رفتن به مطلب

موارد استثناء اذن ولی در ازدواج دختر باکره


Haniye

ارسال های توصیه شده

[h=1]موارد استثناء اذن ولی در ازدواج دختر باکره[/h]

http://img1.tebyan.net/big/1390/05/361672366248233228326978258244346388.jpg

 

سؤال: برای ازدواج دختر باکره در چه مواردی اذن پدر یا جدّ پدری لازم نیست؟

 

 

امام خمینی(ره)

 

 

1)اگر پدر و جدّ پدری از ازدواج دختر با کسی که شرعاً و عرفاً هم کفو او ممانعت کنند در حالی که او میل به ازدواج دارد.

 

2)اگر پدر و جدّ پدری غایب باشند به طوری که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن

 

داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدری اجازه بگیرند.

 

توضیح المسائل، ص 329، م 2377 تحریرالوسیله، ج2، ص 226، فصل فی اولیاء العقد، م 2

 

 

آیت الله اراکی(ره)

 

1)اگر پدر و جدّ پدری غایب باشند به طوری که نشود از آنان اذن گرفت

 

و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدری اجازه بگیرند.

 

2) همچنین در صورت منع از کفو شرعی و عرفی اذن آنها ساقط است.

 

توضیح المسائل، ص 442، م 2392 استفتائات، ص 187 و 188 با استفاده از سؤال 3 و 8

 

 

آیت الله خوئی(ره) 1)اگر اجازه گرفتن از پدر و جدّ پدری به جهت غایب بودن یا غیر آن

 

ممکن نباشد. و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جدّ لازم نیست. 2)

 

همچنین اگر در منع از کفو شرعی و عرفی برای زن مفسده باشد اذن ولّی ساقط است

 

 

آیت الله بهجت (ره)

 

1) اگر پدر یا جدّ پدری غایب باشند به طوری نشود از آنان اذن گرفت و ازدواج دختر لازم باشد.

 

2) در ازدواج نکردن ضرر یا حرج (مشقت شدیدی) باشد.

 

3) اگر پدر یا جدّ پدری از ازدواج او با کسی که هم کفو اوست، با وجود تمام مقدمات و شرایط، ممانعت کنند

 

و او نیز تمایل به ازدواج دارد و ازدواج هم به مصلحت او باشد، با اجتماع تمام شرائط می تواند ازدواج کند.

 

(در تمام موارد ذکر شده اذن پدر یا جدّ پدری لازم نیست.

 

توضیح المسائل، ص 379، م 1892

 

 

آیت الله تبریزی(دام ظلّه)

 

1)اگر اجازه گرفتن از پدر و جدّ پدری به جهت غایب بودن یا غیر آن ممکن نباشد

 

و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جدّ لازم نیست.

 

2)اگر دختر به دلیل مخالفت پدر به حرام می افتد در صورتی که کفو باشد اذن لازم نیست

 

توضیح المسائل، ص384، م 2386 استفتائات، ج 1، ص 330، با استفاده از س 1464

 

 

آیت الله خامنه ای(دام ظلّه)

 

سؤال: غیر از مورد عزل و عدم دسترسی به پدر، در چه صورت وجوب اذن ساقط می شود؟

 

مثلاً اگر دختر بداند در صورت انتظار جهت دریافت اذن ولیّ به گناه می افتد، وظیفه چیست؟

 

اگر دختر نیاز به ازدواج دارد و خواستگار هم کفو شرعی و عرفی او می باشد

 

و در حال حاضر خواستگار دیگری که واجد شرائط باشد وجود ندارد، اذن پدر ساقط است.

 

استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)

 

 

آیت الله خوئی(ره)

 

1)اگر اجازه گرفتن از پدر و جدّ پدری به جهت غایب بودن یا غیر آن ممکن نباشد.

 

و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جدّ لازم نیست.

 

2) همچنین اگر در منع از کفو شرعی و عرفی برای زن مفسده باشد اذن ولّی ساقط است.

 

توضیح المسائل، ص414، م 2386 استفتائات، ص 287، با استفاده از س 965

 

 

آیت الله سیستانی (دام ظلّه)

 

1) اگر مردی شرعاً و عرفاً، همتای دختر باشد و پدر یا جدّ پدری اجازه ندهد.

 

2) یا اینکه حاضر نباشند در امر ازدواج دختر به هیچ وجه مشارکت کنند.

 

3) اگر آنها اهلیّت اجازه دادن را نداشته باشند. (از جهت دیوانگی و مانند آن)

 

4)اگر اجازه گرفتن از آنها ممکن نباشد (از جهت غایب بودن و مانند آن) و دختر احتیاج زیادی

 

در همان وقت به ازدواج داشته باشد. (در تمام موارد ذکر شده اذن پدر یا جدّ پدری لازم نیست.)

 

توضیح المسائل، ص 382، م 2337

 

 

آیت الله شبیری زنجانی (دام ظلّه)

 

1) اگر پدر یا جدّ پدری غایب باشد به طوری که نتوان از آنها اذن گرفت دختر احتیاج به تزویج داشته باشد.

 

2) اگر دختر باکره بالغه رشیده بخواهد با کسی ازدواج کند و پدر و جدّ پدری اجازه نمی دهند،

 

چنانچه ممانعت ایشان بدون رعایت مصلحت دختر می باشد.

 

توضیح المسائل، ج 2، ص 192، 193 م 2385، 2386

 

آیت الله وحید خراسانی (دام ظلّه) اگر اجازه گرفتن از پدر یا جدّ پدری ممکن نباشد، یا

 

حرجی باشد و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جدّ پدری لازم نیست

 

 

آیت الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه)

 

1) اگر پدر یا جدّ پدری غایب باشد و اجازه گرفتن از آنها ممکن نباشد و حاجت به تزویج باشد...، اجازه پدر و جدّ لازم نیست.

 

2) اگر ازدواج دختر با هم کفو باشد و هم کفو دیگری هم نداشته باشد و پدر امتناع کند، اذن پدر ساقط است.

 

3) اگر پدر و جدّ پدری به امور دختر بی تفاوت باشد و با استیذان از آنها از مداخله در امور

 

دختر و بدون وجه خودداری باشند، اعتبار اذن آنها ساقط است.

 

توضیح المسائل، ص 483، م 2386، جامع الاحکام، ج 2، ص 9، س 1260، ص 10، س 1262

 

 

آیت الله فاضل لنکرانی (ره)

 

1) اگر پدر و جدّ پدری غایب باشند به طوری که نشود از آنان اجازه گرفت و دختر هم

 

احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدری اجازه بگیرند.

 

2) اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و بخواهد با پسری که شرعاً و عرفاً هم کفو او می باشد

 

ازدواج کند و پدر و جدّ پدری بدون جهت مانع می شوند و سخت گیری می کند در این صورت نیز اجازه ی آن لازم نیست.

 

توضیح المسائل، 1383، ص 426، م 2499

 

 

آیت الله گلپایگانی (ره)

 

اگر پدر و جدّ پدری غائب باشند و اجازه گرفتن از آنان ممکن نباشد و حاجت به تزویج باشد.

 

توضیح المسائل، 1372، ص 405، م 2386

 

 

آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه)

 

1) اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند، اجازه او شرط نیست.

 

2) اگر به پدر و جدّ پدری دسترسی نباشد و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد.

 

توضیح المسائل، ص400، م 2037

 

 

آیت الله نوری همدانی (دام ظلّه)

 

1) پدر و یا جدّ پدری غایب باشد به طوری که نشود از آنان اذن گرفت

 

و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد.

 

 

2) اگر پدر و جدّ پدری از ازدواج با کسی که با دختر کفو است،

 

را شرعاً و عرفاً پدر و جدّ پدری منع کنند و دختر احتیاج به شوهر کردن داشته باشد

 

توضیح المسائل، ص 473، م 2373

 

 

آیت الله وحید خراسانی (دام ظلّه)

 

اگر اجازه گرفتن از پدر یا جدّ پدری ممکن نباشد، یا حرجی باشد و دختر حاجت

 

به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جدّ پدری لازم نیست.

 

توضیح المسائل، ص 657، م 2441

 

 

بخش احکام اسلامی تبیان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[h=1]حکم اذن پدر در ازدواج دختر[/h]

 

 


راجع به اینکه آیا موافقت پدر شرط است یا نه میان فقها اختلاف است و شاید اکثریت فقها خصوصاً فقهای متأخر موافقت

 

پدر را شرط نمی دانند ولی عده ای هم آن را شرط می دانند. قانون مدنی ما از دسته ی دوم که فتوای آنها مطابق احتیاط است- پیروی کرده است.

 

 


[h=2]

http://img1.tebyan.net/big/1390/07/124572401983076174244131020249275387.gif

ازدواج در شرع اسلام بر دو قسم است:[/h]

 

 

1- ازدواج دایم:

 

و آن ازدواجی است که به محض اجرای عقد رشته همسری برای همیشه برقرار گردید

 

فقط به وسیله طلاق گسیخته می شود و در این ازدواج علاوه بر مهر؛ مرد باید مخارج زندگی زن

 

را مناسب حال و شخصیت او بدهد و لااقل هر چهار شب، یک شب با او همبستر شود زن نمی تواند

 

تقاضای شوهرش را در این باره رد نماید.

 

 

2- ازدواج موقت

 

این ازدواج رابطه ی همسری را برای مدتی محدود و معین به وجود می آورد و همین که مدت سپری شد

 

یا مرد مدت را بخشید؛ بدون طلاق رشته ی همسری گسیخته می گردد.

 

این ازدواج هیچ یک از احکام نکاح دایم را ندارد مگر آن چه هنگام عقد شرط کرده باشند.

 

نکاح موقت در اسلام تشریع شده و در زمان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) معمول بود

 

تا اینکه خلیفه دوم به عللی آن را قدغن کرد از این رو اهل سنت آن را جایز نمی دانند ولی شیعه معتقد است

 

که جائز است و آن را یکی از شاهکارهای اسلام می داند زیرا بخش مهمی از نیازمندیهای جامعه را که از راه دیگری

 

منع آن ممکن نیست رفع می کند و بهترین پشتیبان عفت عمومی است.

 

البته خداوند متعال انسان را آزاد آفریده است و هیچ کس جز ذات اقدس الهی بر انسان

 

ولایت ندارد، مگر آنکه این ولایت از طرف او قرار داده شود. نظیر ولایتی که انبیاء

 

و جانشینان آنان داشته و دارند

 

 

امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: اگر نکاح موقت منع نمی شد غیر از مردمان شقی و بدبخت کسی زنا نمی کرد.

 

[h=2]ولایت عقد:[/h]

 

 

در شرع اسلام مرد و زن اگر به بلوغ رسیده باشند در اختیار همسر آزاد و مستقل می باشند

 

لکن ولایت دختر و پسر نابالغ و غیررشید به دست پدر است با این معنی که پدر می تواند دختر صغیر خود

 

را به عقد کسی درآورد و برای پسر نابالغ و غیررشید خود زن بگیرد.

 

البته خداوند متعال انسان را آزاد آفریده است و هیچ کس جز ذات اقدس الهی بر انسان ولایت ندارد،

 

مگر آنکه این ولایت از طرف او قرار داده شود. نظیر ولایتی که انبیاء و جانشینان آنان داشته و دارند.

 

از طرفی برخی شرایط و ویژگیها در بخشی از انسانها، نیازمندی آنان را به کسی که امورشان را سرپرستی کند

 

و از هستی و سلامت آنان مراقبت نماید اثبات می کند، مانند: شخص دیوانه یا فرزند نابالغ.

 

بنابراین، از آنجا که تصرف در شئونات او اجازه ای از طرف مالک هستی می خواهد، خدای متعال

 

در این گونه موارد چنین اجاره ای را برای عده ای صادر کرده است و از این رو ولایت این افراد به

 

معنای سرپرستی و حکومت نیست بلکه به معنای اجازه تصرّفاتی در شئونات مولی علیه

 

برای حفظ و بقا و منافع اوست نه بیش تر.

 

http://img1.tebyan.net/big/1390/05/1314422812070237159163207120441982405123152.jpg

از سوی دیگر، نسبت به فرزند نابالغ به طور عموم شایسته ترین فرد برای به عهده گرفتن این گونه امور

 

و حفظ و مراقبت از منافع او، پدر است؛ چرا که با حضور او در جامعه و با در نظر گرفتن شرایط و مصالح حال و آینده فرزند،

 

بهتر می تواند تصمیم بگیرد و مسلماً این امر به طور مطلق نیز به پدر واگذار نشده است؛ زیرا آن قید اساسی رعایت مصالح

 

فرزند که تحقق بخش اصل عقلایی عدالت است. این جا می تواند این حکم را مقید سازد ... .

 

[h=2]مسأله ی اذن پدر در ازدواج دختر:[/h]

 

مسأله ای که از نظر ولایت پدران بر دختران مطرح است این است که آیا در عقد دوشیزگان

 

که برای اولین بار شوهر می کنند اجازه ی پدر نیز شرط است یا نه؟

 

از نظر اسلام یکی از اموری که مسلّم است مطلب مربوط به امر ازدواج است:

 

پسران اگر به سنّ بلوغ برسند و واجد عقل و رشد باشند خود اختیاردار خود هستند و کسی حق دخالت ندارد.

 

اما دختران، دختر اگر یک بار شوهر کرده است و اکنون بیوه است قطعاً از لحاظ اینکه کسی حق دخالت

 

در کار او ندارد مانند پسر است؛ و اگر دوشیزه است و اولین بار است که می خواهد با مردی پیمان زناشویی ببندد چطور؟

 

در اینکه پدر اختیاردار مطلق او نیست و نمی تواند بدون میل و رضای او را به هر کس که دلش می خواهد

 

شوهر بدهد حرفی نیست. اختلافی که میان فقها هست در این جهت است که آیا دوشیزگان حق ندارند

 

بدون آنکه موافقت پدران را جلب کنند ازدواج کنند و یا موافقت پدران به هیچ وجه شرط صحت ازدواج آنها نیست؟

 

البته یک مطلب دیگر نیز مسلّم و قطعی است که اگر پدران بدون جهت از موافقت با ازدواج دختران خود امتناع کنند

 

حق آنها ساقط می شود و دختران در این صورت به اتفاق همه ی فقهای اسلام در انتخاب شوهر آزادی مطلق دارند.

 

زن مادامی که دوشیزه است و هنوز صابون مردان به جامه اش نخورده است زمزمه

 

های محبت مردان را به سهولت باور می کند. اینجاست که لازم است دختر مرد ناآزموده

 

با پدرش- که از احساسات مردان بهتر آگاه است و پدران جز در شرایط استثنایی برای

 

دختران خیر و سعادت می خواهند- مشورت کند و لزوماً موافقت او را جلب کند

راجع به اینکه آیا موافقت پدر شرط است یا نه میان فقها اختلاف است و شاید اکثریت فقها خصوصاً

 

فقهای متأخر موافقت پدر را شرط نمی دانند ولی عده ای هم آن را شرط می دانند. قانون مدنی

 

ما از دسته ی دوم که فتوای آنها مطابق احتیاط است- پیروی کرده است.

 

 

[h=2]چرا اجازه پدر ؟[/h]

 

 

فلسفه ی اینکه دوشیزگان لازم است- یا لااقل خوب است- بدون موافقت پدران یا مردی ازدواج نکنند

 

ناشی از این نیست که دختر قاصر شناخته شده و از لحاظ رشد اجتماعی کمتر از مرد به حساب آمده است

 

و از لحاظ رشد اجتماعی کمتر از مرد به حساب آمده است. اگر به این جهت بود، چه فرقی است میان بیوه و دوشیزه که

 

بیوه ی شانزده ساله نیازی به موافقت پدر ندارد و دوشیزه ی هجده ساله طبق این قول نیاز دارد. اگر دختر از نظر اسلام در اداره ی

 

کار خودش قاصر است چرا اسلام به دختر بالغ رشید استقلال اقتصادی داده است و معاملات چند صد میلیونی او را

 

صحیح و مستغنی از موافقت پدر یا برادر یا شوهر می داند؟ این مطلب فلسفه ی دیگری دارد.

 

 

این مطلب به قصور و عدم رشد عقلی و فکری زن مربوط نیست به گوشه ای از روانشناسی زن و مرد مربوط است.

 

مربوط است به حس شکارچی گری مرد از یک طرف و به خوش باوری زن نسبت به وفا و صداقت مرد از طرف دیگر.

 

مرد بنده ی شهوت است و زن اسیر محبت. آنچه مرد را می لغزاند و از پا در می آورد شهوت است و زن به اعتراف

 

روانشناسان صبر و استقامتش در مقابل شهوت از مرد بیشتر است. اما آن چیزی که زن را از پا در می آورد

 

و اسیر می کند این است که نغمه ی محبت و صفا و وفا و عشق از دهان مردی بشنود. خوش باوری زن در همین جاست.

 

زن مادامی که دوشیزه است و هنوز صابون مردان به جامه اش نخورده است زمزمه های محبت مردان

 

را به سهولت باور می کند. اینجاست که لازم است دختر مرد ناآزموده با پدرش- که از احساسات مردان بهتر آگاه است

 

و پدران جز در شرایط استثنایی برای دختران خیر و سعادت می خواهند- مشورت کند و لزوماً موافقت او را جلب کند.

 

در حقیقت این یک احتیاط و مراقبتی است که قانون برای حفظ زن تجربه نکرده قرار داده است

 

و ناشی از نوعی سوءظن به طبیعت مرد است.

بخش احکام اسلامی تبیان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[h=1]یک ازدواج حرام![/h]

 

 


در این مقاله در خصوص ازدواج كه بازار داغ آن در بین جوانان بطور عموم و در بین دانشجویان بالخصوص

 

برای همه ما آشكار است چند نكته از مسایل مربوط به احكام آن را تقدیم شما می نماییم.

 

 


[h=2]

http://img1.tebyan.net/big/1390/07/21517192142128119118169252209103115577171180.gif

ازدواج یك مساله و دغدغه دانشجویی[/h]

 

 

مشاور دانا: سلام خانم شهیدی. خوبی؟

 

دانشجو: سلام خانم دکتر ممنون. شما چطوری؟

 

- الحمدالله خوبم. چرا کمتر به ما سر میزنید؟ دیگه سوال های شما تمام شده؟

 

- خیر خانم سؤالات ما که تمامی ندارد؛ ایّام امتحانات است و البته یک مساله دیگر هم مانع شد.

 

- چه مسألهای عزیزم؟ این خودش یک سؤال است؟!

 

- بله خانم، راستش عمداً نزدیک شما آمدم که همین سؤال را بپرسم اما رویم نشد!

 

- چرا خجالت! آن هم شما! ما که این قدر با هم صمیمی هستیم! میدانید که مردم برای پرسیدن چه مسألههایی

 

که ماها اسمش را هم رویمان نمیشود بیاوریم میرفتند و از اهل بیت(علیهم السلام) میپرسیدند!

 

مثلاً اینکه چطور با همسرمان ارتباط زناشویی داشته باشیم را از امام رضا(علیه السلام) پرسیدهاند

 

و ایشان هم خیلی با حجب و حیا و در عین حال کاربردی جواب فرمودهاند و علمای اهل حدیث نقل کردهاند.

 

 

- بله خانم اما، آنقدر هم دیگه آن طور نیست که شما تصور میکنید.

 

- خب پس بپرس تا حل شود عزیزم.

 

- چشم خانم راستش فرحزادی میخواهد ازدواج کند.

 

اگر بتوانید با صحبت و مشورت صمیمی و دلسوزانه بدون اینکه تندی و تعصب نابجا

 

بخرج بدهید نظرش را عوض کنید یا لااقل بخواهید که صبر کند و نزد یک مشاور متدیّن

 

برود بهترین کار است

 

 

- خب اینکه خیلی خوبه، مبارک انشاء الله.

 

- بله خانم اما... اما...

 

- اما چه! بگو دیگه !مشکلات مالی دارد؟ مشکلات اخلاقیه؟!

 

- نه خانم. اصلاً . خیلی هم پولدار است و وضع مالی خوبی دارد.

 

- پس چه؟! بگو عزیزم می دانی كه اگر کاری از دست من بر بیاید دریغ ندارم.

 

- میترسم سؤال و پی گیری من ،شما و برخی از بچهها باعث شود که ازدواج او به هم بخورد! و...

 

- دست شما درد نکند! واقعاً اینجوری به من اعتماد دارید!

 

- نه خانم ،اما موردش این طوریه!

 

- یعنی چه توضیح بده و الا من نمیتوانم هیچ کمکی کنم.

 

- خانم راستش میخواهد با یکی از هم دانشکدهایهای ما که در مقطع دکتری است ازدواج کند.

 

- این هم که بد نیست عزیزم.

 

بالاخره معمولاً در ازدواج دختر سن و سال کمتری از پسر دارد و ممکن است تحصیلاتش هم کمتر باشد.

 

- بله خانم اما پسره اهل تسنن است!

 

- جدّی میگویی؟ چرا؟!

 

- چرا ندارد، اهل تسنن است دیگه بچهی سیستان است.

 

- نه عزیزم منظورم این است که چرا میخواهد با یک اهل تسنن ازدواج کند؟!

 

- نمیدانم خانم! ظاهراً توی یک همایش که فرحزادی دبیر همایش شده بوده و به او جایزهای دادهاند.

 

این دانشجوی دکتری او را دیده و به بهانههای مختلف مراجعاتی داشته و خلاصه دل فرحزادی را برده است.

 

- خانوادهاش چطور؟ آنها راضی هستند؟

 

- خانوادهاش هم مخالفند. اما خودش مقابل خانوادهاش مقاومت میکند!

 

- ببین عزیزم من مشاور امین هستم و اصلاً تا خودش نخواهد وارد قضیه نمیشوم

 

و دخالت نمی کنم اما این مسأله شرعی را میتوانم بگویم که نظر مراجع تقلید در این خصوص چیست؟

 

- نظر مراجع تقلید چیه خانم؟ ازدواج شان باطل است؟!

 

- نه همه مراجع اینگونه حکم نمیدهند اما برخی شان چرا، باطل میدانند.

 

- کدام یک از مراجع باطل میدانند؟ یعنی ازدواج موقت شان هم باطل است؟

 

- آقای مکارم، آقای صافی و آقای لنکرانی، تبریزی و برخی دیگر که باید نگاه کنم.

 

همه شان را یادم نیست. و البته از این جهت فرقی بین ازدواج دائم یا موقت (صیغه) نیست.

 

نظر آیة الله وحید خراسانی هم اینست: در صورت خوف گمراهی حرام است ، ولی در صورتی که خوف گمراهی

 

در اعتقادات و مذهب نباشد، ازدواج با مخالفین (غیر شیعه دوازده امامی) که از نواصب ، غُلات و خوارج نباشند

 

، به طور موقت یا دائم با رعایت شرائط معتبر مکروه است.

 

- فرحزادی مقلد کدام مرجع است؟

 

- فکر کنم مقلد آقای بهجت است.

 

- نظر آقای بهجت را هم یادم است. ایشان میفرمایند که گناه کردهاند و معصیت خدا را مرتکب شده اند.

 

اما ازدواج شان باطل نیست. یعنی وجوب را وجوب تکلیفی دانسته اند نه وضعی.

 

- یعنی چه؟

 

- یعنی رابطه شان مثلا ارتباط زناشویی آنها زنا محسوب نمی شود اما اصل ازدواج آنها یك معصیت خواهد بود.

 

- خانم حالا، چه کار کنیم. تکلیف ما چیست؟

 

- به نظرم اگر بتوانید با صحبت و مشورت صمیمی و دلسوزانه بدون اینکه تندی

 

و تعصب نابجا بخرج بدهید نظرش را عوض کنید یا لااقل بخواهید که صبر

 

کند و نزد یک مشاور متدیّن برود بهترین کار است.

 

- خیلی ممنون خانم.

 

- خواهش میکنم عزیزم نگران نباش غیر از آن نکات سعی کن برایش دعا کنی

 

و توسل به اهل بیت(علیهم السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) داشته باشی.

 

بخش احکام اسلامی تبیان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بایگانی شده

این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.

×
×
  • اضافه کردن...