا دیالوگهایی رو از فیلم اسپارتاکوس میزارم . گانیکاس : مثل ژوپیتر حرف میزنی .. مثل رعدی که از آسمانها پرتاب شده مانیوس : به خاطر کلمات اوج گرفتم و صاحب عشق زنم شدم. کریکسوس : دستهام هنوز برای به دست گرفتن شمشیر خیلی کوچک بود... منو مجبور به بردگی کردند .. به خبر دار ایستادن مهم تر از همه خانوادم رو ازم گرفتن ... بعدش منو به رومیها فروختن ... هیچ روزی نبود که به این فکر نکنم ... که یک مرگ با شرف در خون و پیروز داشته باشم لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 14، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 14، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/05/2806.jpg . . . محمود : من به عنوان پدر نمیخوام کسی رو به این دنیای احمقانه دعوت کنم لونا : چون من مادر میشم.....! محمود : و اونم شروع تراژدیه زندگی منه چون به عنوان یه پدر کسی رو به این دنیای احمقانه دعوت کردم ببین عشق من ازت خواهش میکنم یه کم فکر کن ......ببین اگه نخواد به دنیا بیاد چی ؟؟ اگه نخواد متولد بشه چی ؟ .........اگه وقتی بزرگ شد ...فریاد زد اعتراض کرد ...که آخه شما با اجازه ی کی منو به دنیا آوردید تو که مادری اگه ازت پرسید برای چی منو زائیدی جوابشو چی میدی ؟؟ میدونی هیچ آدمی خلق شده ی عشق نیست ....همه مسئول حواس پرتی زن و مرد در یک لحظه ی هم آغوشین یک لحظه غفلت ...یک لحظه فراموشی من از پدر شدن میترسم ترس من از کودکیه که قربانی یا جنایتکار به دنیا بیاد و من به عنوان نیمی از علل پیدایشش نمیدونم چی جوابشو بدم صدای بچه رو میشنوی ؟ داره با زبون بی زبونی میگه منو چرا آوردید تو دنیایی که حداقل امکانات عدالت و پذیرایی وجود نداشته پدر شدن من یعنی اینکه به دنیا اعلام می کنم : من به دنیا اومدم .... مزه ی زندگی رو چشیدم ...... اینقدر به نظرم خوشایند بوده که تولید مثل رو وظیفه ی خودم میدونم من از پدر شدن میترسم ............ چون احساس میکنم این اولین خیانتیه به فرزندی که به دنیا میاد کردم و فرزندی که با خیانت پدر به دنیا بیاد نمیدونم عاقبتش چیه ......... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 14، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 14، 2014 فریاد مورچه ها محمود : ما با هر قدمی که برمیداریم لااقل یک مورچه را می کشیم ، باید انتخاب کنی ....! اگه بخوای بری دیدن مرد کامل باید جنایتکار زندگی مورچه ها بشی و اگر بایستی قربانی زندگی مورچه ها میشی ... ________________________________ مرد کامل : خدا هست یا نیست ؟ اگه بگی هست هست ، اگه بگی نیست نیست . ________________________________ مرد کامل : یک روز یک مرد از خدا پرسید چه جوری بدونم تو هستی ؟ اگه هستی باهام حرف بزن یه پرنده ی به زیبایی خوند .. مرد گفت صدا در نیار میخوام صدای خدا رو بشنوم شب آمد و مرد زیر آسمان خوابید و گفت خدایا امروز که باهام حرف نزدی لااقل امشب خودتو به نشون بده ستاره ها چشمک زدند تا وقتی که خوابش برد سحر از خواب پا شد و صورتشو توی چشمه شست گفت خدایا نه باهام حرف زدی و نه خودتو به من نشون دادی ... لطفا منو لمس کن تا احساس کنم که هستی .. خداوند دستشو دراز کرد و اونو لمس کرد اما او حس نکرد و پروانه رو از خودش روند ..... ندونست خدا همون پروانه است ستاره خداست و آواز پرنده خداست . __________________________________ محمود : من از آدم حقیقت یافته فراریم آدم حقیقت یافته فاشیست میشه . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 14، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 14، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/06/165.jpg . . . بادبادک باز فیلمی با کارگردانی مارک فورستر که برگرفته شده از رمانیست که توسط خالد حسینی نوشته شده است این فیلم در سال 2007 نامزد جایزه ی اسکار بود که در افغانستان ساخته شد از بازیگران آن می توان بازیگر توانای ایرانی همایون ارشادی رو نام برد از دیگر بازیگران این فیلم زکریا ابراهیم و احمد خان محمود زاده بودند. . . . پدر امیر : کسی که در خردی از خود دفاع نکنه ....... در کلانی از هیچ چیز دفاع نمیکنه . پدر امیر : من ریش اون شیاطین خود پرست را لعنت میکنم هیچ کاری ازشون ساخته نیست .... غیر از تسبیح گشتاندن و حفظ کردن کتابی که به زبان دیگر نوشته شده و مفهومشم نمی فهمند . پدر امیر :تنها یک گناه وجود دارد و اون دزدیست هر گناه دیگه یک نوعی از دزدیست ....... وقتی یه کسی را میکشی یک زندگی را دزدی میکنی از زنش حق شوهر را دزدی میکنی از اولادهایش حق پدر داشتن را دزدی میکنی وقتی به کسی دروغ میگی ......... حق راستی را ازش دزدی میکنی . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
chiako ارسال شده در خرداد 14، 2014 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 14، 2014 http://yad-negar.com/images/imported/2013/06/167.jpg . . . فتح بهشت فتح بهشت یا کریستف کلمب نام فیلمی از ریدلی اسکات ، درباره کریستف کلمب و فتح قارهٔ آمریکا است. ژرار دوپاردیو بازیگر نقش اول این فیلم است. این فیلم محصول سال ۱۹۹۲ است. . . . کلمبوس : پدرم در مورد همه ی دنیا می نوشت نوشته های زیادی داشت ، من بیشتر اونها رو یادم میاد هیچ نتیجه ای در جهان با رضایت کل بشریت ایجاد نمیشه وکسانی که قبل از بقیه خوشحال می شوند محکوم به دنبال کردن خوشی بدون دیگران هستند . زمانی وجود خواهد داشت که جهان وجود نداشته باشه......... غروب در دریا تنها پدیده ایه که بشر از دیدنش فرار می کنه و فراسوی آن محدودیت ...........! کلمبوس : چرا می خواهی به من کمک کنی ؟ کشیش : ایمان ... امید .... نیکوکاری ... اما بزرگتر از همه ی اینها بانکداری است . لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
بایگانی شده
این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.