رفتن به مطلب
کام به کام

بغض


Hojjat

ارسال های توصیه شده

با تو از عشق میگفتم

از پشیمانی

و از اینكه فرصتی دوباره هست یا نه ؟
!...

در جواب صدایی بی وقفه می گفت
:

"
دستگاه مشترك مورد نظر خاموش می باشد
!!!"

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گريه در آب چه لذت بخش است ...

 

من كه انباشته هستم از اشك

 

داخل آب اگر گريه كنم تو نخواهي فهميد !

 

من دلم مي خواهد خانه اي داشته باشم در آب ... ! __________________

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

پرنده در صدای خوشش رنج و درد و ماتم نیست

 

پرنده اهل شکوه و اهل گلایه و غم نیست

 

و خوش به حال هوایش

 

و خوش به حال دلش

 

و خوش به حال پرنده

 

که مثل آدم نیست

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در شبان غم تنهائي خويش

عابد چشم سخنگوی توام !

من در این تاریكی

من در این تیره شب جانفرسا

زائر ظلمت گیسوی توام ...

گیسوان تو پریشان تر از اندیشه ی من !

گیسوان تو شب بی پایان

جنگل عطرآلود

شكن گیسوی تو

موج دریای خیال ....

كاش با زورق اندیشه شبی

از شط گیسوی مواج تو من

بوسه زن بر سر هر موج گذر می كردم ....

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تنهايی من، همان انتظارم است

و انتظارم، همان عشق!

و عشق تنها بهانه ی بودنم!

...

بی بهانه ام نکن!

...بعد از رفتن تو

چقدر غریب شده ام میان این همه آشنا…

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اتش عشقت دروجودنحیفم زبانه میکشد

 

بی توزندگی برایم بی مفهوم وبدون روشناییست

 

دریای قلبم طوفانی گشته

 

ای روزنه امیدم....

 

دیگرحتی یک لحظه طاقت دوریت راندارم

 

بااندک جرقه ای اتش میگیرم

 

اتشی که خرمن وجودم رامیسوزاند

 

وخاکسترمی کند...

 

ای تمام هستی ام.....

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

امشب طوفانی از تو در دل دارم

من ان دیوانه ی مجنون از کویر سوزان اغوش تو ام

این کودک برهنه گمشده زندگی

این اسیر نگاه نا ارام

زندانی زندان قلبی یخ زده از دنیا

بیزار از با هم بودن

نا امید از هم خواندن

و . . .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بایگانی شده

این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.

×
×
  • اضافه کردن...