رفتن به مطلب

آشنايي با حسابداري


Mohammad

ارسال های توصیه شده

بنگاه اقتصادي:

درعلم اقتصاد، عوامل اقتصادي مختلفي در اختيار افراد يا گروه هايي قرار دارد كه با تركيب اين عوامل به توليد كالا يا انجام خدمات مي پردازند. اين افراد يا گروهها را بنگاه اقتصادي مي نامند.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رويدادهاي اقتصادي يا مالي:

وقايعي هستند كه با خريد، توليد، توزيع و فروش و ارائه خدمات با فعاليت هايي مانند وام گرفتن و وام دادن سر و كار دارند.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تعريف حسابداري:

عبارت است از: شناسائي، اندازه گيري، ثبت و گزارش اطلاعات اقتصادي براي استفاده كنندگان به گونه اي كه امكان قضاوت و تصميم گيري آگاهانه براي آنها فراهم شود.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دفتر كل:

 

عبارت است از مجموعه حساب هايي كه براي ثبت و خلاصه كردن اطلاعات مربوط به رويدادهاي مالي يک واحد اقتصادي استفاده مي شود. نوشتن دفتر كل بعد از رويدادهاي مالي در دفتر روزنامه انجام مي گيرد.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

براي ثبت رويدادهاي مالي در دفتر كل ابتدا رويداد مالي ثبت شده در دفتر روزنامه مشخص و سپس مراحل انتقال به ترتيب زير انجام مي شود:

 

۱- پيدا كردن صفحه حسابي كه در دفتر روزنامه بدهكار شده است.

 

۲- نوشتن شماره رويداد مالي (شماره روزنامه) در ستون مربوطه در حساب دفتر كل

 

۳- ثبت تاريخ رويداد مالي در ستون تاريخ

 

٤- درج مبلغ بدهكار در ستون بدهكار

 

٥- نوشتن شرح مختصري از رويداد مالي در ستون شرح

 

۶- نوشتن شماره صفحه دفتر روزنامه در ستون عطف حساب

 

۷- درج شماره صفحه اي از دفتر كل كه رديف بدهكار رويداد مالي در آن نوشته شده، در ستون عطف دفتر روزنامه

 

۸- محاسبه و نوشتن مانده حساب در ستون مربوط

 

۹- تعيين نوع مانده حساب در ستون تشخيص با نوشتن كلمه «بد» به جاي بدهكار يا «بس» به جاي بستانكار نمونه اي از انتقال رويداد مالي مؤسسه دانا به حسابهاي دفتر كل شرح داده شده.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

طبقه بندي و شماره گذاري حساب ها:

 

حساب هايي كه مؤسسات مختلف براي ثبت و طبقه بندي رويدادهاي مالي مورد استفاده قرار مي دهند، بر مبناي نوع فعاليت، نوع اطلاعات مورد نياز و حجم عمليات مؤسسه تعيين مي شوند و به پنج گروه تقسيم مي گردند:

 

۱- گروه دارائي ها: نقد و بانك، حساب هاي دريافتني

 

۲- گروه بدهي ها: حساب هاي پرداختني، پيش دريافت ها

 

۳- گروه سرمايه: سرمايه مالك، برداشت

 

٤- گروه درآمدها: درآمد حاصل از خدمات، فروش كالا

 

٥- گروه هزينه ها: خريد كالا، هزينه حقوق

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سياست تقسيم و اندوخته کردن سود

 

سود انباشته هميشه يکي از منابع تامين مالي بلند مدت براي شرکتها بوده است . معمولا شرکتهاي سهامي عام 35% سود خالص ( سود پس از کسر ماليات ) را به حساب سود انباشته منظور مي کنند. از آنجايي که بخشي از سود سالانه به صاحبان سهام داده ميشود و بخشي ديگر به حساب سود انباشته منظور ميگردد هيات مديره ميتواند سياستهاي مربوط به تقسيم سود را به عنوان يک راهنما مورد استفاده قرار دهد.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هدفهاي سياست تقسيم سودهدف اصلي هر واحد تجاري کسب سود و حد اکثر کردن ثروت سهامداران است بنابراين هدف از اجراي چنين سياستي تعيين نقشي است که آن سياست در به حداکثر رسانيدن ثروت سهامداران دارد .

 

عواملي که بر سياست تقسيم سود اثر ميگذارد :1 – سود انباشته به عنوان يک منبع تامين مالي

 

2 – ترکيب ساختار سرمايه

 

3 – نياز سهامداران

 

4 – محدوديتهاي قانوني

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

1 - سود انباشته به عنوان يک منبع تامين مالي

 

اولين موردي که در سياست گذاري تقسيم سود مورد توجه قرار ميگيرد سود انباشته است زيرا اندوخته کردن سود يکي از منابع تامين مالي است .

 

در همين رابطه ميتوان به موارد زير اشاره کرد :

 

الف ) هزينه سرمايه - هزينه خاص سرمايه مربوط به سود انباشته از هزينه خاص سرمايه مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز بيشتر است ولي از اين بابت سود يا بهره مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز پرداخت نميشود .

 

ب ) جانشيني براي سهام عادي - اگر سهام عادي در دست عده اي خاص باشد و انتشار سهام جديد از نظر مالکيت مسائلي را به وجود آورد بهتر است براي تامين مالي از سود انباشته استفاده گردد.

 

ج ) عدم دسترسي به منابع مالي ديگر - مثلا در حالتي که بازاري براي سهام عادي نباشد .

 

د ) مساله زمان - گاهي اوقات شرکتها مجبورند به خاطر مسايلي مانند تورم انتشار سهام جديد يا اوراق قرضه را به تاخير اندازند در اين حالت بهترين کار استفاده از سود انباشته به عنوان منبع تامين مالي است .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

2 – حفظ ساختار سرمايه

 

معمولا در زمان تدوين سياست تقسيم سود شرکت ميزان و درصد اجزاي تشکيل دهنده سرمايه نيز تعيين ميگردد که به دو عامل بستگي دارد :

 

الف ) انعطاف پذيري در تامين مالييعني اينکه شرکت تا حد معيني ميتواند از استقراض براي تامين مالي استفاده کند در غير اين صورت ريسک شرکت بالا ميرود و شرکت قادر نخواهد بود در سالهاي بعد از طريق استقراض تامين مالي کند ولي انتشار سهام عادي يا افزايش سرمايه از محل سود انباشته مبنايي ميشود که شرکت در آينده به پشتوانه آن از طريق استقراض ميتواند تامين مالي کند .

 

ب ) سياست تقسيم سود باقيماندهاگر درصد ترکيب ساختار سرمايه شرکتي مشخص باشد بايد مقدار مشخصي از سرمايه مورد نياز از محل نگهداري سود شرکت تامين شود باقيمانده سود به صاحبان سهام پرداخت خواهد شد يعني سياست تقسيم سود بر اين اساس تدوين ميگردد که آن ميزان از سود شرکت که بر اساس ساختار سرمايه مطلوب مورد نياز نيست به سهامداران پرداخت گردد . اگرچه اندوخته کردن سود براي تامين مالي پروژه هاي سرمايه گذاري باعث کاهش پرداخت سود در همان سال ميشود ولي با شروع بهره برداري از طرح هاي سرمايه اي ميزان سود خالص پرداختي شرکتها در سالهاي بعد افزايش مي يابد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

3 – نياز سهامداران

 

سومين عامل در تدوين سياست تقسيم سود نياز سهامداران سهام عادي است . اصولا سهامداران يا به اين هدف سهام را خريداري ميکنند که به صورت مستمر و سالانه سود دريافت کنند و يا به اميد منفعت از افزايش قيمت سهام اقدام به خريد سهام مي کنند و يا با هدف دريافت سود و افزايش قيمت سهام سهام عادي خريداري ميکنند .

 

اگر شرکتي سياستي با ثبات تقسيم سود در نظر بگيرد آن دسته از سهامداران که هدف آنها دريافت سود مستمر سالانه است اقدام به خريد اين سهام خواهند کرد . برخي از شرکتهايي که هر سال مبلغ ثابتي را به عنوان سود سهام پرداخت ميکنند در اجراي اين سياست آثار تورمي را نيز در نظر ميگيرند و سعي ميکنند با توجه به نرخ تورم ميزان سود پرداختي هر سال را افزايش دهند .

 

ميزان سود سهام پيشنهادي هيات مديره معمولا حاوي اطلاعاتي در مورد سود آوري آتي شرکت است . تغيير غير منتظره سود تقسيمي داراي محتواي اطلاعاتي مهمي است به ويژه زماني که ميزان سود تقسيمي کاهش يابد يا اصلا پرداخت نشود که نشان ميدهد سود سالهاي آتي کاهش خواهد يافت .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

4 – محدوديت هاي قانوني

 

چهارمين عامل که در سياست تقسيم سود اهميت دارد محدوديت هاي قانوني است . معمولا برخي از مقررات به مدير شرکت اجازه نميدهد هر طور که ميخواهد در تعيين و پرداخت سود عمل کند .

 

دو نمونه از اين قيود عبارت اند از :

 

الف ) قيد و بند هاي قرارداد وام قرارداد برخي از وام ها به شرکت اجازه نميدهد که بر ميزان سود تقسيمي بيافزايند و حتي گاهي شرکت را مجبور ميکنند تا سود تقسيمي را کاهش دهند .

 

ب ) شرايط مربوط به سهام ممتازشرکتها تا سود سهامداران ممتاز را پرداخت نکنند نميتوانند سود سهامداران عادي را پرداخت کنند و اگر سهام ممتاز با حق انباشت سود باشد بايد ابتدا سودهاي معوق را پرداخت کنند .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سياست هاي متداول تقسيم سود در شرکتهااکثر شرکتها در سياست تقسيم سود از يکي از سه روش زير استفاده ميکنند :

 

1 – نسبت سود تقسيمي ثابت

 

2 – سود ثابت

 

3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافي

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

– نسبت سود تقسيمي ثابت

 

اين روش به سه قسمت تقسيم ميشود :

 

الف ) پرداخت درصد ثابتي از سود سالانه

 

ب ) پرداخت سود سهام به صورت درصد ثابت و مشخصي از سود خالص سالهاي قبل

 

ج ) انتخاب درصدي از سود تقسيمي مطلوب که قرار است در بلند مدت رعايت شود که درصد سود تقسيمي واقعي ميتواند کمتر يا بيشتر از درصد مطلوب باشد ولي شرکت مي کوشد درصد سود تقسيمي واقعي را نزديک به درصد مطلوب نگه دارد .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

2 – سود ثابت

 

متداول ترين روشي که اغلب شرکتها در سالهاي اخير پيش گرفته اند اين است که سالانه از بابت سود هر سهم مبلغ معيني پرداخت کنند و با افزايش سود شرکت به تدريج بر اين مبلغ بيافزايند . شرکتي که چنين سياستي را اعمال ميکند اين پيام را به سهامداران خود ميدهد که شرکت از نظر سود آوري و قدرت نقدينگي در وضع بسيار خوبي قرار دارد .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافي

 

سياست برخي از شرکتها بدين منوال است که هر سال مبلغي را به عنوان سود ثابت پرداخت ميکنند و با افزايش سود شرکت مبلغ اين سود را افزايش ميدهند . مزيت دادن مبلغ اضافي در اين است که شرکت ميتواند حسب ضرورت مبالغ اضافي را قطع کند بدون اينکه از ميزان سود تقسيمي هر سهم بکاهد . عيب اين سياست اين است که توقع سهامداران را بالا ميبرد که اگر اين مبالغ اضافي پرداخت نگردد احيانا قيمت بازار سهام شرکت کاهش مي يابد .

 

شيوه پرداخت سود سهامدر بعضي از کشورها مانند امريکا سود سهام به صورت فصلي يعني هر سه ماه يکبار پرداخت ميشود در برخي از موارد نيز سهامداران سهام عادي سود تقسيمي را مجددا در همان شرکت سرمايه گذاري ميکنند و به جاي پول نقد سهام دريافت ميکنند .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

1 - پرداخت سود سهام به صورت نقد

 

فرايند پرداخت سود سهام داراي چهار تاريخ مشخص است که عبارت اند از تاريخ اعلام – تاريخ ثبت – تاريخ موثر در بورس – تاريخ پرداخت سود .

 

- تاريخ اعلام :

 

تاريخ اعلام سود روزي است که هيات مديره و يا مجمع عمومي عادي صاحبان سهام ( در ايران ) در مورد سود پرداختي تصميم ميگيرند و نتيجه تصميمات خود را اعلام مي کنند . مثلا مجمع عمومي در تاريخ اول تير در مورد سود تقسيمي تصميم ميگيرد و تاريخ اعلام اول تير است .

 

 

 

- تاريخ ثبت در دفاتر :

 

سود سهامي که هيات مديره يا مجمع عمومي يک شرکت اعلام ميکند به کسي پرداخت ميشود که در تاريخ معيني نام وي به عنوان صاحب سهم در دفاتر سهام به ثبت رسيده باشد .

 

- تاريخ موثر :

 

طبق مقررات کسي که سهام شرکتي را خريداري ميکند چهار روز کاري طول ميکشد تا اين سهام در دفتر سهام شرکت ثبت شود . در نتيجه زماني که سود سهام اعلام ميشود سود به کسي تعلق خواهد گرفت که چهار روز قبل از تاريخ ثبت اقدام به خريد سهام کرده باشد . اگر کسي بعد از تاريخ موثر سهام خريداري کند سود سهام به فروشنده سهام ميرسد .

 

- تاريخ پرداخت :

 

پس از اعلام سود تقسيمي و اعلام نام کساني که مطابق دفاتر شرکت مستحق دريافت سود هستند شرکت اقدام به کشيدن چک در وجه سهامداران ميکند .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

2 - سرمايه گذاري مجدد سود سهام

 

بسياري از شرکتهاي بزرگ برنامه هايي را به اجرا ميگذارند که به موجب آن سهامداران ميتوانند به جاي دريافت سود سهام به صورت وجه نقد مجددا در همان شرکت و با خريد سهام جديد سرمايه گذاري کنند که البته ماليات مربوط به آن سود را بايد بپردازند ولي از هزينه هاي مربوط به نقل و انتقال سهام معاف ميشوند . - سهام جايزه :

 

برخي از شرکتها به جاي پرداخت وجه نقد به سهامداران خود سود سهمي يا سهام جايزه ميدهند . مثلا اگر شرکتي اعلام کند به صاحبان سهام عادي 10 درصد سهام جايزه ميدهد بدان معني است که هر کس که فرضا 10 سهم عادي دارد يک سهم جديد دريافت ميکند . شيوه حسابداري آن نيز بدان صورت است که سود انباشته شرکت به اندازه ارزش بازار سهام جايزه بدهکار و سرمايه و صرف سهام بستانکار ميشود .

 

- تجزيه سهام :

 

آثار مالي از تجزيه سهام مشابه سهام عادي است با اين تفاوت که ميزان يا نسبت انتشار سهام جديد در تجزيه سهام بسيار بيشتر از سهام جايزه است . مثلا اگر شرکتي 500000 سهام 1000 ريالي دارد و بخواهد در ازاي هر سهم 2 سهم پرداخت کند در نتيجه پس از تجزيه سهام 1000000 سهم 500 ريالي خواهد داشت . ميبينيم که بر عکس سهام جايزه سود انباشته و صرف سهام تغييري نخواهد کرد .

 

نکاتي در مورد سهام جايزه و تجزيه سهام 1 – دادن سهام جايزه باعث تغيير ترکيب حسابهاي حقوق صاحبان سهام ميشود ولي بر کل دارايي ها و بدهي ها و حقوق صاحبان سهام تاثيري نخواهد گذاشت . تجزيه سهام فقط ارزش اسمي سهام عادي را کاهش ميدهد و هيچ تغييري در ساختار حقوق صاحبان سهام ايجاد نخواهد کرد .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

2 – سهام جايزه و تجزيه سهام ثروت سهامداران را افزايش نميدهد زيرا قيمت بازار هر سهم و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جديد کاهش مي يابد ولي نسبت يا درصد مالکيت سهامداران ثابت خواهد ماند .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

3 – سهام جايزه و تجزيه سهام مشمول ماليات نميشوند و با توجه به کاهش قيمت و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جديد اين معافيت مالياتي باعث افزايش ثروت سهامداران نميشود .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

4 – سياست تقسيم سود برخي از شرکتها بدين منوال است که هم سهام جايزه بدهند و هم اينکه مقداري از سود سالانه شرکت را به صورت نقدي پرداخت کنند .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مقدمه :

 

جامعة صنعتی در حال پیشرفت و ورود به عصر اطلاعات و ارتباطات است. بنابراین همواره باید به دنبال یافتن راه*حل*های کاراتر و سودبخش*تر برای تولید محصول و انجام خدمات باشیم، در دنیای رقابتی اخیر بهای تأخیر در بکارگیری روش*های اصلاح شدة مدیریتی کمتر از بهای تأخیر بکارگیری آخرین تکنولوژی*ها نیست.

 

کایزن یک شیوة مدیریتی ژاپنی است که براساس دیدگاههای دکتر دبلیو . ای . دمینگ و دکتر جی.ام.جوران (اساتید رشتة مدیریت در آمریکا) شکل گرفته است و بعدها با استفاده توسط ژاپن کلید قدرت متد رقابت آنها گردید.

 

مفاهیم کایزنی:

 

ایمایی کسی که اصطلاح کایزن را در سال 1986 ارائه داد، آن را به عنوان مداخلة همة افراد – مدیریت ارشد، مدیران میانی، کارگران – برای بهبهود و پیشرفت تعریف می*کند. کایزن به مفهوم بهسازی و بهبود مستمر برسه بعد استوار است:

 

 

 

  • بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات
  • به صفر رسانیدن ضایعات
  • تأمین رضایت مشتری

 

به منظور دستیابی به این اهداف همة اعضای سازمان باید در مورد بهینه سازی مستمر در خود احساس تعهد نمایند.

 

در فلسفه کایزن به رضایت مشتری توجه خاصی می شود و فرض را بر آن می*گذارد که تمام فعالیت*ها و بهبودها باید به رضایت مشتری منجر گردد. برای دستیابی به این هدف از روشهای سه*گانه زیر استفاده می شود که به مثلث جوران معروف است:

 

1- کنترل کیفیت

 

2- بهبود کیفیت

 

3- تضمین کیفیت

 

کایزن روی تغییرات تدریجی در فرایندها تأکید دارد و در مقایسه با دیگر روش*ها بسیار کم هزینه است، اما در مجموع به تحولات شگرفی می*انجامد. فلسفه کایزن بر این اصل استوار است که شیوة زندگی انسان – شغلی ، اجتماعی ، خانوادگی - می*باید پیوسته بهبود یابد. پیام استراتژی کایزن را می*توان در این جمله خلاصه کرد:

 

«حتی یک روز را نیز نباید بدون ایجاد نوعی بهبود در یکی از بخش*های شرکت یا سازمان سپری کرد».

 

مدیریت از دو عنصر «نگهداری» و «بهبود» تشکیل شده است. نگهداری به فعالیت*های تداوم بخش استانداردهای موجود در تکنولوژی، مدیریت و غیره اطلاق می*شود. بهبود نیز به تدابیری اطلاق می*شود که برای بهبود این استانداردها به کار گرفته می*شود. از طرفی بهبود شامل کایزن و نوآوری است.

 

کایزن به اصطلاحات جزئی به عمل آمده در وضع موجود از طریق تلاش*های بی وقفه مربوط است و نوآوری به اصلاحات کلی ناشی از سرمایه گذاری وسیع در تکنولوژی اطلاق می گردد. می*توان عنوان کرد که رضایت خاطر دشمن شماره یک کایزن است.

 

اعتقاد به اصلاح و بهسازی در عمق جان ژاپنی*ها ریشه دوانیده است و این باور را می*توان در ضرب*المثل سالخوردگان ژاپنی یافت که می*گویند: اگر شخصی را بعد از سه روز دیدید باید به دقت بررسی کنید که در این مدت چه تغییراتی در او بوجود آمده است. این گفته بر این مطلب تأکید دارد که هر شخصی در هر لحظه باید تغییر و البته بهبود یابد.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کایزن و کنترل کیفیت جامع (tqm)

 

کنترل کیفیت جامع شامل فعالیت*های سازمان داده شده کایزن است که با مشارکت کلیه کارکنان شرکت و در سطحی فراگیر و گسترده در پی بهبود مستمر عملکرد شرکت در تمامی بخش*ها و قسمت*های مختلف کاری است.

 

کنترل کیفیت جامع جنبشی است که بر بهسازی عملکرد مدیریت تمرکز یافته و شامل موارد زیر است:

 

1- تضمین کیفیت

 

2- کاهش هزینه ها

 

3- حفظ سهم از بازار

 

4- رعایت دقیق برنامة زمانی تحویل کالا

 

5- افزایش ایمنی

 

6- ساخت تولیدات جدید

 

7- افزایش بهره وری

 

8- مدیریت عرضة کالا و محصولات

 

برای تحقق کنترل کیفیت جامع به ابزارهایی نیاز است که اغلب آن را ابزار هفت*گانه می*نامند.

 

کایزن و سیستم پیشنهادات:

 

این سیستم بر این اصل استوار است که اغلب پیشنهادهای سازنده از بطن کارگرانی برخواهد خواست که درگیر فعالیت در کارخانه می*باشند و مشکلات را نیز از نزدیک لمس کرده باشند. ویژگی مهم این فعالیت افزایش سطح استانداردها به واسطة اجرای پیشنهادهای رسیده است و استاندارد جدیدی که با میل و اراده و پیشنهاد خود کارگر به وجود آمده بوسیلة خود او رعایت و موردتوجه خاص قرار می گیرد. در این سیستم هم از نیروی فکری و هم از نیروی بدنی کارگر استفاده می شود در اندیشة کایزنی، در وهلة اول نتیجة اقتصادی پیشنهادات از اهمیت چندانی برخوردار نیست بلکه تأکید بر سود ناشی از تقویت روحیة مشارکتی سازندة کارکنان است.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بایگانی شده

این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.

×
×
  • اضافه کردن...