رفتن به مطلب
کام به کام

نوروز باستانی از گذشته تا امروز


yasi

ارسال های توصیه شده

تاریخچه کامل نوروز -

 

نوروز باستانی از گذشته تا امروز

 

 

 

 

 

 

نـوروز، جشن شکوهمـند ایران باستان، گــویای پیـشینه ی تابناک میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قـوم ایران است.

 

نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت که یک قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب، جــوشِ شگفتـنـی ها و شـور زدن ها و سـرشـار از هیجان هر آغاز.نوروز گذشت زمان و دگرگونی های دوران را شاهد بوده و پیوسته با آمد و رفت الهام بخش خود پایان فصلی دیگر را به ساکنـان این سرزمین کهنسال اعلام کرده است. نوروز، تجدید خاطــره بـزرگـــی است. خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. گذشت سال هــای دراز نه تنها از شکوهمندی سنّتهای نوروزی نکاسته بلکه روشنگر این واقعیت بوده که بزرگ داشت نوروز و گرامی داشتن سنتهای آن با احساس و اندیشه ایرانی، پیوند ناگسستنی یافته است...

 

 

 

 

ابوریحان بیرونی در (التفهیم) در پاسخ به این سوال که: نـــوروز چیست؟ می نویسد: « نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو، نام کردند زیـرا که پیـشـانی سال نو است و آنـچه از پس اوست از این پنج روز، همه جشنهاست و ششم فروردین ماه نوروز را بزرگ دارند، زیرا که خسروان بدان پنج روز حق های خشم و گروهـان بگزاردندی و حاجت ها روا کـردنـدی، آنـگاه بدین روز ششم خلـوت کردندی، خاصگان را و اعتقاد پارسـایان اندر نـوروز نخستین آنست که اول روزی است از زمانه و بدو فلک آغازید گشتن.»

 

نوروز نامه منسوب به خیام آمده اســت که: « سبب نهادن نوروز آن بوده است که چـون دانستند که آفتاب را دو دور بـوده یکی آن سیصد و شست و پنج روز و ربــعی از به اول دقیـقه حمـل باز آید، بـه همان وقت هر روز که رفته بود بدین دقیـقه نتواند آمدن چـه هـر سال از مدت همی کم شود، چون جمشــید این دو را دریـافت انوروز نام نهاد و جشــن آیـین آورد. پـس از آن پادشاهـان دیـگر مردمان بدو اقتدار کردند.»

 

ابوریحان در آثار الباقیة، می نویسد: « برخی از علمای ایران می گویـند: سبـب این کـه ایـن روز را نـوروز می نامند این است کـه در ایـام تهمورث صـائبه آشکار شدنـد و چون جمشید بـه پادشاهی رسید دین خود را تجدید کرد و این کار خیلی بزرگ به نظر آمد و آن روز را که روز تازهای بود، جمشید عید گرفت.»

 

نوروز جشن کهن ایرانی

 

نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

 

[TABLE=class: cms_table]

[TR]

 

 

[/TR]

[/TABLE]

 

 

بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان ،مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شده است.

 

 

پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیدهبود. در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.

زمان نوروز

جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد.

 

 

در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمی شود.

 

واژهٔ نوروز

واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهٔ فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی به کار میرود:

 

 

۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو

۲) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»

 

 

ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد میکردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو مینامیدند.

 

واژه نوروز در الفبای لاتین

در متنهای گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No،Now،Nov و Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته میشوند. اما به باور دکتر احسان یارشاطر بنیانگذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه میشود. این شکل از املای واژه نوروز، هماکنون در نوشتههای یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به کار میرود.

 

پیشینه نوروز

منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متنهای کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.

 

 

برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.

 

نوروز در زمان سلسله هخامنشیان

 

نگاره مراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید. برخی از پژوهشگران، این مراسم را به نوروز مربوط میدانند.کوروش دوم بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود. این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. البته در سنگنوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، بهطور مستقیم اشارهای به برگزاری نوروز نشده است. اما بررسیها بر روی این سنگنوشتهها نشان میدهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشنهای نوروز آشنا بوده اند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن میگرفتهاند. شواهد نشان میدهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکهای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است. در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار میشده است.

 

 

 

 

 

نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان

در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد. در این دوران، جشنهای متعددی در طول یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته میشد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف) به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.

 

 

شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه رعایت نمیشدهاست. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب میماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصلهای گوناگون سال جاری بوده است. اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.

 

 

در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمیکردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز بهعنوان عیدی متداول شد.

 

نوروز پس از اسلام

نقشی از جشن چهارشنبه سوری در عمارت چهل ستوناز برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر میرسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند. با روی کار آمدن سلسلههای سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.

 

 

 

 

در دوران سلجوقیان، به دستور جلالالدین ملکشاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یکبار، تعداد روزهای سال را (بهجای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، میبایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.

 

نوروز در دوران صفویان نیز برگزار میشد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.

 

نوروز در دوران معاصر

نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار میشود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومتها برای مدت زمانی ممنوع بوده است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را بهگونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن میگرفتهاند. همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز میگذاشتند؛ بهطور مثال در تاجیکستان، مردم با اتلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی میکردند که آیینهای نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت میشناخت.

 

 

 

نوروز در اشعار فارسی

گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن دادهاند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت میکنیم

 

فرخی ترجیع بند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:

ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید

کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید

چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید

کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید چناندانی که هرکس را همی زو بوی یار آید

بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید

بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی

 

منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:

آمد نوروز هم از بامداد آمدنش فرخ و فرخنده باد

باز جهان خرم و خوب ایستاد مرز زمستان و بهاران بزاد

ز ابر سیه روی سمن بوی داد گیتی گردید چو دارالقرار

 

هم او در مسمط دیگر گفته:

 

نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز

برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلفروز ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز

کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز بر قافیه خوب همی خواند اشعار

 

بوالفرج رونی گوید:

جشن فرخنده فروردین است روز بازار گل و نسرین است

آب چون آتش عود افروزست باد چون خاک عبیر آگین است

باغ پیراسته گلزار بهشت گلبن آراسته حورالعین است

 

مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:

رسید عید و من از روی حور دلبر دور چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور

رسید عید همایون شها به خدمت تو نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور

برسم عید شها باده مروق نوش به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور

 

جمالالدین عبدالرزاق گفته:

اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری هریکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری

گر تماشا میکنی برخیز کاندر باغ هست با چون مشاطهای و باغ چون لعبت گری

عرض لشکر میدهد نوروز و ابرش عارض است وز گل و نرگس مراد را چون ستاره لشکری

 

 

حافظ

 

در غزلی گفته:

 

ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی

ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعلست که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

هاتف در قصیدهای گوید:

نسیم صبح عنبر بیز شد بر توده غبرا زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا

ز فیض ابر آزادی زمین مرده شده زنده ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا

بگرد سرو گرم پرفشانی قمری نالان به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا...

همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی ماوی

 

قاآنی در قصیدهای به وصف نخستین روز بهار گوید:

رساند باد صبا مژده بهار امروز ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز

هوا بساط زمرد فکند در صحرا بیا که وقت نشاطست و روز کار امروز

سحاب بر سر اط

فال

 

بوستان بارد به جای قطره همی در شاهوار امروز

رسد به گوش دل این مژدهام ز هاتف غیب که گشت شیر خداوند شهریار امروز

جغرافیای نوروز

 

 

منطقهای که در آن جشن نوروز برگزار میشد، امروزه شامل چند کشور میشود و همچنان در این کشورها جشن گرفته میشود. برخی آیینهای نوروز در این کشورها با هم متفاوتاند. مثلاً در افغانستان سفره هفتمیوه میچینند؛ اما در ایران سفره هفت سین میاندازند.

 

 

جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین شرقی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل میشود. همچنین کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمینهایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته میشد، اما امروزه جشنهایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار میشود.

 

 

در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹(۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.

 

در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، عید نوروز را به عنوان روز بینالمللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.

 

 

کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند

 

ایران • افغانستان • تاجیکستان • ترکمنستان • عراق • ترکیه • سوریه • لبنان • جمهوری آذربایجان • ازبکستان • قرقیزستان • قزاقستان • پاکستان

 

کشورهایی که جشنی مشابه نوروز دارند

ارمنستان • مصر • چین • زنگبار

 

آیین های مرتبط با جشن نوروز

 

خانه تکانی

 

خانهتکانی یکی از آیینهای نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن میگیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز میشوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار میشود.

 

 

آتشافروزی

برگزاری مراسم آتشافروزی در میان کردها در شهر استانبول،ترکیهرسم افروختن آتش، از زمانهای کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران ، جمهوری آذربایجان و بخشهایی از افغانستان، این رسم بهصورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبهسوری نام دارد. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است. همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بامها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است. در سالهای نه چندان دور مردم به تپه ها و دشت های اطراف رفته و با جمع کردن بوته های خار آن را به محله خود آورده و در غروب آفتاب هفت کپه بوته کوچک درست می کردند و ظرف چند دقیقه همه همسایه ها از روی آن می پریدند ولی متاسفانه در سالهای اخیر این آیین شاد و بی خطر تبدیل به میدان جنگی شده با سر و صداهای ناهنجار انفجار نارنجکها و خطرات و مزاحمت برای مردم که جای بسی تاسف دارد و همه ساله از چند روز قبل از چهارشنبه سوری آسایش را از مردم سلب می نماید

 

 

 

سفرههای نوروزی

 

سفره هفت سین از سفرههای نوروزی است که در ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان رایج است.پرونده

سفرههای نوروزی یکی از آیینهای مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن میگیرند. در بسیاری از نقاط ایران ، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن میشود. در این سفره هفت چیز قرار میگیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سرکه، سنجد، سمنو، سیب و...پهن کردسفره هفت سین در ایران آداب و رسوم خاصی دارد. روی سفره آینه می گذارن که نشانه روشنایی، شمع که نشانه نورو درخشش، یک کاسه آب که نشانه پاکی میباشد.برای زیبایی سفره از سنبل استفاده میکنندو این جزء سینهای هفت سین به حساب نمیآید. برای تزئین سفره از تخم مرغ رنگ شده استفاده میشود. بعد از ورود ماهی قرمز از چین به ایران از این ماهیهای کوچک جهت زیبایی سفره هفت سین استفاده میشود همچنین بعد از ورود اسلام به ایران کتاب قرآن نیز بر روی سفره قرارداده میشود. تمامی هفت سینی که چیده میشود یک معنی خاص را نیز به همراه دارند. مثلا سیب نماد زیبایی وتن درستی است؛سنجد به روایتی نماد عشق و محبت است؛سبزه سرسبزی زندگی؛سمنو برکت؛سکه رزق و روزی؛و سیر سمبل شفاو سلامتی است. در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار میگیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفرهای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.

 

 

علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان نیز بدون توجه به عدد هفت، بر روی سفرههای نوروزی خود، آجیل قرار میدهند.

 

 

غذاهای نوروزی

یکی از متداولترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته میشود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه میشود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، این غذا طبخ میشود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیینهای خاصی همراه است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران،افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را بهصورت دستهجمعی و گاه در طول شب میپزند و درهنگام پختن آن سرودهای مخصوصی میخوانند.

 

 

پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. بهطور مثال در بخشهایی از ایران؛ سبزی پلو با ماهی، در ترکمنستان؛ نوروزبامه، در قزاقستان؛ اویقی آشار، در بخارا؛ انواع سمبوسه پخته میشود. بهطور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقهای که نوروز جشن گرفته میشود مرسوم است و هر منطقهای غذاها و شیرینیهای مخصوص به خود را دارد.

 

دید و بازدید نوروزی

دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنتهای نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن میگیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.

 

سیزده بدر یا طبیعت گردی

مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکانهای طبیعی مانند پارکها، باغها، جنگلها و ماطق خارج از شهر میروند. این مراسم سیزدهبهدر نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزدهبهدر در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هرات نیز برگزار میشود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملاً کسب و کار خود را تعطیل میکنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری میکنند. علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان میروید، میروند.

 

 

یکی دیگر از آیینهای نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گلگردانی و بلبلخوانی است. گل گردانها از دره و تپه و دامنهٔ کوهها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده میدهند.

 

 

جشن جهانی نوروز

در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد. در این جشن، سران کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند گردهم میآیند و این آیین باستانی را گرامی میدارند. هر ساله یکی از این کشورها، میزبان جشن جهانی نوروز است.

 

منابع : ویکی پدیا

:آکاایران

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واژه ی نوروز واژه ای کردی بوده و از دو کلمه ی نوک و روژ یا نوی و روژ گرفته شده که اولین قوم ایرانی که کرد ها بودند در 15 اسفند ماه تا وسط های فروردین مراسمی به عنوان آتش شادی (آگر شادی ) نام داشت رو برپا می کردند .....

بعد ها این واژه طبق تغییرات زبانی به نوروز تبدیل شد و ایرانیان هرساله اول بهار رو به همین خاطر جشن می گیرند ....

جشنی باستانی و ایرانی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فلسفه عيد نوروز در ايران باستان

 

 

 

 

 

«نوروز» كهنسالترين آيين ملي در جهان است كه جاودانه مانده و يکي از عوامل تداوم فرهنگ ايرانيان (آرينهاي جنوبي) ميباشد. آيينهاي برگزاري اين جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پيش تفاوت چشمگير نكرده و به همين دليل عامل وحدت فرهنگي ساكنان ايرانزمين به شمار ميرود كه آن را در هر گوشه از جهان كه باشند، يكسان برگزار ميكنند و بزرگ ميدارند و به همين جهت است كه انديشمندان «نوروز» را مظهر پايدار هويت و ناسيوناليسم ايراني خوانده اند كه مورخان در قوه محركه اش ترديد ندارند؛ زيرا كه در طول تاريخ نيروي عظيم و كارآييهاي فراوان آن را درك كرده اند.

 

 

نوروز، هدفهاي آن و وقايعي كه در طول قرون و اعصار در اين روز روي داده است در خور توجه فراوان است. در بسياري از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاريخ طبري، شاهنامه فردوسي و آثار بيروني، نوروز به جمشيد، شاه افسانهاي و درپارهاي ديگر به کيومرث نسبت داده شده و آن را به دليل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سرگرفتهشدن درخشش خورشيد و اعتدال طبيعت، بهترين روز در سال دانسته اند.

 

 

به نوشته برخي از مورخان بر پايه افسانهها، سه هزار سال پيش در چنين روزي، جمشيد از كاخ خود در جنوب درياچه اروميه (منطقه باستاني حسنلو) بيرون آمد و عميقاً تحت تأثير آفتاب درخشان، و خرمي و طراوت محيط قرار گرفت و آن روز را «نوروز»، روز صفا، پاك شدن زمين از بديها و روز سپاسگزاري از خداوند بزرگ ناميد و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال در اين روز آيين ويژهاي برگزار شود.

 

 

سرآغاز جشن نوروز، روز نخست ماه فروردين (روز اورمزد) است و چون برخلاف ساير جشنهاي ايران باستان، برابري نام ماه و روز را به دوش نميکشد، بر ساير جشنهاي ايران باستان برتري دارد. در مورد پيدايي اين جشن افسانههاي بسيار رواج يافته، اما آنچه نوروز را رازآلود کرده، آيينهاي بسياري است که روزهاي قبل و بعد از آن انجام ميگيرد.

 

 

نوروز واژهاي است مركب از دو جزء كه روي هم به معناي روز نوين است و بر نخستين روز از نخستين ماه سال خورشيدي آن گاه كه آفتاب به برج حمل انتقال مييابد گذارده ميشود. عظمت نوروز را از نقشهاي تخت جمشيد گرفته تا آثار ادبي و هنري گوناگون عربي و فارسي در همه جا ميتوان يافت. يكي از كهنترين و بزرگترين منابعي كه به جشنها و افسانهها و آيينهاي مربوط پرداخته است، كتاب «آثار الباقيه» اثر ابوريحان بيروني (متوفي 440 هجري قمري) است.

 

 

? بيروني در تعريف نوروز نقل ميكند: "نخستين روز است از فروردين ماه و از اين جهت روز نو نام كردند، زيرا كه پيشاني سال نو است و آنچه از پس اوست از اين پنج روز همه جشنهاست.

 

 

"مورخان و محققان درباره جايگاه نوروز با هم اختلاف دارند به نظر ميرسد آرياييها از مهاجرت به فلات ايران و هم مرز شدن با تمدن ميانرودان سال را به دو قسمت تقسيم ميكردند كه هر يك با انقلابي شروع ميشد و دو جشن نوروز و مهرگان سرآغاز اين دو انقلاب بودند، يعني هنگام انقلاب تابستاني جشن نوروز گرفته ميشد و زمان انقلاب زمستاني جشن مهرگان پاس داشته ميشد.

 

 

برخي نيز معتقدند كه جشن نوروز و مهرگان جشني بوده است كه در ايران قبل از ورود آرياييها وجود داشته است و اقوام قبل از آريائيها كه در فلات ايران ساكن بودهاند به آن عمل ميكردند.

 

"نوروز" را ايرانيان گرامي ميدارند و آييني است كهن كه گرچه طي هزاران سال دگرگون شده، اما هرگز از ميان نرفته و از سوي اقوام و مذاهب مختلفي كه در سرزمين ايران حضور پيدا كردهاند، مهر تأييد خورده است.

 

 

بيروني مينويسد:«سال نزد فارسيان چهار فصل بود ... بر حسب اين فصول عيدهايي داشتند كه به اهمال در كبيسه روز اين عيدها جابهجا ميشد. از جمله اين اعياد يكي روز اول فروردين ماه يعني نوروز بود. چنين به نظر ميرسد كه پنج روز نخستين سال « نوروز عامه» يعني جشن همگاني بود و « نوروز خاصه» يعني جشن پادشاهان و بزرگان بوده است.

 

با توجه به اين كه عباسيان بيش از پنج سده نفوذ سياسي و ديني خود را در جهان اسلام - با فراز و نشيب بسيار - حفظ كردند، ميتوان دريافت كه بزرگداشت نوروز از سوي خلفاي اين سلسله تا چه حد در استمرار و گسترش آن تأثير گذار بوده است.

 

 

همچنين خاندانهاي بزرگ ايراني چون سامانيان و ديلميان و آل زياد به نگهداري و پاسداري سنن ملي دلبستگي فراوان داشتند و به هنگام نوروز به روش نياكان خود مردم را بار عام ميدادند و آداب ديرين را معمول ميداشتند. شهرياران صفوي هم در اجراي مراسم جشن نوروز كوشش بسيار ميكردند و مردم نيز تشريفات عيد را به جاي آوردند.برگزاري جشن نوروز در دوره صفويه به ويژه با نگاه به احاديثي كه محدثين بزرگ اين دوره همچون علامه مجلسي درباره نوروز نقل كردهاند، قابل ارزيابي است. چنين مينمايد كه در اين دوره - همچون زمان حاضر - نوروز صبغهاي كاملاً اسلامي يافته بود و تفكيك عناصر باستاني و اسلامي در اين آيين باشكوه كاري دشوار مينمود.

 

 

 

 

رسوم نوروزي ايرانيان باستان

 

 

رويش جوانهها:
از چند روز مانده به نوروز ايرانيان باستان دانهها را که عبارت بودند از گندم، جو، برنج، لوبيا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجيله، ذرت، و ماش به شمارهي هفت ـ نماد هفت امشاسپندـ يا دوازده “شمارهي مقدس برجها” در ستونهايي از خشت خام بر ميآوردند و باليدن هر يک را به فال نيک ميگرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروري خواهد بود.

 

 

 

هفت سين و خوان نوروزي:
عدد هفت از ديرزمان در نزد ايرانيان (و در بيشتر اديان) عدد مقدسي بوده است. سابقه و پيشينه سفره هفت سين بسيار کهن است و به دوره ساسانيان باز مي گردد. برخي کارشناسان، مبناي هفتسين را چيدن هفت سيني يا هفت قاب بر خوان نوروزي ميدانند که به آن هفت سيني ميگفتند و بعدها با حذف (ي) به صورت هفتسين در آمد.

 

 

چيزهاي روي سفره عبارت بود از آب و سبزه (نماد روشنايي و افزوني)، آتشدان(نماد پايداري نور و گرما که بعدها به شمع و چراغ مبدل شد)، شير (نماد نوزايي و رستاخيز و تولد دوباره)، تخم مرغ (نماد نژاد و نطفه)، آيينه (نماد شفافيت و صفا)، سنجد (نماد دلدادگي و زايش و باروري)، سيب (نماد رازوارگي عشق)، انار (نماد تقدس)، سکههاي تازه ضرب (نماد برکت و دارندگي)، ماهي (نماد برج سپري شدهي اسفند)، نارنج (نماد گوي زمين)، گل بيد مشک که گل ويژهي اسفند ماه است و گلاب که بازماندهي رسم آبريزان يا آبپاشان است، نان پختهشده از هفت حبوب، خرما، پنير، شکر، بَرسَم (شاخههايي از درخت مقدس انار، بيد، زيتون، انجير در دستههاي سه، هفت يا دوازدهتايي) و کتاب مقدس.

 

 

 

چهارشنبه سوري، جشن پيشواز نوروز:
ايرانيان باستان نور را مظهر ايزدي مي دانستند و خورشيد و آتش را به دليل آنکه منابع نور و روشنايي بودند گرامي مي داشتند. چهارشنبهسوري که از دو کلمهي چهارشنبه (منظور آخرين چهارشنبهي سال) و سوري همان “سوريک” فارسي و به معناي سرخ ميباشد و در کل به معناي چهارشنبهي سرخ، مقدمهي جدي جشن نوروز بود. در بسياري از نقاط ايران جشن چهارشنبه سوري با آيين و رسوم گوناگون برگزار ميشد که حکايت از شکوه اين جشن باستاني داشت اما آنچه از تمامي اين رسوم برمي آيد آن است که آتشافروزي در ميان تمامي اقوام اين سرزمين، نشانه پيروزي و سرور و شادماني است.

 

 

مردم غروب هنگام، بوتهها را به تعداد هفت يا سه (نماد سه منش نيک) روي هم ميگذاشتند و خورشيد که به تمامي پنهان ميشد، آن را بر ميافروختند تا آتش سر به فلک کشيده جانشين خورشيد شود، آتش ميتوانست در بيابانها و رهگذرها و يا بر صحن و بام خانهها افروخته شود. وقتي آتش شعله ميکشيد از رويش ميپريدند و ترانههايي که در همهي آنها خواهش برکت و سلامت و بارآوري و پاکيزگي بود، مي خواندند.

 

 

مراسمي چون بلاگرداني، کوزه شکستن و اسپند دود کردن، شال اندازي، تخممرغشکني، بخت گشايي، گردو شکستن، فالگيري، پختن آش مراد، قاشق زني و تهيه آجيل چهارشنبهسوري از جمله رسوم نمادين جشن چهارشنبه سوري بودهاست.

 

 

 

موسم آفرينش جهان:
بارش بارانهاي بهاري، برآمدن شکوفهها و برگ آوردن درختان، طولاني شدن روزها و ساعات روشنايي، گذشتگان را بر اين اعتقاد راسخ کرده بود که نوروز، زمان پيدايش و آفرينش جهان است.

 

 

 

[TABLE=class: cms_table_tblBorder, align: right]

[TR]

[TD]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

تحويل سال نو :
به هنگام تحويل سال، همه اعضاي خانواده جامههاي تازه خود را پوشيده و دور سفره هفتسين گرد ميآمدند. پدربزرگ و مادربزرگ در بالاي سفره و پس از آنها پدر و مادر و فرزندان در کنار سفره مينشستند. عقيده بر اين است که به هنگام تحويل سال همگي بايد به آينه نگاه کنند و پس از آن بزرگترين فرد خانواده قرآن را برداشته و اندکي از آن را ميخواند. قبل از تحويل سال، همه اعضاي خانواده دعاي تحويل سال را بارها زير لب زمزمه ميکردند:

 

 

 

يا مقلب القلوب والابصار

يا مدبر الليل و النهار

يا محول الحول و الاحوال

حول حالنا الي احسن الحال

از ديگر عقايد اين بود که آينهاي را به صورت خوابيده در سفره قرار داده و تخممرغي را روي آن قرار داده و ميگفتند که به هنگام تحويل سال اين تخممرغ تکان ميخورد. اين عقيده از آنجا سرچشمه ميگيرد که قدما ميگفتهاند کره زمين بر روي شاخ گاوي قرار گرفتهاست و هر گاه که گاو خسته ميشود، کره زمين را از يک شاخش به سمت ديگر پرتاب ميکند و اين مواقع همان زمان تحويل سال است.

هنگام تحويل سال توپي شليک ميشد که از صداي آن همه متوجه تحويل سال نو ميشدند و آنگاه همگي به روبوسي مشغول شده و فرارسيدن سال جديد را به يکديگر تبريک ميگفتند و پس از آنکه بزرگترها عيديهاي کوچکترها را که معمولاٌ سکه و يا اسکناس بودهاست از لاي قرآن کريم درآورده و به آنها ميدادند. پس از آن، بسته به هنگام تحويل سال که اگر روز باشد، فوراٌ افراد کوچکتر فاميل به ديدن بزرگترها رهسپار ميشدند و معمولاٌ ناهار يا شام روز اول عيد را در منازل بزرگان خويش صرف ميکردند. قديم رسم بر اين بوده که در روز اول عيد بايد رشتهپلو خورد تا به اين وسيله در سال جديد سررشته کارها دستشان آمده و تا پايان سال از دستشان خارج نشود.

 

 

?
ششم فروردين، نوروز بزرگ:
روز ششم فروردين ماه نزد ايرانيان، قرب و منزلت ويژه اي داشت و آن را «عيد بزرگ» يا «نوروز بزرگ» نام نهاده بودند و وقايع و حوادث گوناگوني را به آن روز نسبت داده بودند.

آن گروه از ايرانيان باستان که روز اول فروردين را روز آغاز آفرينش مي پنداشتند، معتقد بودند خداوند در اين روز از آفرينش جهان آسوده شد. همچنين در باور اساطيري مردم ايران زمين، در اين روز کيخسرو که به پادشاهي رسيده بود و از کار اين جهان غمگين گشته بود و آرزوي دنياي ديگر را داشت، موفق مي شود پس از5 روز عبادت به دنيايي ديگر عروج کند. اين گروه از مردمان اين روز را روزي مي دانند که سعادت را ميان مردم زمين تقسيم مي کنند و آن را روز اميد نام نهادند.

 

 

از ديگر وقايع نسبت داده شده به اين روز مي توان به پيدايي ايران زمين در اين روز اشاره کرد. در چنين روزي فريدون جهان را ميان سه پسرش سلم و تور و ايرج تقسيم کرد.آرش کمانگير در اين روز مرز بين ايران و توران را با پرتاب تيري تعيين کرد و جانش را در اين راه از دست داد. در اين روز خداوند در پيکر انسان جان دميد. تمامي اين روايات به ششمين روز فروردين نسبت داده شده است و از همين رو، اين روز را «نوروز بزرگ» نام نهاده بودند.

 

 

?
جشن آب ريزگان و سنت شست و شو:
آب و لزوم بارش همواره مسالهاي بوده است که در آيينهاي نوروزي مورد توجه و تقدس قرار گرفته است. در سفره نوروزي و هفت سين، آب از جمله اقلام عمده است. در تمامي رسوم نوروزي، کاشت سبزه، شست و شو، غسل، پاشيدن آب و سبزه به آب دادن، آب نقش مهمي ايفا ميکند و در تمامي اين رسوم عقيده اي وجود دارد که براي سال جديد باران و آب کافي که مظهر آباداني است آرزو کنند.

 

 

در ميان ايرانيان کهن مرسوم بوده است که هنگام سپيده دم نوروز، مردم از خواب برمي خاستند و با آب قنات يا حوض خود را شسته و گاهي با پاشيدن آب جاري، خود را متبرک کرده و از دفع آفات و بلايا دور مي کردند. رسم آب ريزان نيز از همين کار شست و شوي نشأت مي گيرد. گروهي گفته اند علت اين کار آن بوده که زماني در ايران براي مدتها باران نباريد و ناگهان باراني سخت باريدن گرفت. در آن زمان مردم با پاشيدن آب در زير اين باران خود را متبرک مي کردند و اين رسم از آن پس در ايران ماندگار شد و هر سال مردمان در چنين روز با پاشيدن آب بر يکديگر، باريدن باران را گرامي مي دارند.

 

 

 

[TABLE=class: cms_table_tblBorder, align: right]

[TR]

[TD]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

سيزده بدر، جشن بدرقه نوروز:
جشن سيزده بدر از مهمترين رسوم مشترک در ميان تمامي اقوام ايراني بوده است. ايرانيان غم و غصه و خمودگي را در اين روز ناپسند مي دانستند و همگي با پناه بردن به طبيعت مي خواستند سيزده بدر را هر چه زودتر پايان رسانده و به زندگي عادي خود بازگردند. رسم سبزه به آب دادن در اين روز که نمادي از آباداني طبيعت و آب است از جمله رسوم نمادين در روز سيزده بدر است.

 

 

آيينها و رسمهاي مردم فرآيند الزامات و نيازهاي درهم تنيده مادي و معنوي، در پيوند جغرافيايي و شيوههاي توليد و ساختارهاي اقتصادي دورهاي مختلفاند که برحسب ضرورت پيوسته در حال تغييرند و به مقولههايي که در ژرفا معنا دارند پاسخ ميدهند.
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جشن آبریزگان، علل پیدایش

 

 

 

برابر با روایت ابوریحان بیرونی، منشأ جشن مربوط است به زمان جمشید. در این زمان عدد جانوران و آدمی آنقدر زیاد شد که دیگر جایی باقی نماند. خداوند زمین را سه برابر فراخ تر گردانید و فرمود مردم غسل کنند تا از گناهان پاک شوند، و از آن گاه جشن آبریزگان به یادگار ماند. ابوریحان در ضمن شرحی که راجع به جشن تیرگان آورده، آن را نیز مربوط به کی خسرو کرده است که در ساوه بر کوهی بالا رفت. کنار چشمه ای خواست برآساید که فرشته ای به وی نمودار گشت. کی خسرو از هوش برفت. بیژن پسر گودرز سر رسید و از آب چشمه به چهره شاه پاشید تا هوش آید. و از آن زمان رسم اغتسال و شست و شو و آب پاشیدن به هم یادگار ماند.

 

جشن آبریزگان _ آبریزان، آب پاشان، نوروز طبری، جشن سرشوری، آفریجکان و عیدالاغتسال، در مآخذ دیگر چندان قدیم نیست و به عهده ساسانیان مربوط میشود، هر چند چنان که خواهد آمد بدان رنگ و رسم تازی نیز داده اند که چیز تازه ای نیست؛ ابن فقیه همدانی، در اواخر سده سوم، آورده که:

 

«در روزگاز شهریاری فیروز بن یزگرد بن بهرام ( 459_ 483 میلادی ) هفت سال مردم ایران باران ندیدند. آن گاه مردی در جوانق درگذشت. فیروز کسانی برای تحقیق حال آن مرد فرستاد. فرستادگان دیدندش که او را سه انبار گندم بوده است. این خبر را به فیروز دادند. فیروز آن کس را که این مژده آورده بود، چهار هزار درهم بداد و گفت: سپاس خداوند را که هفت سال مملکت مرا باران نداد و با این همه یک تن از گرسنگی نمرد. جوانق در آن روزگار از ماهات بود و ملک مردمی بود با خطر و شأن. لیکن آنان از فیروز خواستند تا آن را به اصفهان بپیوندد و فیروز بپیوست.

پس از آن به آبان روز (روز دهم) از فروردین ماه باران آمد و مردم از این شادمانی که پس از روزگاری دراز باران بیاید بر یکدیگر آب پاشیدند. این کار تا امروز چون آیینی در ماه و همدان و اصفهان و دینِوَر و آن اطراف بر جای مانده است.»

 

چنانکه گذشت، ابن فقیه تاریخ این جشن را دهم فروردین ماه ضبط کرده است. همه روایات درباره این جشن، حاکی از تقدس آب و اهمیت ویژه آن و لزوم بارش باران به هنگام و آیینها و مراسم آن بوده است. یکی از
رسوم مهم نوروزی
، مطابق اقوال و روایات قدیم آوردن آب از مظهر قناتها و چشمهها و آسیاها بوده است. اشاره به رسم دزدیدن آب که رسم جادوی تقلیدی جهت ازدیاد آب و بارش باران یا باران سازی را در بر دارد.

گونه ای دیگر از این روایت که شکل اسلامیپیدا کرده، حاکی از وجه تسمیه و علت پیدایی جشن آبریزان است:

 

«نویسندگان مسلمان به اهمیت و شگون این سنت نوروزی پی برده بودند و درباره آن چنین روایت کردهاند. و مُعَلّی بن ِ خُنَیس روایت کرده که صبح روز نوروز به خدمت شریف ابی عبدالله صلوات الله علیه سرافرازی یافتم. فرمود آیا شرف این روز را میدانی؟ گفتم پدر و مادرم فدای تو باد این قدر میدانم که عجم این روز را تعظیم مینماید و بر خویش مبارک شمارند. آن جناب فرمود که شرف این روز نه به همین است، بلکه به جهت امری است قدیمی، بلکه یکی از شرفهای این روز آن است که در زمان گذشته در حوالی واسط طاعونی ظاهر شده، بعضی از مردم آن شهر از آن مکان بیرون رفتند و جمعی در شهر ماندند و مردند. سال دیگر خطاب الاهی بر ایشان نازل شد که: «موتوا» همه به یکبارگی نقد حیات را سپردند: حیث قال عزو الا الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیا هم ان الله لذو فضل علی الناس و لکن اکثر الناس لا یشکرون».

 

و حیوانات که همراه ایشان بودند نیز از شر و قهر الاهی به آتش و فنا سوختند. جمعی اراده دفن آنها کردند و از عهده دفن بیرون نیامدند. بنابراین دیواری بر گرد ایشان کشیدند. و مدتی بر این امر گذشت. روزی یکی از انبیا را که از خلفای موسا بودن گذر بر آن مقام افتاد. تودههای استخوان دید و از حضرت واهب ارواح، اِحیای ِ ایشان را مسألت نمود. خطاب آمد که در فلان روز که روز نوروز بود آب بر استخوانهای پوسیده ریز و از روی تضرع دعا کن تا از خانه به خانه قدرت خلعت حیات بر ایشان پوشانیم. آن نبی در آن روز که نوروز باشد به موجب وحی یزدان عمل کرد. همه زنده شدند و به این جهت آن روز را نوروز گفتند و پاشیدن آب در روز نوروز سنت شده و راز این عمل را غیر از ما که اهل بیتیم دیگری نمیداند.

 

چنانکه اشاره شد، روایتی دیگر از این خبر را به نقل آوردیم. در کتاب زین الاخبار مراسم اغتسال و آب پاشان همه در جشن تیرگان آمده است که هنگام شرح آن جشن نقل خواهد شد.

برای انگیزه و علت این جشن، وجوه مختلفی چنان که گذشت نقل شده است. به گواه بعضی، انگیزه این جشن بنابر اعتقاد و باوری بوده است که چنین مراسمی موجب دور شدن شرور و فساد میشود. یا به اعتدال هوا و ترسالی (= جادوی تقلیدی ) میانجامد.

 

http://www.beytoote.com/images/stories/economic/ab2.jpg

بعضی را نیز بیان آن بوده که به این وسیله کثافات و ریمنیهای زمستانی که به موجب دود و دم آتش زمستانی، بدن را آلوده کرده است پاک میگردد.

 

 

در نُخبَة الدَّهر آمده است که: همه ایرانیان در عیدهای خویش به شب هنگام آتش میافروزند و سپیده دمان آب میپاشند و میپندارند که آتش افروزی عفونتهایی را که زمستان در هوا به جا گذاشته است از بین میبرد و هم چنین مردم را از فرا رسیدن نوروز یادآوری میکند و از آمدن این عید آگاهی میدهد؛ و آب پاشی و ریختن آن برای پاکیزه گردانیدن تنها از آلودگی دود آتشهاست، _ و نیز بدان جهت است که چون فیروز پسر یزگرد از کار خویش رهایی یافت، شهر رشورجی را که همان اصفهان قدیم است بنا نهاد و پس از آن هفت سال باران نبارید، آن گاه در این روز بارانی سخت درگرفت ومردم آب باران را به تن خویش میریختند و پس از آن این کار هر سال بین مردم رسم گردید.

 

 

میان مردم گیل و دیلم، هنوز در مناطق سواحل جنوبی دریای خزر، رسم آتش افروختن به عناوین گوناگون تعبیر میشود. از جمله: آتش افروزی بر روی گورها، مقارن با نوروز است. این شیوهای است که در مناطق کوهستانی شمال گیلان، از جمله هنوز در طالقان دیده میشود. وقتی از آنان پرسیده شود که چرا بر فراز گورها، به ویژه در نخستین شبی که مرده را دفن کرده اید آتش میافروزید، میگویند این کار را برای دفع جانوران و حشرات موذی و ارواح شریر انجام میدهیم. این عقیدهای بسیار کهن در ایران است که در کتب پهلوی و منابع رسوم مذهبی زرتشتی ملاحظه میشود. و هنوز چون کسی فوت کند، زرتشتیان تا سه شب در محل وقوع مرگ یا سر گور، چراغ میافروزند و آتش نگاه میدارند.

چنین مراسم و نقلهایی از آن، از وجوه مشترکی است که در منابع و مآخذ وجود دارد. اما گاه گاه ملاحظه میشود که در ضمن نقلهایی به مآخذی بر میخوریم که نا آشناست و یا دست رسی بدانها نیست. و هم چنین اشاراتی میشود که هر چند کوچک و جزئی، اما به ندرت به آن اشارات برخورده ایم. در فرهنگ نظام زیر عنوان نوروز نقل است: نوروز، روز اول سال نو ایران که روز اول برج حَمَل است و اکنون که کبیسه گرفته میشود مطابق روز اول فروردین ماه است در شمال ایران _ و زرتشتیان که کبیسه نمیگیرند مطابق اول فروردین نیست.

 

 

سیزده روز از اول حَمَل تا سیزدهم آن که ایام عید بزرگ ایرانیان است. چون هوای ایران دارای چهار فصل است و معتدل ترین و بهترین آن بهار است که بعد از سرمای سخت زمستان میآید. ایرانیها از قدیم در ابتدای بهار عید بزرگ میگیرند که سیزده روز ادامه دارد و چون عید ملی است، علی رغم تغییرات مذهبی، هم چنان ماندگار بوده است و از قدیم در اطراف آن قصههایی درست شده. ملا مظفر منجم در شرح بیست باب گوید، نوروز عامه اول فروردین ماه بود، و مصنف عبدالعلی بیرجندی از صاحب کشفالحقایق نقل کرده که گمان مجوس آن است که در این روز خدای تعالا عالم را آفرید ...

 

 

 

جمشید که عرب او را متوشلخ گویند در جهان طواف میکرد، چون به آذربایجان رسید، در این روز بر تخت زرین نشست ... چون آفتاب از مشرق برآمد و بر تخت و تاج جمشید افتاد، شعاع روشن ظاهر شد. مردمان شادی کردند و گفتند امروز نوروز است که دو آفتاب برآمد یکی از مشرق و دیگری از مغرب و آن روز را جشنی بزرگ ساختند ...

 

پس
جمشید
رسمهای نیکو نهاد و گفت خدای تعالا شما را بیامرزد و فرمود تا همه غسل کردند به آب پاکیزه و حق سبحانه و تعالا را شکر کردند و فرمود تا هر سال چنین کنند.
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

«کوزه شکنی»

 

خبرگزاری فارس: هرسال با فرارسیدن نوروز مردم دیار دار المومنین شهر طلا و یاقوت سرخ در روستاهای شهرستان قاین آیین کوزه شکنی را بعد از برگزاری مراسم چهارشنبه سوری برگزار می کنند.

 

http://www.khabarkhani.com/%D8%B9%DA%A9%D8%B3/an74s5b9tncc0wc04sckcokow/eyJ3IjozMjB9/%DA%A9%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%AC%D9%84%D8%A8%DA%A9.jpg

به گزارش خبرگزاری فارس از بیرجند، در روز کوزه شکنی پس از اجرای مراسم موسیقی محلی و سنتی کوزه های کهنه و قدیمی را که از آن آب تراوش نمی کند و به عبارتی آب را سرد نمی کند و داخل آن جلبک گرفته و دیواره آن سبز رنگ شده را برداشته و برای شکستن انتخاب می کنند.

در ادامه داخل این کوزه مقداری زغال به نشانه سیاه بختی، کمی نمک به نشانه شور چشمی به همراه یک سکه به نشانه تنگ دستی می اندازند و سپس کوزه را به دور سرخود و تمامی اهل خانه می چرخانند و آن را به بالای در خانه برده و به داخل کوچه پرتاب می کنند.

از جمله اشعاری که در این مراسم خوانده می شود می توان به «غم برو شادی بیا، مهنت برو روزی بیا» اشاره کرد.

در پایان نیز کوزه نو و تمیزی را از قنات و یا چشمه روستا پرآب کرده و به داخل خانه می آورند و مراسم را با شور، شادی و شادمانی به پایان می رسانند.

اهالی منطقه معتقدند با این کار تیره بختی و نحسی سال گذشته از خانه و خانواده دور شده و سال، سالی همراه با خیر، برکت و روشنی خواهد بود.

فلسفه این مراسم در حقیقت علاوه بر اینکه یک جشن بزرگی است نیز از دیدگاه بهداشتی نیز قابل توجه است چرا که کوزه هایی که دیواره های آن جلبک گرفته و بیماری زا است شکسته می شوند و شغل کوزه گری هم احیا می شود و بازار کوزه گرها و کوزه فروش ها هم رونق پیدا می کند.

 

به طور معمول مراسم کوزه شکنی توسط دختران دم بخت انجام می شود و خانواده ها از این طریق آمادگی دخترانشان را برای فرستادن به خانه بخت آماده و معرفی می کنند.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آداب نوروزي در شهرستان هاي استان بوشهر

 

در مورد مراسم نوروز همچون دیگر مناطق عید را با تبریكات و دید و بازدیدهای مرسوم آغاز كرده و با پوشیدن لباس های نو به استقبال بهار می رفتند. مردم استان بوشهر همچون دیگر مردمان ایرانی نوروز را با شادمانی دید و بازدید و پوشیدن لباس های نو آغاز كرده و خود را مهیای سفر یا پذیرایی از مهمانان نوروز می كنند.

به گزارش "بوشهرنیوز" آنچه در خصوص آئین های نوروزی مردم استان بوشهر حائز اهمیت است این نكته است كه در قدیم عید نوروز از اهمیت چندانی برخورد دار نبوده و مردم عید فطر را با شكوه بیشتری برگزار می كردند. اما در مورد مراسم نوروز همچون دیگر مناطق عید را با تبریكات و دید و بازدیدهای مرسوم آغاز كرده و با پوشیدن لباس های نو به استقبال بهار می رفتند.

http://www.bushehrnews.com/files/fa/news/1392/1/3/44010_493.jpg

در شهر بوشهر مراسم نوروز به طور كامل برگزار می شد اما پهن كردن سفره هفت سین در نقاط مختلف شهر با هم متفاوت بوده اما همه مردم فرا رسیدن سال جدید را به فال نیك گرفته و در ایام نوروز نوعی شیرینی بنام "بیت گلی" تهیه می كردند.

بازیهای كودكانه نواحی مركزی و بیرونی بوشهر نیز با هم متفاوت بود. در ایام نوروز بچه های نواحی بیرونی بازیهای چون "تیله بازی"، "هفت سنگ" و "گوگ بازی" برگزار می كردند.

http://www.bushehrnews.com/files/fa/news/1392/1/3/44011_803.jpg

این در حالی بود كه امكانات بچه های نواحی مركزی شهر خیلی بیشتر بود. آنها در ایام عید به میدان وسیعی بنام "لوله خرابی" در محله "جبری" رفته و به بازیهای چون "تیله بازی"، "تخم مرغ بازی" می پرداختند و عده ای نیز سوار بر نوعی چرخ و فلك دستی بزرگ خود را سرگرم می كردند این در حالی بوده كه در همان ایام عید دست فروشان اجناس موردنیاز را در میدان مذكور عرضه می كردند.

آداب نوروزی دیگر شهرهای استان بوشهر

در شهرستان دشتستان مردم همزمان با عید نوروز به دیدار یكدیگر رفته و عید را به هم تبریك می گویند، همچنین به امام زاده ها می روند غذا درست می كنند و بچه ها از بزرگترها عیدی می گیرند، سفره هفت سین هم كه قبلا نبوده امروز این رسم را هم به جای می آورند و به طور كلی نوروز را با تشریفات كامل انجام می دهند.

http://www.bushehrnews.com/files/fa/news/1392/1/3/44012_374.jpg

در برازجان همچون اكثر نقاط استان بوشهر، عیدی كه از نوروز مهم تر بوده عید فطر است كه عمده دید و بازدیده ها در آن روز بوده و معتقد بوده اند كه نوروز متعلق به ثروتمندان است و عید فطر متعلق به فقر است.

در این منطقه از استان قبلا مراسم سیزده بدر نبوده و این روز را نحس می پنداشتند اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این رسم با تشریفات كامل برگزار می شود. مردم به صحرا رفته و غذای خود را در آنجا می خوردند در این روز دخترهای مجرد سبزه ها را گره زده و به این نیت كه بختشان باز شود می گویند، سیزده بدر سال دیگر خونه شوهر.

در شهرستان گناوه نیز چند روز قبل از نوروز را عید مردگان می گویند و برای اینكه از اموات خود یادی كرده باشند میوه به قبرستان برده و نذری می دهند.

خانه تكانی به طور كامل از دیگر رسوم معمول مردمان این دیار است كه سال نو را با پاكیزگی و نظافت كامل منزل خود شروع كنند.

اگر خانواده های چند ماه قبل از سال نو یكی از نزدیكانش فوت كرده باشد از طرف آشنایان دور و نزدیك از بقیه افراد خانواده می خواهند كه لباس مشكی خود را دربیاورند و لباس نو بپوشند.

http://www.bushehrnews.com/files/fa/news/1392/1/3/44013_201.jpg

همچنین چند روز قبل از سال نو مقداری گندم داخل بشقابی می ریزند و آن را آب می دهند و پارچه ای را هم روی آن می گذارند و آب می دهند تا سبز شود و آن را روی سفر خود می گذارند. مراسم نوروز در شهر دیلم و توابع آن به این صورت بوده كه چون در قدیم زمان تحویل سال را نمی دانستند وقتی بزرگ مجلس زمان تحویل سال را اعلام می كرد همه به گفته او عمل كرده و عید را به هم تبریك می گویند و شیرینی می خوردند. در موقع تحویل سال همه باید در خانه باشند و اگر كسی در خانه نباشد می گویند همیشه در سفر است.

در نقاط مختلف شهرستان دیگر نیز عید نوروز از اعیاد مهم به شمار نمی رفت همچنان كه عید فطر عیدی است كه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

در این منطقه نیز خانه تكانی،پوشیدن لباس نوف، دید و بازدید، رفتن به دشت و صحرا از رسوم متداول است. در چهارشنبه سوری نیز رسم بر این بوده كه مادران یك قاشق شكر كف دست بچه ها می ریختند و می گفتند بروید این شكر را به دریا بریزند و به این نیت كه ذهن دریا شیرین شود تا از ما راضی باشد، ضمنا این كار خاصیت دفع چشم زخم را هم داشته است.

در شهرستان دشتی نیز كسانی كه وضع مالی بهتری داشتند سفره هفت سین پهن می كنند در حالی كه امروزه اكثر خانواده ها این رسم را به جا می آورند و در سفره هفت سین سبزی، آئینه، شمع، تخم مرغ رنگ كرده قرار داده و در هنگام تحویل سال معتقدند تخم مرغ ها تكان می خورند.

 

در روستای چاووشی نیز بر این عقیده بودند كه یك ساعت قبل از تحویل سال گوسفندی را می دوشیدند و شیر آن را در جایی قرار می دادند و اگر شیر به ماست تبدیل می شد اعتقاد داشتند كه سال تحویل گردیده است.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بایگانی شده

این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.

×
×
  • اضافه کردن...